“`html
هر شخصی ممکن است در زندگی خود به دلایل مختلف به افسردگی مبتلا شود، چه به شکل کوتاه و چه به شکل بلندمدت. رهایی از افسردگی میتواند بسیار دشوار باشد و در برخی مواقع نیاز به کمک مشاوران متخصص داریم. اما در زمانی که احساس میکنیم افسرده هستیم، باید مراقب باشیم که با افکار نادرست به مشکلات خود دامن نزنیم. زیرا افسردگی با ناامیدی آغاز میشود و به تدریج میتواند روحیه فرد را تضعیف کرده و او را از زندگی ناامید کند.
زمانی که ما به وضعیت فعلی خود احساس بدی داریم و افسرده هستیم، ممکن است آرزو کنیم که سریعتر از این حالت خارج شویم و روحیهمان خوب شود.
این احساس یک حالت طبیعی است و نشاندهندهی ویژگیهای انسانی است، زیرا ما میخواهیم که هیچ چیزی باعث ناراحتیمان نشود. اما متاسفانه، این نوع فکر کردن و تلاش برای فرار از اندوه ممکن است جواب معکوس دهد و ما را به افسردگی عمیقتری دچار کند. اگر بخواهیم به زور از این حالت رهایی یابیم، بیشتر روی مشکل متمرکز خواهیم شد و احساسمان بدتر خواهد شد، زیرا تمرکز بر وضعیت فعلی ما را رها نمیکند.
واقعیت این است که نمیتوانیم بر روی همه چیز تسلط داشته باشیم. به ویژه اگر موضوعی ما را عمیقاً آزار دهد. زمانی که سعی میکنیم به زور خود را از افسردگی رهایی دهیم ، تنها اضطرابمان بیشتر میشود و با احساسات ناخوشایند دیگری نیز روبرو خواهیم شد. بنابراین، شاید گاهی بهترین کار این باشد که از کنترل اوضاع دست بکشیم و تسلیم نشویم. تنها باید بپذیریم که مشکلات و ناراحتیها بخشی از زندگیاند و به مرور زمان برطرف میشوند. این کار میتواند رهایی از افسردگی را آسانتر کند.
درمان افسردگی
تنفر از احساسات منفی
در زمان افسردگی معمولاً افکار منفی مانند “دارم دیوانه میشوم”، “این وضعیت هیچوقت تموم نمیشود”، “چرا نمیتوانم مثل بقیه از زندگی لذت ببرم” و “من خیلی بدبختم” به ذهنمان میرسد.
ذهن ما شروع به افزایش احساسات منفی میکند و به تدریج ترس از گرفتار ماندن در افسردگی وضعیت را بدتر می کند. در واقع، این ذهن فرد افسرده است که همه چیز را سختتر و غیرقابل تحمل میکند.
با انجام یک آزمایش کوچک میتوانید بفهمید که چقدر واقعی است. هر بار که موضوعی شما را ناراحت کرد، به آن نگاه کنید بدون اینکه به آن فکر کرده و قضاوت کنید، و اجازه دهید زمان آن را حل کند. سپس متوجه میشوید که موضوع ناراحتکننده چقدر سریع از کنارتان رد میشود و هرگز شما را به افسردگی نمیکشاند.
با این روش دیگر ذهنتان درگیر استرس و نگرانی نخواهد شد. در واقع، وقتی یک موضوع بد با فرآیندهای ذهنی منفی حمایت نشود، به سرعت ضعیف میشود و دیگر نمیتواند شما را افسرده کند. بنابراین با افکار منفی، موضوع ناراحتکننده را تغذیه نکنید تا هر چه زودتر به آرامش دست پیدا کنید.
مقایسه نکنید.
“حیف، وقتی افسرده نبودم، همه چیز چقدر خوب بود.”، “چه روزهایی داشتم و اکنون چقدر بدبختم. چرا نمیتوانم به گذشته برگردم؟” بیشتر افراد هنگام غصه و اندوه به این چیزها فکر میکنند ولی نمیدانند این افکار نه تنها حالشان را بدتر میکند بلکه هیچ چیزی را تغییر نمیدهد.
اگر میخواهید از افسردگی رها شوید نباید به مقایسه حال حاضر با روزهای خوش گذشته ادامه دهید. فراموش کنید
“““html
به یاد داشته باشید که چه داشتهاید و اکنون چه چیزهایی را از دست دادهاید.
آنچه که پیش آمده، گذشته است. به جای اینکه به گذشته فکر کنید، بر روی حال تمرکز کنید. مهم است که بدانید اکنون چه دارید و چگونه میتوانید از امکانات فعلی خود برای عبور از بحران استفاده کنید. اینگونه میتوانید قدرت تحمل خود را افزایش دهید.
از پرسشهای بیفایده دوری کنید.
بسیاری از افراد در زمان افسردگی سؤالهای بیفایدهای از خود میپرسند. مانند: “کی این شرایط بد تمام میشود؟”، “چرا من باید در این وضعیت باشم؟” و “چه چیزی من را به اینجا رسانده است؟” معمولاً پاسخهای این سؤالات فقط به فرد کمک میکند تا متوجه شود چه اتفاقی برایش افتاده و بیشتر از این نمیتواند کمک کند. در روزهای افسردگی، دانستن منبع مشکلاتتان چندان مهم نیست.
اکنون مهم این است که بدانید چگونه میتوانید با این مشکلات کنار بیایید. سؤالهایی مانند “چرا من؟” فقط وضعیت شما را بدتر میکند و احساس بدتان را دائماً زنده نگه میدارد. روی کارهایی که میتواند در رهایی از افسردگی موثر باشد تمرکز کنید و خودتان را با این سؤالهای بیهوده عذاب ندهید.
ترس را فراموش کنید.
گاهی اوقات از موضوعات مختلف میترسیم و این کاملاً طبیعی است، زیرا انسان در برابر چیزهایی که احساس خطر میکند، میترسد تا واکنشی نشان دهد. اما متاسفانه، افرادی که دچار افسردگی هستند حتی از مسائل بیاهمیت مانند صحبت کردن با دیگران هم میترسند.
این ترسها افسردگی آنها را تشدید میکند. باید یاد بگیرید که ترسهای ما همیشه واقعی نیستند و گاهی اوقات فقط یک تصور غلط هستند.
در واقع، ترسهای غیرواقعی مانند زنگ خطر آتشسوزی هستند که به کار نمیافتند و همیشه در لحظههای نامناسب فعال میشوند و باید بدانید که هر بار که صدایش در میآید به معنای وجود آتش نیست.
پس باید یاد بگیرید که به تمام هشدارهای درونیتان توجه نکنید و بگذارید هر چند وقت یکبار زنگ بزند. حتی سعی نکنید آن را خاموش کنید، فقط صدایش را نادیده بگیرید. با جدی نگرفتن ترسهای غیرضروری، شانس رهایی از افسردگیتان را افزایش میدهید.
احساس شرمندگی را کنار بگذارید.
معمولاً افرادی که دچار افسردگی هستند احساس شرمندگی و خجالت میکنند. آنها احساس میکنند که دارای عیبهایی هستند که سبب شدهاند به این وضعیت دچار شوند و دائماً خود را سرزنش میکنند.
این نوع سختگیری نسبت به خود باعث میشود که افسردگی آنها عمیقتر گردد. بنابراین سعی کنید هرگز خود را سرزنش نکنید و از خود خجالت نکشید، حتی اگر واقعاً مقصر بودهاید. شما به آرامش نیاز دارید تا از افسردگیتان رها شوید.
اگر بتوانید به نکات گفته شده توجه کنید، به آرامش میرسید و میتوانید درباره علل افسردگیتان فکر کنید.
متأسفانه بیشتر مشکلاتی که افراد مبتلا به افسردگی با آن مواجه هستند،…
“`افسردگی بسیاری از افراد سعی نمیکنند که دلیل افسردگی خود را پیدا کنند و خود را در وضعیت ناامیدی رها میکنند. گاهی اوقات، فقط یک نگرش نادرست نسبت به یک موضوع میتواند شما را به افسردگی دچار کند و با شناسایی این نگرش، میتوانید دوباره شادی را به زندگیتان بازگردانید.
به یاد داشته باشید که در بسیاری از مواقع، خود ما با افکار اشتباه، باعث میشویم که غمگین شویم. برعکس، شما میتوانید شادی را از درون خود پیدا کنید و به خودتان کمک کنید. اگر دلایل افسردگی شما واقعی و عمیق هستند، بهتر است از کمک عزیزانتان استفاده کنید یا به یک مشاور متخصص مراجعه کنید.
به یاد داشته باشید که باید هرچه سریعتر از دنیای افسردگی خارج شوید. باید به این نکته توجه کرد که احساس افسردگی میتواند دلایل طبیعی داشته باشد، مانند زمانی که فرد از چیزی میترسد و میخواهد فرار کند، یا وقتی فکر میکند که همه چیز بر ضد اوست و احساس تنهایی میکند. تنها کاری که باید بکنید، نادیده گرفتن این افکار منفی و تمرکز بر کارهایی است که میتواند شما را از افسردگی نجات دهد.
منبع:پرشین استار