بهترین اپلیکیشن آشپزی و شیرینی پزی

آیا افراد نابینا هم خواب میبینند؟!

“`html

افراد نابینا چگونه خواب میبینند؟

آیا افراد نابینای مادرزادی هم خواب میبینند؟برای رسیدن به این جواب ها با رضیم همراه باشید.


روانشناسان می‌گویند حتی نابینایان هم خواب می‌بینند. آنها در خواب دیدن به سه دسته تقسیم می‌شوند:
اول نابینایانی که از بدو تولد نابینا نبوده‌اند و بعداً بینایی خود را از دست داده‌اند. این افراد خاطراتی از مناظر و تصاویری دارند و همین تصاویر را در خواب می‌بینند.

دوم نابینایانی که مادرزادند اما بخشی از تجسم بینایی در مغزشان فعال است. این افراد هم در خواب اجسام را تصویرسازی می‌کنند. اما گروه سوم که نه تنها چشم‌ها بلکه بخشی از مغزشان هم درگیر بینایی نیست، در خواب چیزی نمی‌بینند و فقط احساس‌ می‌کنند. حواس شنوایی، بویایی و لامسه در خواب این افراد فعال‌تر هستند.

نابینایان مادرزادی نیز خواب دارند، اما این افراد و کسانی که قبل از پنج سالگی بینایی خود را از دست می‌دهند، در خواب چیزی نمی‌بینند؛ با این حال رویای آنان از نظر احساسات و روایت‌ها چیزی کمتر از بیناها ندارد.

افرادی که بعد از ۷ سالگی نابینا می‌شوند، تا بیست یا سی سال بعد از نابینایی، خواب‌هایی با ویژگی‌های تصویری بر اساس خاطرات دوران کودکی خود می‌بینند که البته در گذر زمان شفافیت خود را از دست می‌دهند، مانند عکس‌های یک آلبوم قدیمی.

نابینایی در فاصله بین ۵ تا ۷ سال، بسته به شرایط مختلف، به یکی از دو وضعیت یا ترکیبی از آن دو می‌انجامد. یکی از این وضعیت‌ها به «رم» یا حرکات سریع چشم مربوط می‌شود. «رم» حرکات سریع کره چشم فرد در خواب است که به نظر می‌رسد چشم‌ها صحنه‌های رویا را دنبال می‌کنند.

در افراد دسته اول (یعنی نابیناهای مادرزاد یا پیش از ۵ سال)

در این افراد، «رم» یا حرکات سریع چشم کمتر دیده می‌شود یا دامنه محدودی دارد. همچنین، همان‌طور که انتظار می‌رود، در خواب این افراد بخصوص استفاده از صدا بسیار قوی‌تر و برجسته‌تر است. یعنی صداها بخشی مهم از احساسات و تصاویر خواب را تشکیل می‌دهند. جالب است بدانید که افراد ناشنوا خواب‌هایی به زبان اشاره و رنگی‌تر از افراد شنوایی دارند.
نکته آخر اینکه خواب نابینایان بیشتر درباره وضعیت‌ها و تجربیات آشنا است و نه موقعیت‌های غریب.

آیا به نظر شما نابینایان نیز مانند سایر افراد بینا به هنگام خواب رویاهایی را می‌بینند؟

ممکن است برخی استدلال کنند که افراد نابینا به دلیل نداشتن چشم در طول بیداری، در خواب هم نمی‌توانند ببیند. این حرف در ظاهر درست به نظر می‌رسد، اما اگر بیشتر فکر کنیم، می‌فهمیم که این تنها یک برداشت سطحی از مفهوم دیدن است.

در واقع، تمام حواس انسان از طریق روح، درک و تجربه تحلیل می‌شوند، در حالی که اعضای جسمی تنها ابزارهایی هستند که به فهم دقت بیشتری در برخی شرایط کمک می‌کنند.

مثلاً تصور کنید در یک محیط کاملاً تاریک قرار دارید؛ منطقی است که نمی‌توانید اطراف خود را ببینید. اما با روشن کردن چراغ قوه یا شمع به راحتی می‌توانید اطرافتان را مشاهده کنید. حال فرض کنید در محیطی روشن قرار دارید؛ در اینجا نیازی به روشن کردن چراغ یا شمع نیست. در این مثال، چشم شما هیچ مشکلی ندارد، بلکه شرایط محیطی است که دیدن یا ندیدن را تحت تأثیر قرار می‌دهد؛ یعنی تاریکی مانع دیدن و روشنایی موجب دیدن می‌شود.

رابطه‌ی دو محیط تاریک و روشن با خواب دیدن نابینایان چیست؟

همان‌طور…

“`

من قبلاً گفتم که اعضای بدن ما تنها ابزارهایی هستند که به کمک آنها می‌توانیم حرکات خود را در شرایط مختلف بهتر بفهمیم. اگر در یک مثال، محیط تاریک را به‌جای بدن خودمان و روح را به‌جای خودمان در نظر بگیریم و سپس چشم را با چراغ قوه عوض کنیم، متوجه می‌شویم که وقتی در محیط تاریک یا در حقیقت در بدن هستیم، بدون چراغ قوه یا چشم نمی‌توانیم چیزی ببینیم. اما در یک محیط روشن، روح ما آزاد است و دیگر نیازی به چراغ قوه یا چشم نداریم.

روح انسان در زمان بیداری درون بدن قرار دارد. بنابراین اگر چشم آسیب ببیند، نمی‌توانیم چیزی ببینیم، ولی وقتی خواب می‌رویم روح از بدن خارج می‌شود و می‌تواند بدون چشم به اطراف خود نگاه کند. باید بدانید که نابینایان هم خواب می‌بینند. نابینایی هیچ مانعی برای خواب دیدن آن‌ها ایجاد نمی‌کند. چون تمامی احساسات و کارهایی که در وجود ماست، به وسیلهٔ روح ما حس و درک می‌شود و دیدن هم یکی از این کارهاست.

البته نمی‌خواهم بگویم که نابینایی هیچ تأثیری در خواب دیدن ندارد. نابینایان وقتی صدای افراد را می‌شنوند یا اسم یک شیء را می‌شنوند، تصوری از آن در ذهنشان شکل می‌گیرد و همین تصور را هنگام خواب می‌بینند، نه واقعیت آن را.

اگر به یاد داشته باشید، در مورد خواب دیدن نابینایان صحبت کردیم و اینکه آیا آن‌ها هم خواب می‌بینند و تفاوت آن با خواب‌های بینایان چگونه است. حالا می‌خواهم یکی از شیرین‌ترین خواب‌هایم را که مربوط به سال‌ها پیش است برایتان تعریف کنم. رویای شیرینی که هنوز هم شب‌ها به یاد آن به خواب می‌روم.

در خواب، من و دو تا از دوستانم و پسر عمه‌ام بودیم. ما در حال فروش ساندویچ‌های پنیر بودیم و در خواب احساس می‌کردیم که در هند هستیم. ما مانند دست‌فروشان که کالاهای خود را در کنار خیابان می‌فروشند، ساندویچ‌ها را در دست داشتیم و بین مردم حرکت می‌کردیم و آن‌ها را می‌فروختیم.

ناگهان، پسر عمه‌ام که در خواب فردی ناشناخته بود، به سمت ما آمد و با عجله گفت که می‌خواهد ما را به جایی ببرد که عشق جهان را تجربه کنیم. پس با او همراه شدیم و قرار گذاشتیم که در مسیر، ساندویچ‌های باقی‌مانده را بخوریم.

او ما را به پای کوه برد و از ما خواست که از آن بالا برویم. وقتی به نوک قلهٔ گنبدی‌شکل کوه رسیدیم، متوجه شدیم که چند متر بالاتر از آن، یک کره وجود دارد که ما احساس می‌کردیم یک سیارهٔ دیگر است. وقتی خودمان را به داخل آن انداختیم، دیگر هیچ‌یک از دوستانم را ندیدم. حتی دیوار کوهی که از آن بالا آمدم هم دیگر قابل دیدن نبود. تنها چیزی که دیدم آسمان آبی و بی‌پایانی بود که من تنها در آن غوطه‌ور بودم و مانند پرنده‌ای در آسمان پرواز می‌کردم.

حتی تصور اینکه انسان بتواند بدون استفاده از ابزارهایی مانند هواپیما یا هلی‌کوپتر مثل پرندگان در آسمان پرواز کند هم جالب و شیرین است. برای لحظاتی خودتان را به جای من بگذارید و تصور کنید. نظر شما چیست؟ آیا شما هم با من هم‌نظر هستید؟ لذت این خواب آن‌قدر برای من شیرین بود که هیچ‌گاه آن خواب و آن پرواز رویایی را فراموش نخواهم کرد.

گردآوری شده ی مجله ی اینترنتی رضیم

مرجان امینی

سایت رضیم

خروج از نسخه موبایل