“`html
سال تاسیس موزه عبرت: تاریخ ساخت این موزه به زمان فتحعلی شاه قاجار برمیگردد. این بنا نخستین زندان مدرن ایران است که در دوران رضا شاه در سال ۱۳۱۱ به عنوان نخستین زندان مدرن در ایران شروع به کار کرد. به مرور زمان، اولین زندان مخصوص زنان هم در این محل تاسیس شد.
موزه عبرت به دستور چه کسی و توسط چه کسانی ساخته شد؟
اگر کمی در این موزه قدم بزنید، متوجه شرایط پیچیده آن خواهید شد. زندانی که وقتی از معماران سوال میکنید، بیشتر به یاد دیکتاتوری هیتلر و آلمان نازی میافتید.
امروز حدود ۸۰ سال از ساخت این زندان میگذرد؛ زندانی که ضد زلزله است و در سال ۱۳۱۱ به دست معماران آلمانی در حکومت رضا شاه ساخته شد. این زندان، اولین زندان مدرن ایران است و پس از مدتی، زندان مخصوص زنان هم به آن افزوده شد.
مسئولان این موزه میگویند که استحکام و مقاومت این مکان به قدری است که با گذر زمان نه تنها خراب نمیشود، بلکه حتی مقاومتر میشود؛ به همین دلیل، این ساختمان ضد زلزله محسوب میشود.
آیا میدانید موزه عبرت در کجا واقع شده است؟
باغ ملی تهران قدیم یکی از مکانهای تفریحی محبوب تهرانیها بوده است. به همین دلیل شاید عجیب باشد که این زندان در دل شهر ساخته و بعدها فعالیت کرده است.
موزه عبرت که در زمان انقلاب به نام زندان «کمیته مشترک ضد خرابکاری» شناخته میشد، زندانی بود که تا سالها به خاطر شرایط خاص معماریاش، کسی از وجود آن خبر نداشت. این زندان در دوره شاه، محل نگهداری و شکنجه حدود ۴۰۰۴ زندانی سیاسی بود.
چرا نام زندان را موزه عبرت گذاشتهاند؟
در دوران محمد رضا پهلوی، این زندان به وسیله سازمانهای امنیتی و انتظامی، به ویژه ساواک و کمیته مشترک ضد خرابکاری، برای بازداشت و شکنجه زندانیان سیاسی مورد استفاده قرار میگرفت.
آویزان کردن از سقف، دستبند قپانی، آویزان کردن صلیبی، شوک الکتریکی، آپولو، سوزاندن نقاط حساس بدن با فندک و شعله شمع، قفس هیتر دار، صندلی هیتر دار، باتوم برقی و شلاق با کابل برقی از شایعترین روشهای شکنجه بودند.
اعضای حزب ملل اسلامی بجنوردی، ابوالقاسم سرحدیزاده، محمدی، کیوان، محمد میرمحمد صادقی و ابن رضا، به عنوان اولین دسته زندانیهای سیاسی به این زندان منتقل شدند.
یکی از مقامات سابق شهربانی در دوران پهلوی از شنیدن فریادهای دائم زندانیان زیر شکنجه میگوید که برای پرسنل شهربانی در ساختمانهای اطراف غیرقابل تحمل بود:
ادارهای که من معاون آن بودم، در ساختمان چسبیده و طبقه بالای محل کمیته مشترک قرار داشت. ما در آنجا، فریادها و نالههای خرابکاران زندانی را میشنیدیم و هیچکس نمیتوانست آن صداها را تحمل کند. در نهایت، من با رئیس شهربانی صحبت کردم و از او خواستم که محل اداره ما را تغییر دهد و با موافقت او، ما به یک خانه امن که در اختیار شهربانی بود نقل مکان کردیم.
شکنجه با تغییر فصول در موزه عبرت
زندانی که به طور همزمان با طبیعت ساخته شده و با فصول مختلف سال سازگاری دارد، به خوبی میتواند شرایط سخت زندانیان را توصیف کند. یکی از ویژگیهای مهم این زندان، سیستم تهویه پیچیدهاش است.
نحوه ساخت زندان باعث شده که در زمستان دمایی بسیار سرد و در تابستان دمایی بسیار گرم داشته باشد تا شرایط زندگی زندانیان را سختتر کند.
معماری موزه عبرت برای شکنجه به چه شکل بود؟
نحوه…
“““html
معماری ساختمان زندان به گونهای طراحی شده است که وقتی شما در آن فریاد بزنید، صدا به بیرون نمیرود و به همین دلیل، خیلیها سالها از وجود این زندان در شهر خبر نداشتند. اما جالب است که این ویژگی باعث میشود صداها و فریادهای دردناک زندانیان در دل زندان بپیچد و باعث ترس و تضعیف روحیه آنها شود.
نحوه شکنجه فوتبال در موزه عبرت
برخی از روشهای شکنجه و آزار جنسی که در این زندان توسط شکنجهگران تعلیم دیده انجام میشد، به قدری وحشیانه بودند که هیچگاه به صورت مکتوب منتشر نشدهاند. اما با توجه به مستندات موجود، شکنجههای این زندان جزو منحصر به فردترین روشها بودند که توسط مدیریت زندان طراحی شده بودند. ساواک، به عنوان ابزار رژیم پهلوی، برای گرفتن اعتراف از مبارزان انقلابی، روشهای خاصی را در نظر گرفته بود.
برای شکنجه زندانیان زن و مرد، روشهای متفاوتی وجود داشت. یکی از این روشها در اتاقی به نام اتاق فوتبال انجام میشد. در این روش، دستهای زندانی از پشت بسته میشد و چند نفر از ساواک دور او حلقه میزدند و او را مانند توپ فوتبال با مشت و لگد مورد ضرب و شتم قرار میدادند.
پس از پاسکاریهای مختلف که با کفشهای نوکتیز انجام میشد، زندانی که به شدت آسیب دیده بود، برای شکنجههای بعدی آماده میشد.
آپولو در موزه عبرت
یکی دیگر از مکانهای شکنجه ساواک در تهران، دستگاهی به نام آپولو بود که در میان زندانیان معروفیت داشت. این دستگاه شکنجه به منظور زجر بیشتر زندانیان طراحی شده بود. به گفته یکی از زندانیان، این دستگاه شبیه دستگاه آپولوی فضانوردان بود، اما به جای اینکه آنها را به فضا ببرد، زندانیان را به مرگ نزدیک میکرد.
طریقه کار با این ابزار به این صورت بود که زندانی را به شکل فضانورد به دستگاه میبستند، کلاه آهنی روی سرش میگذاشتند و سپس با کابل به او ضربه میزدند تا در اثر درد، صدایش فقط در گوش خود بپیچد. به دلیل ارتباط مستقیم کف پا با مغز، با ضربههای سوم و چهارم، زندانی دیگری متوجه نمیشد که شلاق به کجای او برخورد میکند و احساس درد را از مغزش حس میکرد. البته آپولو تنها بخشی کوچک از شکنجههای این زندان بود.
سلول عمومی به چه شکل بوده در موزه عبرت
در زندان کمیته مشترک ضد خرابکاری، همه چیز برای آزار و اذیت مبارزان انقلابی طراحی شده است. به همین خاطر، به محض ورود به این موزه با درهای تو در تو و متفاوتی روبرو میشوید. این دربها به گونهای طراحی شدهاند که وقتی افراد با چشمان بسته وارد میشوند، متوجه حضور آنها نمیشوند و وقتی به درها برخورد میکنند، ممکن است با سر به زمین بیفتند.
علاوه بر این دربهای عجیب، یکی دیگر از ویژگیهای این زندان وجود 86 بند انفرادی بود. زندانیان اشاره میکنند که در مواقعی تعداد زیادی زندانی در این سلولهای دو متری وجود داشته که به قدری تنگ بود که افراد نمیتوانستند دراز بکشند و مجبور بودند ایستاده بایستند و حتی بخوابند.
“““html
پانسمان کردن زخم در موزه عبرت
بر اساس اسناد، در این اتاق به زخمهای ناشی از ضربات شلاق یا سوختگی اصلاً رسیدگی نمیشد. این اتاق بیشتر شبیه به یک اتاق شکنجه بود تا یک اتاق درمان. زیرا هنگام تعویض پانسمانها، نه تنها هیچ دارویی برای بیحسی استفاده نمیشد، بلکه با نیت بد و به صورت وحشتناک، به زندانیان آسیب بیشتری میزدند.
نکته دیگر این است که وقتی پانسمان پاها تعویض میشد، پرستار با دستکاری نادرست و غیرحرفهای تمام باندهایی که خونی و خشک شده بود را با خشونت از روی زخمها برمیداشتند، که این کار باعث تبدیل شدن زخمها به زخمهای دردناکتری میشد.
عاقبت فریدون توانگری (آرش ) در موزه عبرت
آرش یکی از شکنجهگران ترسناکی بود که در کمیته مشترک ضد خرابکاری در حال آموزش بود و صدها نفر از افراد دستگیر شده را به شکل وحشیانهای شکنجه میکرد. فریدون توانگری که به آرش معروف است، در سال ۱۳۲۹ در تهران به دنیا آمد.
او یک فرد بهایی بود و سند ازدواج او در تاریخ ۱۴/۵ سال ۲۵۳۷ (۱۳۵۷) در دفتر ازدواج بهاییان تهران ثبت شده است.
به خاطر وفاداری و جدیتش در خدمت به مقامات بالاتر، بارها از جانب آنها تشویق و مدال دریافت کرد و تا آخرین روزهای حکومت شاهنشاهی در کمیته مشترک فعال بود.
در نهایت این شخصیت ترسناک رژیم پهلوی، در دادگاه انقلاب اسلامی محاکمه شد و به خاطر اعتراف به اعمال ننگین و جنایتکارانهاش، در تاریخ یکشنبه سوم تیرماه ۱۳۵۸ اعدام گردید. آرش یک شکنجهگر وفادار به نظام پهلوی بود و به همین دلیل بارها مورد تقدیر مقامهای بالای خود قرار گرفت.
چند تصویر از محاکمه (فریدون توانگری) آرش که باید از آن عبرت گرفت
آدرس موزه عبرت و ساعت بازدید این موزه دلخراش
آدرس: تهران – میدان امام خمینی(ره) – ابتدای خیابان فردوسی جنوبی – خیابان کوشک مصری – خیابان شهید یارجانی – پلاک ۱۱
تلفن: ۷و۶۶۷۲۲۰۹۶-۰۲۱
ساعات بازدید: هر روز صبح از ساعت ۹ تا ۱۲ و بعدازظهرها از ساعت ۱۳ تا ۱۶
بازدید گروهی با تعیین وقت قبلی امکانپذیر است.
بیشتر بخوانید:
سایت رضیم
“`