بهترین اپلیکیشن آشپزی و شیرینی پزی

تولید ناخالص داخلی چیست و چه تفاوتی با تولید ناخالص ملی دارد؟

“`html

تولید ناخالص داخلی (GDP) چیست؟

تولید ناخالص ملی (GNP) چیست؟

عبارت «تولید ناخالص ملی» یکی از واژه‌های پرکاربرد در حوزه سیاستگذاری عمومی است.

این عبارت به مجموع ارزش پولی کالاها و خدمات نهایی تولید شده در یک سال خاص اشاره دارد که با استفاده از منابع تولیدی متعلق به شهروندان یک کشور ساخته شده است.

کالاها و خدمات نهایی به محصولاتی گفته می‌شود که به مصرف‌کننده نهایی فروخته می‌شوند یا به طریقی به او می‌رسند.

در محاسبه تولید ناخالص ملی، به منظور جلوگیری از محاسبه دوباره برخی کالاها و خدمات، فقط کالاها و خدمات نهایی در نظر گرفته می‌شوند. برای مثال، ارزش فولادی که به یک شرکت خودروسازی فروخته می‌شود، به طور جداگانه محاسبه نمی‌شود چون این ارزش در قیمت نهایی خودرو گنجانده شده است.

تولید ناخالص ملی تقریباً به تولید ناخالص داخلی مرتبط است، اما این دو واژه تفاوت‌هایی نیز دارند. این تفاوت به دلیل وجود شرکت‌هایی است که تحت مالکیت خارجی‌ها در یک کشور فعالیت می‌کنند و همچنین شرکت‌هایی که متعلق به شهروندان آن کشور در کشورهای دیگر هستند.

تولید ناخالص ملی شامل ارزش پولی کالاو خدمات نهایی تولید شده در داخل کشور در یک سال مشخص (تولید ناخالص داخلی) منهای ارزش کالا و خدماتی که خارجی‌ها در داخل کشور تولید کرده‌اند، به علاوه ارزش کالاها و خدماتی که شهروندان آن کشور در خارج تولید کرده‌اند، است. بنابراین، اگر شهروندان یک کشور از سرمایه‌گذاری‌های خود در خارج سود بیشتری ببرند، تولید ناخالص ملی آن‌ها بیشتر از تولید ناخالص داخلی خواهد بود.

در مقابل، اگر شهروندان آن کشور از سرمایه‌گذاری‌های خارجی کمتر سود کسب کنند، تولید ناخالص ملی آن‌ها نیز کمتر خواهد بود. همچنین، تقسیم تولید ناخالص ملی بر تعداد جمعیت کشور، تولید ملی سرانه را به ما می‌دهد.

محاسبه تولید ناخالص ملی کشورها کار دشواری است اما از جهات مختلفی از جمله کمک به سیاستگذاری اقتصادی دولت، برنامه‌ریزی برای تصمیم‌گیران بخش خصوصی، آزمون نظریه‌های اقتصادی و مقایسه کشورها اهمیت دارد. مثلاً اگر دولت بخواهد رشد اقتصادی و رفاه مالی را هدف قرار دهد، برای قیمت‌گذاری و ارزیابی عملکرد اقتصاد به شاخص تولید ناخالص ملی نیاز دارد.

علاوه بر این، سرمایه‌گذاران بخش خصوصی هم برای برنامه‌ریزی برای سرمایه‌گذاری‌های جدید یا تولید محصولات نو، به اطلاعات تولید ناخالص داخلی نیاز دارند تا بتوانند سطوح تقاضا برای محصولات‌شان را پیش‌بینی کنند. ثبت تاریخی آمار ملی نیز به اقتصاددانان کمک می‌کند تا نظریات خود درباره عملکرد واقعی اقتصاد را آزمایش و اصلاح کنند و درک بهتری از عواقب سیاست‌ها به دست آورند.

اگرچه تولید ناخالص ملی و تولید ناخالص داخلی از بهترین روش‌ها برای ارزیابی تولید کل در اقتصاد هستند، اما این شاخص‌ها به تنهایی نمی‌توانند رفاه کلی اقتصادی را به‌خوبی نشان دهند. این شاخص‌ها فقط می‌توانند سطوح فعالیت‌های تولیدی را نشان دهند، در حالی که رفاه اجتماعی مفهومی وسیع‌تر از رفاه اقتصادی است که نمی‌توان آن را تنها با تولید ناخالص ملی سنجید.

“`

تولید ناخالص داخلی ارزیابی کرد.

فرمول محاسبه تولید ناخالص داخلی و تولید ناخالص ملی

هر محصولی که در اقتصاد تولید می‌شود، برای تبدیل شدن به محصول نهایی مراحل مختلفی را پشت سر می‌گذارد. به عنوان مثال، نان به عنوان یک محصول نهایی که به صورت مستقیم مصرف می‌شود، از مراحل تولید گندم و آرد عبور می‌کند. این مسأله واضح است که در محصولات صنعتی پیچیده‌تر، تعداد مراحل تولید بیشتر است. بنابراین برای محاسبه تولید ناخالص داخلی، باید به ارزش محصول نهایی (یعنی نان) توجه کنیم، زیرا ارزش آرد در آن نهفته است و همچنین ارزش گندم به طور غیرمستقیم در آرد موجود است. اگر بخواهیم ارزش هر یک از مراحل تولید را به طور جداگانه محاسبه کنیم، در واقع مقدار تولید ناخالص داخلی را بیشتر از آنچه که هست نشان داده‌ایم. به همین دلیل، در تعریف گفته شده بر کلمه “نهایی” تأکید گردیده است.

درعمل، می‌توان ارزش محصول تولید شده در هر مرحله را در نظر گرفت، به شرطی که تنها ارزش جدید ایجاد شده را محاسبه کنیم. برای مثال، فرض کنید ارزش گندم و آرد تولید شده برای تهیه یک قرص نان به ترتیب 10 و 15 ریال است و ارزش یک قرص نان 20 ریال می‌باشد. در این صورت، ارزش جدید ایجاد شده در هر مرحله به ترتیب برابر با 10، 5 (=10-15) و 5 (=15-20) ریال خواهد بود و مجموع آن برابر با 20 ریال و همان ارزش محصول نهایی (نان) است. این مثال نشان می‌دهد که مجموع ارزش‌های جدید ایجاد شده در هر مرحله، معادل ارزش محصول نهایی است.

بر اساس مثال یادشده، گندم برای تولید آرد و آرد برای تولید نان استفاده می‌شود. آرد و نان، خروجی‌های هر مرحله از تولید هستند. از طرف دیگر، محصولی که به منظور تولید دیگر محصولات استفاده شده و در فرآیند تولید مصرف می‌شود، محصول واسطه نامیده می‌شود و به این فرآیند، مصرف واسطه می‌گویند. تفاوت ارزش خروجی و مصرف واسطه همان ارزش جدیدی است که ایجاد شده یا ارزش افزوده نامیده می‌شود. برای محاسبه تولید ناخالص داخلی، ارزش افزوده هر فعالیت به روش توضیح داده شده محاسبه می‌شود و سپس از جمع ارزش‌افزوده‌های کل اقتصاد، تولید ناخالص داخلی به دست می‌آید.

اگر در یک اقتصاد فرضی، دو نوع کالای نهایی (نان و گوشت) تولید شود، ارزش تولید ناخالص داخلی برابر خواهد بود با ارزش واحد دو محصول در مقدار تولیدی آنها. به عبارتی دیگر، اگر در همان اقتصاد فرضی 1000 قرص نان و 500 کیلو گوشت به ارزش واحد 20 و 40 ریال تولید شود، ارزش تولید ناخالص داخلی محاسبه خواهد شد:

40000 = (40*500) + (20*1000)

به این ترتیب، ارزش تولید ناخالص داخلی به قیمت‌های جاری برابر 40000 ریال است، زیرا قیمت نان و گوشت، قیمت‌های دوره یا سال جاری است. اگر در سال بعد 1000 قرص نان و 500 کیلو گوشت به قیمت‌های 25 و 50 ریال تولید شود، ارزش تولید ناخالص داخلی به صورت زیر محاسبه می‌شود:

50000 = (50*500) + (25*1000)

مقدار به‌دست‌آمده نسبت به سال قبل، 25 درصد افزایش داشته است. با این حال، این افزایش به خاطر افزایش مقدار تولید محصولات نیست، بلکه نتیجه افزایش قیمت‌ها است. اگر بخواهیم تأثیر افزایش قیمت‌ها را از محاسبات سال بعد حذف کنیم، باید مقدار تولید محصولات را در قیمت‌های معیار یا قیمت‌های پایه (که در این مثال قیمت‌های سال قبل محسوب می‌شود) ضرب کنیم. در این صورت به همان رقم 40000 ریال می‌رسیم که نشان می‌دهد تولید واقعی اقتصاد رشد صفر درصدی داشته یا اصلاً رشدی نداشته است. به فرآیند حذف تأثیر تغییرات قیمت محصولات از نتایج محاسبات ملی، محاسبات به قیمت‌های ثابت می‌گویند. آنچه که در اقتصاد به عنوان رشد اقتصادی یا رشد تولید ناخالص داخلی شناخته می‌شود، بر اساس محاسبات به قیمت‌های ثابت است. بنابراین وقتی گفته می‌شود در برنامه پنج‌ساله توسعه اقتصادی رشد متوسط تولید ناخالص داخلی 8 درصد هدف‌گذاری شده است، منظور رشد 8 درصدی بر اساس محاسبات به قیمت‌های ثابت است.

روش محاسبه یا برآورد تولید ناخالص داخلی که به سادگی توضیح داده شد، به نام روش تولید شناخته می‌شود. در حساب‌های ملی ایران، روش تولید (جمع ارزش افزوده‌ها) به عنوان روش اصلی محاسبه تولید ناخالص داخلی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

علاوه بر روش تولید، روش‌های هزینه نهایی و سهم عوامل تولید نیز وجود دارند.

روش دیگری که برای تخمین تولید ناخالص داخلی استفاده می‌شود، روش هزینه نهایی است. در این روش، با جمع کردن هزینه‌های نهایی که واحدهای اقتصادی انجام می‌دهند، تولید ناخالص داخلی تخمین زده می‌شود. به عبارت دیگر، محصولات تولیدشده در کشور (تولید ناخالص داخلی) به روش‌های مختلفی مصرف می‌شوند. این محصولات یا برای مصرف نهایی خانواده‌ها و دولت به کار می‌روند، یا برای سرمایه‌گذاری (هم در امور ثابت و هم در گردش) صرف می‌شوند، یا به کشورهای دیگر صادر می‌شوند. از آنجا که در مصرف، سرمایه‌گذاری و حتی صادرات ممکن است کالاهای وارداتی هم وجود داشته باشد، با کم کردن کل مقدار واردات از مجموع این اقلام، تولید ناخالص داخلی به دست می‌آید که باید با تولید ناخالص داخلی که با روش تولید محاسبه شده، برابر باشد. به طور خلاصه، در روش هزینه نهایی تولید ناخالص داخلی از فرمول زیر به دست می‌آید:

Y=CP+CG+I+(X-M)

در این فرمول، Y نمایانگر تولید ناخالص داخلی است، CP به معنی مصرف خصوصی، CG به معنی مصرف دولت، I به معنی سرمایه ثابت ناخالص (سرمایه‌گذاری ناخالص)، X به معنی صادرات و M به معنی واردات می‌باشد.

لازم به ذکر است که تولید ناخالص داخلی که با روش هزینه نهایی به دست می‌آید، به قیمت بازار محاسبه می‌شود و به اندازه خالص مالیات‌هایی که بر تولید و واردات وجود دارد، با تولید ناخالص داخلی به قیمت پایه که از طریق روش تولید به دست می‌آید، تفاوت دارد. به بیان دیگر:

خالص مالیات‌های بر تولید و واردات + تولید ناخالص داخلی به قیمت پایه = تولید ناخالص داخلی به قیمت بازار

روش سهم یا درآمد عوامل تولید، به سهمی اشاره دارد که هر یک از عوامل دخیل در فرآیند تولید به دست می‌آورند. در این روش، با جمع کردن هزینه‌هایی که به کارکنان پرداخت می‌شود و مازاد عملیاتی ناخالص (شامل سود عملیاتی، خالص بهره پرداختی، اجاره منابع طبیعی و استهلاک) تولید ناخالص داخلی محاسبه می‌شود.

اقلامی مانند تولید ناخالص سرانه، تولید (درآمد) ناخالص ملی، درآمد (خالص) ملی و درآمد سرانه از مواردی هستند که مرتبط با تولید ناخالص داخلی می‌باشند و روابط محاسباتی مربوط به هر یک به شکل زیر است:

خالص درآمد عوامل تولید از خارج + تولید ناخالص داخلی به قیمت بازار = تولید (درآمد) ناخالص ملی
استهلاک – درآمد ناخالص ملی = درآمد خالص ملی

یادآور می‌شود که همه اقلام سرانه، حاصل تقسیم عدد اصلی به جمعیت کشور هستند.


اگر این مطلب برای شما مفید بود، لطفاً با لایک کردن و به اشتراک گذاری آن، از ما حمایت کنید. نظرات، پیشنهادات و مقاله‌های درخواستی خود را از طریق قسمت دیدگاه‌ها برای ما ارسال کنید.

سایت رضیم

خروج از نسخه موبایل