بهترین اپلیکیشن آشپزی و شیرینی پزی

جزایر سه گانه ایران کدامند و چقدر ارزش دارند ؟ (+ تصاویر)

جزایر سه‌گانه ایران

جزایر سه‌گانه در جنوبی‌ترین استان جمهوری اسلامی ایران یعنی استان هرمزگان واقع شده‌اند. مرکز این استان بندرعباس است و این منطقه در جنوب ایران و در شمال تنگه هرمز قرار دارد. سواحل این استان در شرق به دریای عمان و در غرب به خلیج فارس منتهی می‌شود.

یک روز به یاد ماندنی در تاریخ جغرافیای طبیعی ایران وجود دارد. در آن روز، نیروی دریایی ارتش ایران طبق برنامه‌ای از پیش تعیین‌شده وارد جزایر ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک شد و این جزایر را بعد از ۸۰ سال دوباره به ایران بازگرداند. این اتفاق بعد از استقلال بحرین از بریتانیا روی داد. در سال‌های ۱۳۴۵ تا ۱۳۴۹، مقدمات استقلال بحرین فراهم شد.

تنب یعنی چه ؟

تنب، واژه‌ای از تنگستان به معنای «تپه» است؛ یعنی تپه‌ای که روی دریا قرار دارد. برآورد می‌شود جمعیت تنب بزرگ و تنب کوچک کمتر از هزار نفر باشد. مردم این جزایر به کارهای سنتی مثل صید ماهی و مروارید و همچنین تولید برخی صنایع دستی مشغولند.

تاریخچه جزایر سه‌گانه ایران

ایران بیشتر از ۲۰۰ سال بر اساس اسناد تاریخی به مالکیت بحرین ادعا داشته است. بحرین از سال ۱۷۸۳ تحت حکومت آل‌خلیفه قرار گرفت، در حالی که حکومت‌های قاجار و پهلوی آن را به عنوان بخشی از ایران می‌دانستند. از سال ۱۸۲۰ میلادی، بحرین تحت حمایت بریتانیا بود و در سال ۱۹۷۱ اعلام استقلال کرد. ایران به عنوان یکی از اولین کشورها استقلال بحرین را به رسمیت شناخت.

این جزایر تاریخ پرفراز و نشیبی دارند. از دوران باستان تا قرن پانزدهم، افراد محلی با اصالت ایرانی در این جزایر زندگی می‌کردند تا اینکه نیروی دریایی پرتغال آنها را تصرف کرد. در سال ۱۶۰۲ میلادی، صفویان توانستند پرتغالی‌ها را شکست دهند و کنترل ایران بر خلیج فارس و جزایر را دوباره برقرار کنند. این حاکمیت تا سال ۱۷۲۰ ادامه داشت.

بعد از صفویان، اوضاع در مرزهای ایران، به ویژه در خلیج فارس بسیار نابسامان شد. اما با ظهور کریم‌خان زند، وضعیت دوباره به ثبات رسید. اما با ورود قدرت‌های بزرگ مانند شوروی، بریتانیا و گهگاه فرانسه در قرون ۱۸ و ۱۹، حکومت‌های ایران دچار ضعف شده بودند و ایران نتوانست حقوق خود را بر مرزهایش ثابت کند.

در سال ۱۸۱۱ میلادی، جزایر قشم و هرمز به دستور فتحعلی‌شاه قاجار به سیدسلطان ابن‌احمد واگذار شد.

در سال ۱۸۸۷ میلادی، برای اولین بار بریتانیا ادعای مالکیت بر این جزایر را مطرح کرد. در سال ۱۹۰۳ میلادی، به دلیل نگرانی از نفوذ شوروی در منطقه، بریتانیا بدون اطلاع دولت ایران، این سه جزیره را به شیخ‌های قاسمی شارجه داد و در ژوئن همان سال، فرماندار هندوستان بریتانیا به آنها دستور داد که پرچم خود را در این جزایر بر پا کنند.

پس از تصرف جزایر توسط بریتانیا و شارجه، دوباره موضوع مالکیت و حاکمیت انگلیس بر این جزایر مطرح شد و این ادعا در سال‌های ۱۹۲۳، ۱۹۲۶ و ۱۹۲۷ نیز تکرار شد. اما ایران همچنان این جزایر را جزو خاک خود می‌دانست؛ به عنوان مثال، در سال ۱۹۲۷، در بازدیدی از این جزایر، یک قایق عربی را در آب‌های ابوموسی توقیف کردند.

در سال ۱۹۲۸ مشخص شد که هیچ پرچمی که معرف هویت باشد در این سه جزیره وجود ندارد. در همین سال، دولت ایران به جامعه ملل شکایت کرد و خواستار بازگرداندن این سه جزیره شد و در پایان همان سال برای اولین بار جزایر را به تصرف خود درآورد.

این اقدام با اعتراض بریتانیا روبرو شد؛ اما ایران اعلام کرد که این اقدام بر اساس قوانین بین‌المللی انجام شده است. در سال ۱۹۲۹، ایران دوباره تهدید کرد که موضوع مالکیت این جزایر را به جامعه ملل می‌برد؛ اما بریتانیا این موضوع را…را نپذیرفت. یک سال بعد، وزارت جنگ ایران اعلام کرد که پرچم بریتانیا بر روی سه جزیره برافراشته شده است.

در سال 1934، شیخ رأس‌الخیمه با توافق‌های پنهانی، پرچم خود را در حضور ایرانیان پایین کشید که این اقدام اعتراض بریتانیا را به همراه داشت. اما مدتی بعد، جزایر قشم و هنگام نیز به ایران بازگشت. در این حال بریتانیا اجازه تأسیس دفا‌تر دولتی ایران در این سه جزیره را نداد.

وضعیت به همین شکل باقی ماند تا در سال 1949 شایعه شد که ایران پرونده جزایر را به سازمان ملل خواهد برد. در 19 مه همان سال، دولت ایران حقوق خود را در بخش فلات قاره اعلام کرد، اما فعالیت خاصی انجام نشد تا حدود چهار سال بعد، یعنی در سال 1953، در زمان نخست‌وزیری دکتر محمد مصدق، یک ناو جنگی ایرانی گروهی را در ابوموسی پیاده کرد و شایعه شد که ایران در حال آماده‌سازی نیرو برای تسلط کامل بر سه جزیره است. این موضوع باعث شد نیروی هوایی بریتانیا پروازهای شناسایی انجام دهد. در سال 1961، در زمان نخست‌وزیری دکتر علی امینی، یک هلی‌کوپتر در تنب بزرگ فرود آمد که دو مسافر آمریکایی داشت.

یک سال بعد، دولت اسدالله علم موفق شد جزیره سیری را پس بگیرد. چهار ماه بعد، سفارت انگلستان اعتراض شیخ رأس‌الخیمه را به ایران اعلام کرد که با پاسخ محکم ایران مواجه شد و حاکمیت خود را مجدداً یادآور شد.

در سال 1968، دنیس رایت، سفیر انگلیس در تهران به دربار رفت و گفت: «مذاکرات درباره بحرین آغاز شده و هدف تأمین نظرات دولت ایران است… و جزایر قطعاً به ایران داده خواهند شد.» از آن زمان، ایران سیاست دوستانه‌اش را با امیرنشین‌ها ادامه داد. در همین سال، بریتانیا اعلام کرد که نیروهای خود را از شرق سوئز خارج خواهد کرد و امنیت منطقه خلیج فارس به دولت‌های آن واگذار خواهد شد. در 8 مه 1971، یک سخنگوی دولت ایران اعلام کرد: «به کشتی‌های جنگی دستور داده شده که هر هواپیمای خارجی را بر فراز جزایر هدف بگیرند.» بریتانیا اعتراض کرد که هیچ پرواز تهدیدآمیزی وجود نداشته است. در همین سال، اشغال این سه جزیره توجه جهانیان و اعتراض اعراب را جلب کرد و حاکم شارجه با تملک مشترک ابوموسی موافقت کرد.

جزایر سه‌گانه چقدر ارزش دارند؟

تنگه هرمز و منابع نفتی اطراف جزیره ابوموسی

جزیره ابوموسی در خلیج فارس از نظر استراتژیک اهمیت زیادی دارد. هرچند خود جزیره به خاطر منابع نفت و گاز شناخته نمی‌شود، اما نواحی اطراف آن در خلیج فارس پر از هیدروکربن است.

جزیره ابوموسی به دلایل اقتصادی، امنیتی و زیست‌محیطی همواره مورد توجه امارات بوده است. یکی از ویژگی‌های مهم این جزیره این است که احتمالاً پر از ذخایر نفتی است. در حال حاضر نفت از میدانی نزدیک به سواحل ابوموسی برداشت می‌شود، اما هیچ تولید نفتی در خود جزیره ابوموسی وجود ندارد. هرگونه درگیری در آینده بر سر جزایر سه‌گانه ممکن است به تولید یا منابع نفت آسیب بزند.

دلیل اهمیت اختلاف بر سر ابوموسی برای بسیاری از کشورها همین منابع نفتی است. این ذخایر نفتی بالقوه برای اقتصاد امارات و ایران اهمیت بسیاری دارد. همچنین، موقعیت جزیره می‌تواند به اختلال در دسترسی به نفت در سطح جهانی کمک کند، زیرا این جزیره در مسیر تنگه هرمز قرار دارد.

این موقعیت استراتژیک به یک کشور این امکان را می‌دهد که بر خطوط کشتی‌رانی در خلیج فارس تأثیر بگذارد. همچنین کنترل بر جزیره ابوموسی به ایران اجازه می‌دهد تا نظارت و حفاظت بیشتری بر بندرعباس و صنعت نفت آن منطقه داشته باشد.

کنترل بر جزایر سه‌گانه همچنین دسترسی به ذخایر موجود در خلیج فارس را تحت تأثیر قرار می‌دهد. زیرا دسترسی به منابع نفتی بالقوه و نزدیکی به منابع غنی هیدروکربنی در منطقه خلیج فارس، این جزایر را از نظر استراتژیک حائز اهمیت می‌سازد.

ذخایر نفتی اطراف تنب کوچک و تنب بزرگ

جزیره تنب کوچک در خلیج فارس یکی از جزایری است که برای ایران از نظر استراتژیک اهمیت دارد. این جزیره نسبتاً…

این جزیره کوچک است و در مقایسه با دیگر مناطق خلیج فارس، زیرساخت‌های گسترده‌ای برای تولید نفت و گاز ندارد.

به طور کلی، خلیج فارس غنی از منابع هیدروکربنی است و ممکن است در اطراف جزیره تنب کوچک، ذخایر نفت و گاز وجود داشته باشد. با این حال، هنوز میادین نفتی و گازی در این جزیره کشف نشده و نیاز به اکتشاف بیشتری دارد. وضعیت ژئوپلیتیکی می‌تواند بر روند اکتشاف و تولید تاثیر بگذارد.

جزیره تنب بزرگ هم مانند تنب کوچک از نظر استراتژیک اهمیت دارد، اما خود جزیره دارای تأسیسات گسترده تولید نفت و گاز نیست. با این حال، مناطق اطراف آن به خاطر منابع غنی هیدروکربنی شناخته شده هستند.
مسیر مطمئن صادرات نفت از طریق جزایر سه‌گانه

این سه جزیره در نزدیکی مسیرهای مهم کشتی‌رانی و میادین نفتی خلیج فارس قرار دارند. بنابراین، یکی از مهم‌ترین مسیرهای آبی که نفت‌کش‌ها می‌توانند از آن عبور کنند، دقیقا از کنار این جزایر و درون خلیج فارس می‌گذرد. این مسیر، تجارت و صادرات نفت را از تنگه هرمز تضمین می‌کند.

به نظر می‌رسد دلیل ادعای مالکیت امارات، استفاده از منابع خلیج فارس و دستیابی به راه‌های تجاری باشد. چرا که مالکیت جزایر سه‌گانه، نه تنها دسترسی به منابع نفت و گاز را فراهم می‌کند، بلکه صادرات نفت از طریق آب‌ها را هم تضمین می‌نماید. سؤال این است که آیا ایران تاکنون از این منابع بالقوه و این مسیر استراتژیک به درستی استفاده کرده است؟

سایت رضیم

خروج از نسخه موبایل