زلزله بم در سال ۸۲
در صبح روز پنجم دیماه سال ۸۲، زلزلهای شدید بم را لرزاند و در کمتر از چند ثانیه، بسیاری از همشهریانم جان خود را از دست دادند. خانوادههای زیادی عزادار شدند و دنیا به سمت بم متمرکز شد. ارگ تاریخی بم که نماد شهر بود، ویران شد و صدای یکی از هنرمندان بزرگ بم (بسطامی) برای همیشه خاموش گردید. افراد مختلف، از پیر و جوان تا زن و مرد به کام مرگ فرو رفتند.
کمکهای زیادی از داخل و خارج کشور به بم ارسال شد و وعدههای فراوانی برای ساخت دوباره بم در رسانهها منتشر شد.
سالها از آن روزهای تلخ گذشته است، اما وعدهها همچنان روی زمین ماندهاند. امروز، قبرستان بم تنها جایی است که دلهای بازماندگان را تسکین میدهد. زلزلهای با بزرگی شش ریشتر در دیماه سال ۸۲، کل ایران را در غم فرو برد.
بعد از گذشت بیش از یک دهه از آن روزهای تلخ، چه آرامشی برای بازماندگان فراهم کردهایم؟
همه توجهات به ساخته شدن ساختمانهای بلند و زیبا معطوف شده بود. ساختمانها و ادارات جدید یکی پس از دیگری ایجاد شدند، در حالی که برخی از مردم به خواب ساختمان هم نرسیدند و همچنان در چادرهای زلزلهای زندگی کردند.
بازماندگان بم
هیچکس برای یادآوری خاطرات مردم بم تلاشی نکرد. این خاطرات که در دیوارهای خشتی و کوچههای بم ثبت شده بود، هرگز دوباره زنده نشد. یادگاریهای شیرین و تلخی که نشاندهنده دوران کودکی یک نسل بود، با ویرانیها از بین رفت و کسی به فکر پر کردن این خلا ناشی از نابودی آنها نبود.
بعد از زلزله، ما شاهد بازماندگانی بودیم که علاوه بر از دست دادن نزدیکانشان، خاطراتشان هم زیر آوارها مدفون شده بود. همه آن بازیهای کودکانه که در این کوچههای باریک شکل گرفته بود، حالا دیگر وجود نداشت. به جای آنها، دیوارهایی از نوع جدید و با طرحهای بیگانه جایگزین شده بودند که هیچ ارتباطی با یادگاریهای این نسل نداشت.
ما برای حفظ خاطرات تلاش نکردیم. این زلزله تمامی داستانهای شیرین جوانی یک شهر را ویران کرد و ما بیتوجه به این موضوع، فقط ساختمان ساختیم.
اگر امروز بم بهتر از گذشته ساخته شده باشد، که به نظر نمیرسد، دل مردم بم خوشحال نخواهد شد؛ زیرا آنها روایتهای روزانه زندگی خود را در کوچههای تاریخی جا گذاشتهاند و هیچکس، از جمله دولت، به فکر آنها نیست.
بم؛ ۱۰ سال پس از زمینلرزه
این زمین لرزه با شدت ۶/۶ ریشتر، حدود ۵۰ هزار کشته، ۳۰ هزار مجروح و صدها هزار بیخانمان به جا گذاشت.
پس از زلزله، به مدت سه روز، عزای عمومی اعلام شد. پیامهای تسلیت از سوی مقامات داخلی و خارجی سرازیر شد و نیرویی از حدود ۴۴ کشور برای کمک به عملیات نجات به ایران ارسال شدند. اما این عملیات، از همان ابتدا با مشکلات زیادی مواجه بود و این مشکلات هنوز هم ادامه دارند.
تا سه سال پس از زلزله، بسیاری از مردم بم هنوز در کانکس زندگی میکردند. پس از آن، دولت وعده داد که وامهایی برای ساخت و ساز به خانوادهها اعطا خواهد کرد. اما مبلغ وام ۱۵ میلیون تومان بود که تنها برای هزینههای اولیه خاکبرداری کافی بود. خیابانی در بم وجود دارد که همیشه در تلویزیون به عنوان نماد بازسازیها نشان داده میشود، اما کافی است چند قدم از این خیابان دور شوید تا با آثار ویرانی زلزله روبرو شوید.
ارگ ویران بم
علاوه بر تلفات جانی، ارگ بم که قدمتی ۲۵۰۰ ساله داشت و بزرگترین سازه گلی جهان به شمار میرفت، به طور کامل ویران شد.
پس از زلزله سال ۸۲، رئیسجمهور وقت ایران، محمد خاتمی، اعلام کرد که ارگ بازسازی خواهد شد. اما این وعده بعد از گذشت بیش از ده سال همچنان در حال پیگیری است.
به تازگی نماینده مردم شرق استان کرمان در مجلس، در مصاحبهای اعلام کرد که مشکلات مالی باعث کند شدن روند بازسازی ارگ شده و گفت: «هر سال ۱.۲ میلیارد تومان برای ادامه بازسازی در نظر گرفته میشد، اما این بودجه اکنون به ۴۰۰ میلیون تومان کاهش یافته که باعث کندی بیشتر راندمان بازسازی گشته است.»
فرماندار بم نیز در این باره گفت: «برخی قسمتهای ارگ به وسیله کارشناسان خارجی بازسازی شد، اما آنها در حال حاضر دیگر در ایران نیستند و کار بازسازی تنها توسط کارشناسان داخلی در حال انجام است.»
در حال حاضر، روند بازسازی ارگ بم بسیار کند پیش میرود، اما همچنان در حال کار هستیم. تنها خبر خوش درباره ارگ این است که…
این مطلب به خارج شدن ارگ بم از لیست میراث جهانی در خطر اشاره دارد.
سازمان یونسکو در تاریخ ۲۷ ژوئن سال جاری اعلام کرد که بعد از بررسی وضعیت ارگ بم، به این نتیجه رسیده که بهبود در مدیریت و مراقبت از این بنا و نواحی اطراف آن باعث شده ارگ بم از لیست میراث در خطر خارج شود.
در حال حاضر، خانهها هنوز در حال ساخت و بازسازی هستند و ممکن است پروژههای نیمهتمام به اتمام برسند، اما بدون شک احساس ناراحتی از دست دادن حدود ۵۰ هزار نفر از ساکنان این شهر همچنان پس از گذشت ۱۰ سال از این حادثه باقی مانده است.
تفاوتهای زلزله بم و کرمانشاه
زلزله ۶.۵ ریشتری بم باعث مرگ ۴۰ هزار نفر شد و زلزله ۷.۳ ریشتری کرمانشاه فقط ۴۷۴ نفر (تا زمان نوشتن این گزارش) تلفات داشت. این موضوع سوالی ایجاد میکند که چرا با وجود شدت بالاتر زلزله کرمانشاه، تلفات آن کمتر از بم بود. یک عضو هیأت علمی پژوهشگاه بینالمللی زلزله اینگونه توضیح میدهد که تعداد تلفات این دو زلزله نشاندهنده این است که مرکز زلزله در استان کرمانشاه در شهرستان سرپل ذهاب نبوده است؛ چون اگر مرکز زلزله در این شهر بود، تلفات بیشتری به بار میآمد.
او همچنین میگوید که کانون زلزله کرمانشاه در یک منطقه کوهستانی در مرز ایران و عراق قرار داشته است، و به همین دلیل به نسبت زلزله بم، وضعیت بهتری را تجربه کردیم. کارشناسان معتقدند که کانون زلزله بم نزدیک به مناطقی با جمعیت زیاد قرار داشت و چون این زلزله در صبح زود روی داد، تلفات بیشتری به همراه داشت. همچنین میزان تخریب زلزله به عواملی چون عمق زلزله، نوع خاک، تراکم جمعیت و آسیبپذیری ساختمانها بستگی دارد. دکتر زارع میگوید که اگر زلزلهای در عمق زیاد بوجود بیاید، در محدوده گستردهتری حس میشود؛ اما شدت در مرکز آن کمتر است و بالعکس، اگر عمق کم باشد، معمولاً تخریب بیشتری در محدوده نزدیک به کانون اتفاق میافتد.
شایعات بیاساسی که در زلزله بم شنیده میشد، در مورد زلزله کرمانشاه هم در فضای مجازی منتشر شد. این شایعات به طبیعی نبودن زلزله و ارتباط آن با آزمایشات هستهای مربوط میشدند، در حالی که تمامی محققان زلزلهشناسی تاکید دارند که نوع زلزلههای طبیعی با زلزلههای ناشی از آزمایشات هستهای و نظامی کاملاً متفاوت است و هزاران دستگاه لرزهنگاری این زلزله طبیعی را به ثبت رساندهاند.