بهترین اپلیکیشن آشپزی و شیرینی پزی

مجموعه ای کامل از ۱۹۰ اسم ترکیبی شیک با رضا

“`html

اسامی ترکیبی با اسم رضا

اسم پسر با رضا

اسم پسر با رضا : انتخاب اسم برای بچه می‌تواند یک کار پر استرس، دلنشین، طولانی یا سریع باشد. شاید شما اسم مناسب را از قبل پیدا کرده باشید یا شاید هم تا آخرین لحظه برای امضای مدارک صبر کنید.
انتخاب اسم می‌تواند رابطه شما با همسرتان، خانواده و دوستان‌تان را محکم‌تر کند یا حتی به آن آسیب بزند. شاید برای شما که والد هستید، انتخاب اسم پسرانه با شروع نام رضا کمی چالش‌برانگیز باشد.
ما در مجله رضیم مجموعه‌ای از اسم‌های زیبا برای پسران که با نام رضا آغاز یا به آن ختم می‌شوند را برای شما گردآوری کرده‌ایم. با ما همراه باشید.

اسم ترکیبی پسر با رضا

رضا
معنی اسم رضا
: تراضی، خشنود، خوشحال، خوشدل، راضی، رضایت، قانع، قبول، مجاب، موافقت، همداستانی

  1. رضاآبـتین : رضا (خوشحال) آبتین (انسان نیکوکار)
  2. رضاآتـش : رضا (خوشحال) آتش (شعله)
  3. رضاآذین : رضا (خوشحال) آذین (آرایش، جشن)
  4. رضاآراد : رضا (خوشحال) آراد (نام فرشته)
  5. رضاآرام : رضا (خوشحال) آرام (ساکت)
  6. رضاآرتان : رضا (خوشحال) آرتان (نیکوکار)
  7. رضاآرش : رضا (خوشحال) آرش (نام پهلوان ایرانی)
  8. رضاآرشام : رضا (خوشحال) آرشام (دارای زور)
  9. رضاآرمان : رضا (خوشحال) آرمان (ایده)
  10. رضاآرمین : رضا (خوشحال) آرمین (نام پسر کیقباد)
  11. رضاآریا : رضا (خوشحال) آریا (آزاد)
  12. رضاآرین : رضا (خوشحال) آرین (مرد آریایی)
  13. رضاآزاد : رضا (خوشحال) آزاد (سبکبار)
  14. رضاآویژه : رضا (خوشحال) آویژه (دلبر)
  15. رضااخـگر : رضا (خوشحال) اخگر (آتش)
  16. رضااردشیر : رضا (خوشحال) اردشیر (پادشاهی مقدس)
  17. رضااردلان : رضا (خوشحال) اردلان (درستی)
  18. رضااردوان : رضا (خوشحال) اردوان (یاری کننده)
  19. رضاارژنگ : رضا (خوشحال) ارژنگ (نام پهلوانی)
  20. رضاارسلان : رضا (خوشحال) ارسلان (شیر)

“““html

  • اسد
  • رضاارشیا: رضا (به معنای خشنود، خوشحال و راضی) ارشیا (در زبان‌های زند و پازند به معنای تخت و جایگاه پادشاهان است)
  • رضاسفندیار: رضا (خوشحال، خرسند) اسفندیار (به معنای آفریده مقدس یا پاک)
  • رضااشکان: رضا (خوشحال) اشکان (به معنی منسوب به اشک، بنیان‌گذار خاندان اشکانیان)
  • رضاافشار: رضا (خوشحال) افشار (به معنای همکار و شریک)
  • رضاافشین: رضا (خوشحال) افشین (نام یک سردار ایرانی که بابک خرمدین را دستگیر کرد)
  • رضاامید: رضا (خوشحال) امید (به معنای آرزو و امیدواری)
  • رضاانوش: رضا (خوشحال) انوش (به معنای بی‌مرگ و جاودان)
  • رضاجاودان: رضا (خوشحال) جاودان (به معنای ابدی و فناناپذیر)
  • رضاانوشیروان: رضا (خوشحال) انوشیروان (به معنای دارای روح جاوید)
  • رضااورنگ: رضا (خوشحال) اورنگ (به معنای تخت و جلال)
  • رضابابک: رضا (خوشحال) بابک (به معنای پدر جان و استوار)
  • رضاباربد: رضا (خوشحال) باربد (به معنای پرده‌دار و خدای بار)
  • رضابامداد: رضا (خوشحال) بامداد (به معنای سپیده دم و آغاز روز)
  • رضابامشاد: رضا (خوشحال) بامشاد (نام نوازنده معروف در دوره ساسانیان)
  • رضابامین: رضا (خوشحال) بامین (چهره‌ای دیگر از بامی، نام شهری در بلخ)
  • رضابردیا: رضا (خوشحال) بردیا (دومین پسر کوروش بزرگ و برادر کمبوجیه)
  • رضابرنام: رضا (خوشحال) برسام (به معنای آتش بزرگ، که متشکل از ‘بر’ به معنای ابر و ‘سام’ است که به آتش اشاره دارد)
  • رضابرنا: رضا (خوشحال) برنا (به معنای جوان)
  • رضابرزو: رضا (خوشحال) برزو (به معنای بلند و نام پسر سهراب)
  • رضابرزن: رضا (خوشحال) برزن (به معنای محله و قسمتی از شهر)
  • رضابهبد: رضا (خوشحال) بهبد (به معنای نگهبان)
  • رضابهراد: رضا (خوشحال) بهراد (به معنای جوان مرد)
  • رضابهرام: رضا (خوشحال) بهرام (به معنای مریخ و یکی از شخصیت‌های شاهنامه)
  • رضابهرنگ: رضا (خوشحال) بهرنگ (به معنای رنگ خوب)
  • رضابهروز: رضا (خوشحال) بهروز (به معنای روز خوب و نیک)
  • رضابهزاد: رضا (خوشحال) بهزاد (به معنای کسی که به خوبی زاده شده)
  • رضابهمن: رضا (خوشحال) بهمن (به معنای کسی که در خوبی می‌درخشد)
  • “““html

  • خرسندی) بهمن (برف، کولاک، جدی)
  • رضابهمنش : رضا (خوشحال، خرسند، خوشدل) بهمنش (دارای اخلاق خوب)
  • رضابهنام : رضا (خوشحال، خرسند، خوشدل) بهنام (دارای نام نیک)
  • رضابهنود : رضا (خوشحال، خرسند، خوشدل) بهنود (نامی از شاهان هند)
  • رضابیژن : رضا (خوشحال، خرسند، خوشدل) بیژن (نام یک قهرمان ایرانی، پسر گیو)
  • رضاپارسا : رضا (خوشحال، خرسند، خوشدل) پارسا (مقدس، با اخلاق)
  • رضاپاشا : رضا (خوشحال، خرسند، خوشدل) پاشا (نامی در زبان ترکی به معنای پروردگار)
  • رضاپرشان : رضا (خوشحال، خرسند، خوشدل) پرشان (رزمنده)
  • رضاپرویز : رضا (خوشحال، خرسند، خوشدل) پرویز (پیروز، فاتح)
  • رضاپرهام : رضا (خوشحال، خرسند، خوشدل) پرهام (الهه طبیعت)
  • رضاپژمان : رضا (خوشحال، خرسند، خوشدل) پژمان (نامی که به کوه اشاره دارد)
  • رضاپوریا : رضا (خوشحال، خرسند، خوشدل) پوریا (بخشی از نام پوریا ولی)
  • رضاپویا : رضا (خوشحال، خرسند، خوشدل) پویا (جستجو و کنجکاوی)
  • رضاپوژمان : رضا (خوشحال، خرسند، خوشدل) پوژمان (آرزو)
  • رضاپولاد : رضا (خوشحال، خرسند، خوشدل) پولاد (که به آهن و فولاد اشاره دارد)
  • رضاپهلبد : رضا (خوشحال، خرسند، خوشدل) پهلبد (هنرمند معروف در زمان خسرو پرویز)
  • رضاپیام : رضا (خوشحال، خرسند، خوشدل) پیام (پیغام، الهام)
  • رضاپیروز : رضا (خوشحال، خرسند، خوشدل) پیروز (برنده و فاتح)
  • رضاپیروزان : رضا (خوشحال، خرسند، خوشدل) پیروزان (نام برادر شاپور اول)
  • رضاپیمان : رضا (خوشحال، خرسند، خوشدل) پیمان (تعهد و عهد)
  • رضاتورج : رضا (خوشحال، خرسند، خوشدل) تورج (نام پسر بزرگ فریدون)
  • رضاتهماسب : رضا (خوشحال، خرسند، خوشدل) تهماسب (دارنده ی اسب قوی)
  • رضاتهمورث : رضا (خوشحال، خرسند، خوشدل) تهمورث (نام یکی از شاهان ایرانی)
  • رضاتیرداد : رضا (خوشحال، خرسند، خوشدل) تیرداد (از پادشاهان اشکانی)
  • رضاتیمور : رضا (خوشحال، خرسند، خوشدل) تیمور (آهن و فولاد)
  • رضاجاوید : رضا (خوشحال، خرسند، خوشدل) جاوید (ابدی)
  • رضاجمشید : رضا (خوشحال، خرسند، خوشدل) جمشید (شاه معروف ایرانی)
  • رضاجهاندار : رضا (خوشحال، خرسند، خوشدل) جهاندار (دارنده جهان)
  • “““html

  • رضاجهانشاه : رضا (خوشحال، راضی، خوشدل) جهانشاه (شاه جهان)
  • رضاجهانگیر : رضا (خوشحال، راضی، خوشدل) جهانگیر (جهان فراگیر، پیروز)
  • رضاحامی : رضا (خوشحال، راضی، خوشدل) حامی (مدافع)
  • رضاخداداد : رضا (خوشحال، راضی، خوشدل) خداداد (هدیه‌ای از خدا)
  • رضاخسرو : رضا (خوشحال، راضی، خوشدل) خسرو (پادشاه، شاه)
  • رضاخشایار : رضا (خوشحال، راضی، خوشدل) خشایار (شاه دلیر)
  • رضادادیه : رضا (خوشحال، راضی، خوشدل) دادبه (کسی که بهترین عدالت را دارد)
  • رضادارا : رضا (خوشحال، راضی، خوشدل) دارا (ثروتمند، توانگر)
  • رضاداراب : رضا (خوشحال، راضی، خوشدل) داراب (پسر بهمن و همای چهرزاد)
  • رضاداریوش : رضا (خوشحال، راضی، خوشدل) داریوش (دارنده خیر و نیکی)
  • رضادانوش : رضا (خوشحال، راضی، خوشدل) دانوش (نام مردی که عذرا را فروخت)
  • رضارامبد : رضا (خوشحال، راضی، خوشدل) رامبد (به معنی رئیس نوازندگان، آرامش‌دهنده)
  • رضارامین : رضا (خوشحال، راضی، خوشدل) رامین (عاشق خوشحال و امیدوار)
  • رضارامتین : رضا (خوشحال، راضی، خوشدل) رامتین (نوازنده مشهور دوره ساسانیان)
  • رضارخشان : رضا (خوشحال، راضی، خوشدل) رخشان (درخشان، تابنده)
  • رضارستان : رضا (خوشحال، راضی، خوشدل) رستان (شخصیتی که در شاهنامه ذکر شده)
  • رضاروزبه : رضا (خوشحال، راضی، خوشدل) روزبه (سعادتمند و خوشبخت)
  • رضازال : رضا (خوشحال، راضی، خوشدل) زال (سالخورده و کهنسال)
  • رضازند : رضا (خوشحال، راضی، خوشدل) زند (عظیم و بزرگ)
  • رضاساسان : رضا (خوشحال، راضی، خوشدل) ساسان (تنها و دور از دیگران)
  • رضاسالار : رضا (خوشحال، راضی، خوشدل) سالار (فرمانده)
  • رضاسام : رضا (خوشحال، راضی، خوشدل) سام (بیماری و خطرناک)
  • رضاسامان : رضا (خوشحال، راضی، خوشدل) سامان (ترتیب و سازمان)
  • رضاسامی : رضا (خوشحال، راضی، خوشدل) سامی (مقام عالی و بلند)
  • رضاسپهر : رضا (خوشحال، راضی، خوشدل) سپهر (آسمان و فضا)
  • رضاسروش : رضا (خوشحال، راضی، خوشدل) سروش (فرشته و جبرئیل)
  • رضاسنجر : رضا (خوشحال، راضی، خوشدل) سنجر (فرشته و جبرئیل)
  • “““html

  • رضاسهراب : رضا (خوشحال، راضی، شاد، خرسند) سهراب (کسی که رنگ و روی سرخ دارد، شاداب و شاد)
  • رضاسیامک : رضا (خوشحال، راضی، شاد، خرسند) سیامک (به معنای کسی که موهای سیاه دارد، به دست دیو کشته شد و پسر سیامک)
  • رضاسیاوش : رضا (خوشحال، راضی، شاد، خرسند) سیاوش (کسی که اسب نر سیاه دارد، پسر کیکاووس پادشاه کیانی)
  • رضاشاپور : رضا (خوشحال، راضی، شاد، خرسند) شاپور (شاهزاده، ملک‌زاده)
  • رضاشاهرخ : رضا (خوشحال، راضی، شاد، خرسند) شاهرخ (کسی که چهره‌اش مانند شاه است، شاه چهره)
  • رضاشاهکام : رضا (خوشحال، راضی، شاد، خرسند) شاهکام (نسبت به نوعی رفتار اسب که به آن شاهگام گفته می‌شود)
  • رضاشاهین : رضا (خوشحال، راضی، شاد، خرسند) شاهین (نوعی پرنده شکاری بزرگ، عقاب)
  • رضاسزاوار : رضا (خوشحال، راضی، شاد، خرسند) سزاوار (کسی که شایسته و لایق است)
  • رضاشایان : رضا (خوشحال، راضی، شاد، خرسند) شایان (کسی که شایسته و درخور است)
  • رضاشروین : رضا (خوشحال، راضی، شاد، خرسند) شروین (نام شخصیت انوشیروان دادگر، دو تن از پادشاهان طبرستان)
  • رضاشهاب : رضا (خوشحال، راضی، شاد، خرسند) شهاب (پر تو، شعله، ستاره)
  • رضاشهباز : رضا (خوشحال، راضی، شاد، خرسند) شهباز (نوعی باز سفید با چشمان زرد و پنجه و منقار قوی)
  • رضاشهرام : رضا (خوشحال، راضی، شاد، خرسند) شهرام (کسی که مطیع شاه و آرامش‌بخش است)
  • رضاشهرداد : رضا (خوشحال، راضی، شاد، خرسند) شهراد (پادشاه جوانمرد و بخشنده)
  • رضاشهروز : رضا (خوشحال، راضی، شاد، خرسند) شهروز (شاه زمان یا کسی که بخت و روز او به خوبی پیش می‌رود)
  • رضاشهریار : رضا (خوشحال، راضی، شاد، خرسند) شهریار (پادشاه، سلطان، ملک)
  • رضاشاه : رضا (خوشحال، راضی، شاد، خرسند) شاه (امپراطور، پادشاه)
  • رضاشهیار : رضا (خوشحال، راضی، شاد، خرسند) شهیار (یار و کمک‌کار شاه)
  • رضاعماد : رضا (خوشحال، راضی، شاد، خرسند) عماد (ستون و تکیه‌گاه)
  • رضافرامرز : رضا (خوشحال، راضی، شاد، خرسند) فرامرز (شخصیتی از شاهنامه، پسر رستم)
  • رضافربد : رضا (خوشحال، راضی، شاد، خرسند) فرید (کسی که شکوه و جلال دارد)
  • رضافرجاد : رضا (خوشحال، راضی، شاد، خرسند) فرجاد (کسی که حکیم و دانشمند است)
  • رضافرخ : رضا (خوشحال، راضی، شاد، خرسند) فرخ (کسی که خوش یوم و مبارک است)
  • رضاشاد : رضا (خوشحال، راضی، شاد، خرسند) شاد (کسی که خوشحال و بخندان است)
  • رضا فرخزاد : رضا (خوشحال، راضی، شاد، خرسند) فرخزاد (شخصیتی از شاهنامه، پسر هرمزد)
  • “““html

  • رضافرداد : رضا (خوشحال، شاد، با دل خوش) فراد (زاده ای با اعتبار و مقام)
  • رضافردوس : رضا (خوشحال، شاد، با دل خوش) فردوس (بهشت، مکانی زیبا و دلنشین)
  • رضافردین : رضا (خوشحال، شاد، با دل خوش) فردین (تنها و خاص، همچنین کوتاه شده از فروردین)
  • رضا فرزاد : رضا (خوشحال، شاد، با دل خوش) فرزاد (زاده ای با شکوه و عظمت)
  • رضافرزام : رضا (خوشحال، شاد، با دل خوش) فرزام (شایسته و سزاوار)
  • رضافرزان : رضا (خوشحال، شاد، با دل خوش) فرزان (عاقل و دانا)
  • رضافرزین : رضا (خوشحال، شاد، با دل خوش) فرزین (نام یکی از مهره‌های شطرنج، همچنین نام مکانی در کرمان)
  • رضادانا : رضا (خوشحال، شاد، با دل خوش) دانا (با عقل و دانش)
  • رضافرشاد : رضا (خوشحال، شاد، با دل خوش) فرشاد (نام روح کره مریخ، شادی و خوشحالی بزرگ)
  • رضافرشید : رضا (خوشحال، شاد، با دل خوش) فرشید (شکوه و نور)
  • رضافرود : رضا (خوشحال، شاد، با دل خوش) فرود (پایین و تحت)
  • رضافروهر : رضا (خوشحال، شاد، با دل خوش) فروهر (به معنی پناه دادن و نگهداری کردن)
  • رضافرهاد : رضا (خوشحال، شاد، با دل خوش) فرهاد (نام یکی از قهرمانان ایرانی)
  • رضافرهنگ : رضا (خوشحال، شاد، با دل خوش) فرهنگ (کتاب لغت و اطلاعات)
  • رضافرهود : رضا (خوشحال، شاد، با دل خوش) فرهود (کودکی با چهره زیبا)
  • رضاحقیقت : رضا (خوشحال، شاد، با دل خوش) حقیقت (درستی و واقعیت)
  • رضافرید : رضا (خوشحال، شاد، با دل خوش) فربد (متعلق به شکوه و جلال)
  • رضافریدون : رضا (خوشحال، شاد، با دل خوش) فریدون (پسر یکی از شخصیت‌های بزرگ داستانی)
  • رضافیروز : رضا (خوشحال، شاد، با دل خوش) فیروز (برنده و غالب)
  • رضاکامران : رضا (خوشحال، شاد، با دل خوش) کامران (شخص خوشبخت و راضی)
  • رضاکامشاد : رضا (خوشحال، شاد، با دل خوش) کامشاد (مرکب از آرزو و شادی)
  • رضاکامیار : رضا (خوشحال، شاد، با دل خوش) کامیار (شخص خوشبخت و راضی)
  • رضاکسرا : رضا (خوشحال، شاد، با دل خوش) کسرا (سلطان و شاه)
  • رضاکاوه : رضا (خوشحال، شاد، با دل خوش) کاوه (شخصیت اساطیری و آهنگر ایرانی)
  • رضاکورس : رضا (خوشحال، شاد، با دل خوش) کوروس (موی پیچیده)
  • “““html

  • رضاکورش : رضا (خوشحال، خوشنود، دلشاد، خوشبخت) کوروش (بنیانگذار سلطنت هخامنشی در ایران)
  • رضاکوشا : رضا (خوشحال، خوشنود، دلشاد، خوشبخت) کوشا (سخت کوش، تلاشگر)
  • رضاکیا : رضا (خوشحال، خوشنود، دلشاد، خوشبخت) کیا (پادشاه، مدافع، نگهبان)
  • رضاکیان : رضا (خوشحال، خوشنود، دلشاد، خوشبخت) کیان (شاهان)
  • رضاکیارش : رضا (خوشحال، خوشنود، دلشاد، خوشبخت) کیارش (پادشاهی عادل)
  • رضاکیانوش : رضا (خوشحال، خوشنود، دلشاد، خوشبخت) کیاموش (بزرگ جاویدان، بزرگ)
  • رضاکیوان : رضا (خوشحال، خوشنود، دلشاد، خوشبخت) کیوان (زحل، نام یکی از بزرگواران در بار بهرام)
  • رضاجهان : رضا (خوشحال، خوشنود، دلشاد، خوشبخت) جهان (دنیا، عالم، آفاق)
  • رضاکیومرث : رضا (خوشحال، خوشنود، دلشاد، خوشبخت) کیومرث (زنده و فانی، جان و زندگی)
  • گشتاسب : رضا (خوشحال، خوشنود، دلشاد، خوشبخت) گشتاسب (دارندهٔ اسبی ترسو یا از کار افتاده)
  • رضاگودرز : رضا (خوشحال، خوشنود، دلشاد، خوشبخت) گودرز (نام پهلوان ایرانی، پسر قارَن، پسر کاوهٔ آهنگر)
  • رضامازیار : رضا (خوشحال، خوشنود، دلشاد، خوشبخت) مازیار (صاحب کوه ماز)
  • رضاماکان : رضا (خوشحال، خوشنود، دلشاد، خوشبخت) ماکان (نام پسر کاکی از سران دیالمه)
  • رضامانی : رضا (خوشحال، خوشنود، دلشاد، خوشبخت) مانی (نقاشی که ادعا می‌کرد پیامبر است)
  • رضامنوچهر : رضا (خوشحال، خوشنود، دلشاد، خوشبخت) منوچهر (از خاندان ایرج، یکی از پادشاهان پیشدادی)
  • رضامهبد : رضا (خوشحال، خوشنود، دلشاد، خوشبخت) مهبد (سرور ماه، اشاره‌ای به کسی که زیباتر از ماه است)
  • رضامهراب : رضا (خوشحال، خوشنود، دلشاد، خوشبخت) مهراب (کسی که نور آفتاب را دارد و تابش مهر را دارد)
  • رضامهران : رضا (خوشحال، خوشنود، دلشاد، خوشبخت) مهران (کسی که مهر دارد، از شخصیت‌های شاهنامه)
  • رضامهرداد : رضا (خوشحال، خوشنود، دلشاد، خوشبخت) مهرداد (هدیه‌ی مهر، آفریده شده از مهر)
  • رضامهرزاد : رضا (خوشحال، خوشنود، دلشاد، خوشبخت) مهرزاد (به معنی زادهٔ مهر یا مهر مادری)
  • رضامهرک : رضا (خوشحال، خوشنود، دلشاد، خوشبخت) مهرک (زیبا، شبیه به خورشید)
  • رضامهرنگ : رضا (خوشحال، خوشنود، دلشاد، خوشبخت) مهرنگ (به رنگ ماه، دختر زیبای سفیدرنگ)
  • رضامهیار : رضا (خوشحال، خوشنود، دلشاد، خوشبخت) مهیار (دوستی که شبیه به ماه است)
  • رضامیلاد : رضا (خوشحال، خوشنود، دلشاد، خوشبخت) میلاد (تولد، زایش، ولادت، روز تولد)
  • رضانامدار : رضا (خوشحال، خوشنود، دلشاد، خوشبخت) نامدار (مشهور، سرشناس، بنام)
  • رضانامور : رضا (خوشحال، خوشنود، دلشاد، خوشبخت) نامور (مشهور، سرشناس، بنام)
  • “““html
    رضانریمان : رضا (خوشحال، شاد، دلشاد، خوشحالی) نریمان (نریمان پدر سام، جد رستم بوده)

  • رضانور : رضا (خوشحال، شاد، دلشاد، خوشحالی) نور (نور، تابش، روشنایی)
  • رضانوشزاد : رضا (خوشحال، شاد، دلشاد، خوشحالی) نوشزاد (زاده جاوید، یکی از شخصیت‌های شاهنامه)
  • رضانوید : رضا (خوشحال، شاد، دلشاد، خوشحالی) نوید (خبر خوش، بشارت)
  • رضاهرمز : رضا (خوشحال، شاد، دلشاد، خوشحالی) هرمز (نام پسر یزدگرد پسر بهرام گور)
  • امیـرهوتن : رضا (خوشحال، شاد، دلشاد، خوشحالی) هوتن (خوش‌اندیش، نام یکی از سرداران اسطوره‌ای ایران باستان)
  • رضاهوشمند : رضا (خوشحال، شاد، دلشاد، خوشحالی) هوشمند (دانا و باهوش)
  • رضاهوشنگ : رضا (خوشحال، شاد، دلشاد، خوشحالی) هوشنگ (کسی که به دیگران کمک می‌کند)
  • رضاهوشیار : رضا (خوشحال، شاد، دلشاد، خوشحالی) هوشیار (بیدار، بافراست، آگاه)
  • رضاهومان : رضا (خوشحال، شاد، دلشاد، خوشحالی) هومان (نیک‌اندیش – از شخصیت‌های شاهنامه)
  • رضاهومن : رضا (خوشحال، شاد، دلشاد، خوشحالی) هومن (نیک اندیش)
  • رضایاشار : رضا (خوشحال، شاد، دلشاد، خوشحالی) یاشار (نامی آذری – به معنی جاوید)
  • رضایار : رضا (خوشحال، شاد، دلشاد، خوشحالی) یار (دوست، همراه)
  • از اینکه با مجله اینترنتی رضیم همراهی می‌کنید، ممنونیم:
    شایان ذکر است که این نام‌ها را می‌توانید با اول یا آخر اسم رضا برای فرزند عزیزتان انتخاب کنید. حالا از شما عزیزان می‌خواهیم اسم منتخب خود را (اسم ترکیبی با رضا) برای ما بفرستید تا با دیگر دوستان شما به اشتراک بگذاریم.

    اسامی پسرانه به ترتیب حروف الفبا

    “““html

    جدول اسامی پسرانه با اول حرف مورد نظر
    الف (اَ.اِ.اُ) آ ب پ ت ث ج چ
    ح خ د ذ ر ز ژ س
    ش ص ض ط ظ ع غ ف
    ق ک گ ل م ن و ه (ه،هـ)
    ی

    اسامی دخترانه به ترتیب حروف الفبا

    جدول اسامی دخترانه با اول حرف مورد نظر
    الف (اَ.اِ.اُ) آ ب پ ت ث ج چ
    ح خ د ذ ر ز ژ س
    ش ص ض ط ظ ع غ ف
    ق ک گ ل م ن و ه (ه،هـ)
    ی

    سایت رضیم
    “`

    خروج از نسخه موبایل