بهترین اپلیکیشن آشپزی و شیرینی پزی

ستاره در جدول / معنای پرسش های مختلف درباره ستاره در حل جدول

ستاره در جدول

ستاره در جدول، اگر به دنبال جواب پرسش «ستاره» در حل جدول هستید، می‌توانید از جواب‌های زیر استفاده کنید.

اختر، تارا، کوکب، نجم

مجموعه ای از شش ستاره در جدول کلمات

ثریا

نوعی ستاره در حل جدول جواب

دنباله دار

زمان دیدن ستاره در حل جدول جواب

شب

ستاره‌ای بزرگ و روشن در جدول

رامح

ستاره‌ای در آسمان در حل جدول

حور

ستاره صبح در جدول

طارق

معانی مختلف ستاره در حل جدول

  • ستاره پروین: پرن
  • ستاره جدولی: هالی
  • ستاره دنباله دار: هالی, ذوالذوابه
  • ستاره زهره: آناهید
  • ستاره شناس: منجم
  • ستاره قطبی: جدی
  • ستاره معروف: سهیل
  • خوشه ستاره‌ای: پروین

متضاد ستاره در جدول

خورشید، شمس

معنای دیگر ستاره

ستاره (فرهنگ معین): اشیاء روشنی در آسمان که به خاطر حرارت زیاد روشن هستند، رنگ ستاره‌ها بستگی به دما آن‌ها دارد. همچنین، جرقه و سهیل به معنای کمتر دیده شدن و سخت پیدا شدن است. [خوانش: (س رِ) [په.] (اِ.)]
ستاره (نام های ایرانی): دخترانه، کرات آسمانی که در شب می‌درخشند، هر یک از اجسام نورانی آسمان که در شب به صورت نقاط درخشان دیده می‌شوند، بخت، اقبال و همچنین نام مادر ابوعلی سینا، دانشمند بزرگ ایرانی
ستاره‌ (فارسی به انگلیسی): Astro-, Luminary, Star
ستاره (لغت نامه دهخدا): ستاره. [س ِ رَ / رِ] (اِ) اوستا «ستار»، پهلوی «ستارک « » نیبرگ 207»، هندی باستان «ستر»، ارمنی «استی »، کردی «ایستیرک »، افغانی «ستورایی » و «ستارغا» (چشم)، استی «ستلی »، وخی «ستار»، شغنی «شتاری » و «شتیری »، سریکلی «ختورج »، منجی «استاری »، سنگلیچی «اوستورک »، دزفولی «آساره » و «ستارا»، گیلکی «ستارا». (حاشیه ٔ برهان قا …ادامه مطلب…
ستاره (فارسی به عربی): زهره نجمیه، نجم
ستاره (فرهنگ عمید): هر یک از نقاط درخشان که در شب در آسمان دیده می‌شود، اختر، کوکب، نجم،
* ستاره دریایی: (زیست‌شناسی) جانوری دریایی که از تیرۀ خارپوستان است و پنج بازو دارد که به شکل ستاره است. دهان او در وسط بدن قرار دارد و سطح بالای بدنش با خار‌های آهکی پوشیده شده است. در بعضی از انواع آن، تعداد بازوها بیشتر است، ستارۀ بحری،
* ستارهٴ …ادامه مطلب…
ستاره‬ (فارسی به ترکی): yıldız
ستاره (مترادف و متضاد زبان فارسی): اختر، کوکب، نجم،
(متضاد) خورشید، شمس، بخت، اقبال، تقدیر، طالع، آرتیست، هنرپیشه، فرد شاخص، قهرمان
ستاره (گویش مازندرانی): نامی محلی برای اسب و گاوی که لکه‌های سفید و سیاه رنگ دارند…
ستاره (فرهنگ فارسی هوشیار): اختر، کوکب
ستاره (فرهنگ پهلوی): اختر، کوکب
ستاره (فارسی به ایتالیایی): stella

سایت رضیم

خروج از نسخه موبایل