فیتالیتی شائو کان
فیتالیتی Back Blown Out:
- PC: عقب، جلو، پایین، پایین، ۲ (فاصله نزدیک)
- PS4: عقب، جلو، پایین، پایین، مثلث (فاصله نزدیک)
- Xbox: عقب، جلو، پایین، پایین، Y (فاصله نزدیک)
- Switch: عقب، جلو، پایین، پایین، X (فاصله نزدیک)
فیتالیتی Kahn-Sequences
- PC: عقب، جلو، عقب، ۱ (فاصله نزدیک)
- PS4: عقب، جلو، عقب، مربع (فاصله نزدیک)
- Xbox: عقب، جلو، عقب، X (فاصله نزدیک)
- Switch: عقب، جلو، عقب، Y (فاصله نزدیک)
داستان حضور شائو کان در مورتال کامبت
شائو کان Shao Kahn یکی از شخصیتهای معروف در سری بازیهای ویدئویی مورتال کامبت است که اولین بار در قسمت دوم این سری، در سال ۱۹۹۳، به عنوان غول آخر ظاهر شد. او به عنوان شخصیت شرور اصلی این بازیها شناخته میشود. شائو کان جنگجویی بزرگ و بیرحم است که در سرزمینی به نام آوتورلد، امپراتور به حساب میآید.
پس از اینکه او به قدرت رسید، سرزمین را از خاندان کیتانا گرفت و ملکه سیندل را به همسری برگزید. اما به دنبال یک واقعه، سیندل خودکشی میکند و سالها بعد دوباره به دنیا میآید. با داشتن قدرتهای فراطبیعی و شناخت جادوهای سیاه، همه از او ترسیده و هدف اصلی او تسخیر تمام سرزمینهای دنیای خیالی مورتال کامبت و ادغام آنها با آوتورلد بود.
شائو کان یکی از بهترین شخصیتهای منفی در تاریخ بازیهای ویدئویی است که به عنوان یک پاداش برای پیش خرید، در همان ابتدا آزاد میشود و یکی از بهترین و خاصترین سبکهای مبارزاتی را در این بازی دارد. اما بازی با او کار سادهای نیست زیرا روش مبارزهاش خاص و نسبتاً کند است و بیشتر بر قدرت تکیه دارد.
یادتان میآید در انتهای یک ستون سنگی، وقتی که با شکست دادن شخصیتهای مختلف در مراحل، به او میرسیدیم؟ چهرهای ترسناک با پوششی شبیه به جمجمه و دو شاخ بزرگ را میدیدیم. او شائو کان بود. همیشه غول آخر یک بازی به نوعی ترسناک و با ابهت بوده و در ذهن ما مانده است.
اکثر ما تجربه شکست دادن او را داشتهایم، اما در درجات سختی بالا، این کار اغلب غیر ممکن به نظر میرسید. حس و حال صحنهای که پس از پیروزی بر او، او با صدای بلند و دستهای باز از بین میرفت، هرگز فراموش نمیشود. شخصیتی که به خوبی میدانست چطور به ما فشار بیاورد و ما را از پیشرفت باز دارد.
حرکات سریع او، وقتی که با شانههای تیغدارش به ما ضربه میزد یا وقتی که تبرش را بر سر ما میزد و لگدی مرگبار به سمت ما میفرستاد، همیشه ما را تحت فشار قرار میداد. در حالی که ما در استرس مبارزه بودیم، او با لبخندی شیطانی در وسط میدان میایستاد و به ما میخندید.
درباره داستان زندگی و چگونگی به قدرت رسیدن وی گفته میشود: “شائو کان نیز مانند اوناگا، میخواست با تسخیر قلمروهای دیگر قدرت خود را گسترش دهد. او به آرامی و طی سالهای طولانی، با حمله به قلمروهای کوچک، قدرتش را افزایش داد.
بالاخره، او آنقدر قدرت گرفت که بتواند دنیایی به اندازه دنیای بیرونی را تسخیر کند، یعنی سرزمین زیبای ادنیا. برای تسخیر ادنیا، شائو کان باید در تورنمت مورتال کامبت پیروز میشد. با وجود تلاشهای زیاد جنگجویان ادنیا، شائو کان در دهمین این تورنمت به پیروزی رسید و…
تورنمنت پی در پی نیز برنده شد.
آسمان آبی ادنیا تبدیل به دروازههایی شد که در حال باز شدن بود و شائوکان به همراه نیروهای مهاجمش وارد ادنیا شدند. شاه ادنیا، شاه جراد، کشته شد. شائوکان همسر او، سیندل را به عنوان ملکه خود انتخاب کرد و دخترش، کیتانا را نیز به عنوان دختر خود برگزید و او را به عنوان محافظ شخصی و یک قاتل آموزش داد.
سیندل که نمیتوانست زندگی به عنوان ملکه شائوکان را تحمل کند، تصمیم به خودکشی گرفت، اما شائوکان روح او را در دنیای زندهها نگه داشت و مانع رفتن او به دنیای بعد از مرگ شد. او هرگز نمیخواست که ملکه محبوبش به این آسانی از دستش برود. در داستان زندگی شائوکان و رفتارهای او، هیچ نقطه روشنی جز سیاهی و پلیدی دیده نمیشود و او نمونه کامل شیطانی بودن است؛ شیطانی بسیار قدرتمند، مرگبار و بیرحم.
همچنین بخوانید :