اگر میخواهید نویسندهای موفق شوید، حتماً میدانید که نوشتن دیالوگهای خوب برای شخصیتهای داستان چقدر مهم است. اما، متاسفانه یا خوشبختانه، نوشتن دیالوگهای خوب به سه نوع مهارت نیاز دارد که شاید کمی غیرعادی به نظر برسند.
اولین مورد: استراق السمع!
به صحبتهای مردم خوب گوش کنید! شاید در یک سفر با اتوبوس، مکالمهی جالبی بشنوید که بتوانید آن را یادداشت کنید. این کار از نظر اخلاقی مشکلی ندارد چون شما دربارهی افراد واقعی نمینویسید، بلکه فقط میتوانید از آنها ایده بگیرید.
مورد دوم: شخصیتهای خود را واقعی تصور کنید و با آنها وقت بگذرانید!
باید بتوانید خیال پردازی را به طوری واقعی نمایش دهید. شخصیتهای شما چه نوع افرادی هستند؟ از کجا آمدهاند؟ به چه نوع موسیقیای علاقه دارند؟ شما باید با آنها مدتی وقت بگذرانید. مثلاً اگر در اتوبوس هستید، فکر کنید که آنها در آنجا چه کار میکردند. آیا با تلفن صحبت میکردند، به موسیقی گوش میدادند، نقاشی میکشیدند یا شاید خواب بودند؟
مورد سوم: با خودتان صحبت کنید
وقتی نشان میدهید شخصیتهای شما چه میگویند، میتوانید ببینید که دیالوگها چقدر طبیعی به نظر میرسند و در صورت نیاز آنها را اصلاح کنید. به خاطر داشته باشید که مردم معمولاً در صحبتهایشان بیتکلف هستند و از زبان ساده استفاده میکنند. برای مثال، “سعی نکن به من دروغ بگی” طبیعیتر از “سعی نکن به من دروغ بگویی” به نظر میرسد. همچنین سعی کنید جملات را کوتاه نگه دارید، چون معمولاً افراد تمایل دارند کمی کوتاه صحبت کنند. در نوشتن مکالمات، از خود بپرسید آیا واقعاً نیاز است از قیدها استفاده کنم؟
بنابراین، برای اینکه نویسندهای خوب شوید، باید به صحبتهای مردم گوش کنید تا ایده بگیرید! سپس، فرض کنید شخصیتهای داستان شما واقعی هستند. در نهایت، با خودتان صحبت کنید و همهی آنها را یادداشت کنید.