وضعیت کودکان کار در کشور
هر فعالیتی که باعث آسیب جسمی، روحی و روانی به کودکان شود و در بسیاری از موارد منجر به ترک تحصیل آنها گردد، به عنوان کار کودک شناخته میشود.
باید توجه داشت که یونیسف دو تعریف دیگر هم درباره این موضوع مطرح میکند:
- گروهی از این کودکان که بیشتر از بقیه هستند، کودکانی هستند که خانواده دارند و برخی از آنها به مدرسه هم میروند، اما به دلایل اقتصادی یا دیگر مسائل، مجبور به کار در خیابانها هستند.
- دسته دوم شامل کودکانی است که خانواده ندارند و ممکن است بیشتر شبها در خیابانها بخوابند. این بچهها به مدرسه نمیروند و در معرض آسیبهای زیادی قرار دارند.
عطاران اشاره کرد که مشکل اصلی این کودکان، ادامه حضورشان در شهرهاست و همچنین تأثیری که این محیطها بر آنها میگذارند و برعکس. این مساله نیاز به توجه دارد.
چرا پدیده کار کودکان به وجود آمده است؟
به گفته این فعال اجتماعی، نتایج پژوهشهای بینالمللی نشان میدهد که دلایل اصلی پدیده کار کودکان، مشکلاتی در نهادهای اجتماعی مثل خانواده، مدرسه، فقر اقتصادی خانوادهها و عدم توانایی آنها در سازگاری با زندگی در شهرهای بزرگ، آسیبهای ناشی از محلات حاشیهای، نظارت ناکافی از سوی سازمانهای مسئول و تعامل نادرست بین شهروندان و کودکان کار است.
پژوهشگر جمعیت امام علی (ع) به تأثیر رفتار هر یک از ما بر زندگی کودکان کار و جامعه اشاره کرد و گفت: یکی از موضوعات مهم، امنیت بچهها در شهر است. وقتی با این کودکان صحبت میکنیم، آنها به خاطر ترس از نیروی انتظامی یا سازمانها مجبور میشوند به مکانهایی بروند که مراقبتی در آنجا وجود ندارد. این مکانها معمولاً محل تجمع افراد معتاد و خلافکار نیز هستند.
عطاران ادامه داد: تحقیقات نشان میدهد که شرایط و ساختار مناسب شهر به طور غیرمستقیم بر کودکان تأثیر میگذارد. احساس تعلق و هویتی که کودکان از محل زندگی خود میگیرند، بسیار مهم است و وقتی محله بدنام است، این احساس نزد کودک ایجاد نمیشود.
آسیبهای روحی و دیگر مشکلات اجتماعی این کودکان
او همچنین عدم دموکراسی در برخی فضاها مانند پارکها و فرهنگسراها را یکی دیگر از دلایل شکلگیری این مشکل دانست و گفت: یکی از دلایلی که اهمیت بررسی وضعیت کودکان کار را افزایش میدهد، این است که شهرها نمایانگر وضعیت اجتماعی کنونی هستند. کودکان کار نشاندهنده ناکارآمدی اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در شهرها هستند.
پژوهشگر جمعیت امام علی (ع) افزود: آسیبهای روحی این کودکان میتواند به شکلگیری مشکلات دیگر در جامعه مانند خرابکاری منجر شود. به علاوه، افرادی مانند خفاش شب که از همین گروه بودند، همه ما را تحت تأثیر قرار دادند.
عطاران در ادامه تأکید کرد: بر اساس تجربیات جهانی، سازمانهای غیر دولتی میتوانند در بهبود شرایط این کودکان بسیار مؤثر باشند. اقداماتی مانند کاهش کار کودکان، توانمندسازی آنها از نظر اقتصادی، ایجاد احساس امنیت، فراهم کردن فرصتهای اجتماعی و تقویت اعتماد به نفس در این کودکان به همراه آموزشهای شهروندی، نقش بسزایی در کاهش مشکلات مربوط به کودکان کار دارند.
او سپس نام برخی محلات را ذکر کرد و …
“`html
فقیرنشینها در شهرهای کشور اشاره شده و گفته شده که محلات فقیرنشین در تهران شامل دروازهغار، خاکسفید، فرحزاد، شوش- لبخط، مرتضیگرد، باغ آذری، کاروان، پاسگاه نعمتآباد، احمدآباد مستوفی، نوروزآباد، سیروس و اسلامشهر هستند.
این پژوهشگر ادامه داد: همچنین میتوان به محلات قلعهگیری در شهر ری، ملکآباد و سرآسیاب در کرج، داوودآباد قرچک، فرونآباد، جیتو و شهرک انقلاب در پاکدشت، اسماعیلآباد، شیخآباد، قلعه کامکار، شغالو در قم، منتظری، مولوی، شیشهگرها، خیابان تبریز در قزوین، کوی عرفان، اسلامآباد، الغدیر و شریعتی در گرگان، نوبنیاد و ترکان محله در ساری و دباغ چال و ایلیاد محله در آمل اشاره کرد.
عطاران در مورد دستهبندی کودکان کار در این پژوهش توضیح داد: در این پروژه نوع کار کودکان شامل دستفروشی، فالفروشی، گلفروشی، شیشهپاککنی، وزنکشی، زبالهگردی، اسفنددودکنی، ساززنی و کارهای فنی مثل مکانیکی، تعمیرکاری است. عواملی که باعث کار کردن کودکان میشوند شامل از کار افتادگی پدر، اعتیاد پدر، ترک خانواده (مثل طلاق)، فشار مالی یا علاقه خود کودک به کار است.
پژوهشگر جمعیت امام علی (ع) با بیان اینکه سن کار کودکان در این بررسی از یک تا 18 سال در نظر گرفته شده، افزود: منظور از کودکان یک یا دو ساله، بچههایی هستند که در بغل مادرانشان گرفته میشوند و برای تکدیگری و موارد دیگر به کار گرفته میشوند.
وضعیت کودکان کار در ایران
75 درصد از کودکان کار 10 تا 14 سال دارند/ 85 درصد از کودکان کار پسرها هستند: او در مورد سن کودکان کار گفت: 75 درصد از این کودکان بین 10 تا 14 سال سن دارند و میانگین سنی آنها 13 سال است. همچنین 5 درصد از کودکان زیر 7 سال هستند. عطاران در مورد جنسیت این کودکان بیان کرد که 15 درصد دختر و 85 درصد پسر هستند.
50 درصد از کودکان کار ملیت ایرانی هستند/ 18 درصد بلوچ: این فعال اجتماعی گفت: در حالیکه تصور میشود بیشترکودکان کار، مهاجر و بهویژه افغانی هستند، تحقیقات نشان میدهد که 50 درصد این کودکان ملیت ایرانی دارند و فقط نیمی از آنها مهاجر هستند، که از این تعداد 40 درصد افغانی و 5 درصد غربتی میباشند و برخی نیز دارای ملیتهای قزاقی و ایرانی-افغانی و پاکستانی هستند.
پژوهشگر جمعیت امام علی (ع) ادامه داد: به طور کلی، 65 درصد از این افراد ایرانی هستند که شامل قومیتهایی مانند کرد، بلوچ، ترک و عرب میشود و 18 درصد از آنها بلوچ هستند. 35 درصد دیگر از کشورهای همسایه و مهاجران هستند.
20 درصد کودکان کار شناسنامه ندارند: عطاران در مورد وضعیت سند هویتی این کودکان گفت: بسیاری از این بچهها، که حدود 30 درصد از کل افراد هستند، نمیدانند که شناسنامه دارند یا نه، اما به طور کلی میتوان گفت 20 درصد از این کودکان فاقد شناسنامه هستند و 50 درصد دارای شناسنامهاند. همچنین 15 درصد کارت اقامت و 10 درصد پاسپورت دارند.
بیشتر کودکان کار، دستفروش میشوند: او در مورد نتایج تحقیقات درباره نوع کار کودکان در ایران گفت: از نظر فعالیت، دستفروشی بیشترین درصد را دارد و 40 درصد از کل آمار کودکان کار را تشکیل میدهد. همچنین، فالفروشی 9 درصد، کارگری 16 درصد، زبالهگردی 8 درصد و تکدیگری 6 درصد از سایر کارهای کودکان هستند.
این فعال اجتماعی گفت که نوع کار کودکان در شهرهای مختلف متفاوت است،
“““html
در برخی شهرها مثل زاهدان، اصفهان، کرمان و کرج، کارگری شایع است و در شهرهایی مثل قم، ورامین، قزوین و اهواز، دستفروشی بیشتر دیده میشود.
بنابر گفتههای پژوهشگر جمعیت امام علی (ع)، 90 درصد از این کودکان در مکانهای عمومی مانند میدانها و خیابانها کار میکنند و تنها 10 درصد آنها در مکانهای خصوصی مثل کارگاهها و گلخانهها مشغول به کار هستند که معمولاً نظارت بیشتری بر آنها وجود دارد.
عطاران تأکید کرد: با توجه به اینکه میانگین سنی این بچهها حدود 9 سال است، در محیطهای خصوصی به دلیل نوع روابط، در معرض خطرهای زیادی از جمله سوءاستفادههای جنسی قرار دارند.
نصف کودکان کار از 7 تا 10 سالگی شروع به کار میکنند: در این بین، 75 درصد از کودکان به جهت شرایط اقتصادی نامطلوب ناچار به کار هستند. او همچنین گفت: 50 درصد از این بچهها از سن 7 تا 10 سالگی کار خود را آغاز میکنند و 20 درصد دیگر نیز از زیر 7 سال مشغول به کار هستند. به گفته این فعال اجتماعی، میانگین سنی شروع به کار حدود 2 تا 9 سال است.
عطاران افزود: 75 درصد از این کودکان مشکلات اقتصادی خانوادههایشان را به عنوان دلیل اصلی کار خود ذکر کردهاند. همچنین 5 درصد به اجبار سرپرست و 10 درصد به دلایل دیگر مانند ترک خانواده، اعتیاد یا فوت پدر اشاره کردند که نشاندهنده اهمیت وضعیت پدر در این خانوادهها است. 5 درصد دیگر نیز علاقه شخصی به کار را دلیل کار خود بیان کردند.
آمارهای نگرانکننده از رضایت کودکان از کار
او بیان کرد: به طور کلی، 45 درصد از کودکانی که مورد بررسی قرار گرفتند، اعلام کردند به کار خود علاقه دارند. به گفته مشاوران این پروژه، دلیل ابراز علاقه کودکان به کار این است که آنها برای فرار از شرایط سخت فعلی خود، به کار به عنوان یک راه مثبت نگاه میکنند و خود را با آن وفق میدهند. اما اگر کودکی چنین حسی نداشته باشد، این موضوع نگرانکننده است.
عطاران ادامه داد: به عبارت دیگر، 55 درصد از کودکانی که نسبت به کار خود رضایت ندارند و نتوانستهاند خود را با شرایط وفق دهند، در وضعیت خطرناکی به سر میبرند.
65 درصد از خانوادههای این کودکان بین 4 تا 15 فرزند دارند و بیشتر کودکان کار پدران کارگر و مادران خانهدار دارند.
عطاران در خصوص تعداد فرزندان خانوارهای این کودکان گفت: 65 درصد از خانوادهها دارای 4 تا 15 فرزند هستند.
او درباره وضعیت پدران این کودکان بیان کرد: بر اساس دادههای جمعآوری شده، 20 درصد از این کودکان پدر ندارند، 40 درصد از حمایت پدر بیبهرهاند، 25 درصد پدر کارگر، 5 درصد پدر مسافرکش، 5 درصد کشاورز و 4 درصد بنا هستند و 26 درصد نیز پاسخ ندادهاند. همچنین 7 درصد از این کودکان مادر ندارند و در 70 درصد مواقع مادر خانهدار است.
عطاران با تأکید بر اینکه بیشتر این کودکان پدر کارگر و مادر خانهدار دارند، افزود: البته این آمار در همه جا یکسان نیست. به عنوان مثال، در بندرعباس و بومهن، بیشتر پدرها معتاد هستند و در قم، پدر دستفروش و مادر خانهدار بوده و در زاهدان بیشتر پدر و مادرها ترک کردهاند، اما در زاهدان این کودکان سرپرستهایی دارند.
65 درصد از کودکان کار وضعیت بهداشتی خوبی ندارند: او در خصوص وضعیت بهداشتی این کودکان گفت: اگر خوشبینانه نگاه کنیم، 35 درصد این کودکان از لحاظ بهداشتی در وضعیت خوبی هستند، اما 65 درصد دیگر در شرایط نامناسبی به سر میبرند.
این فعال اجتماعی تصریح کرد: بهداشت و سلامت ایرانیها نسبت به سایر ملیتها وضعیت بهتری دارد و در مقایسه با ملیتهایی مثل قزاق و غربتی، وضعیت بهداشت و سلامتی ایرانیها بهتر است.
“`
ما در حال مشاهده وضعیت نگرانکنندهای هستیم. مطالعات نشان دادهاند که نوع کار کودکان با سلامت آنها ارتباط زیادی دارد. عطاران اشاره کرد که نیمی از این کودکان از نظر لباس و ظاهر، در وضعیت مناسبی به سر میبرند.
40 درصد از کودکان کار بیسواد هستند: پژوهشگر جمعیت امام علی (ع) در مورد وضعیت تحصیل کودکان کار گفت: 40 درصد از این کودکان کاملاً بیسواد هستند، 75 درصد تحصیلات زیر کلاس ششم دارند، و تنها 3 درصد دچار تحصیلات دبیرستانی هستند.
او اضافه کرد که 90 درصد از کودکان با سواد در مدارس درس میخوانند و 10 درصد دیگر در سایر سازمانهای مردمنهاد مانند خانه علم مشغول به تحصیلاند. عطاران تأکید کرد که یافتهها نشان میدهد ارتباط معناداری بین موقعیت جغرافیایی و سطح سواد وجود ندارد؛ در حقیقت، تصور میکردیم هرچه از تهران به سمت سایر شهرها برویم، وضعیت سواد بدتر میشود، اما اینگونه نیست و حتی در زاهدان تحصیلات دبیرستانی بیشتر از سایر شهرها است.
به گفته این فعال اجتماعی، وضعیت تحصیل پسران بهتر از دختران است و بیشتر کودکان کار مهاجر از فرصت تحصیل محروماند. همچنین فقط کودکان ایرانی توانستهاند تحصیلات دبیرستانی داشته باشند.
وضعیت ملیت کودکان کار در شهرهای ایران چگونه است؟
پژوهشگر جمعیت امام علی (ع) در مورد ارتباط بین ملیت و شهری که کودکان کار در آن زندگی میکنند بیان کرد: در شهرهایی مانند مشهد، قم، کرمانشاه، بندرعباس، همدان، خرمشهر، شهریار، زاهدان و بومهن، کودکان ایرانی غالب هستند. کودکان افغانستانی بیشتر در شهرهایی مانند تهران، کرج، شیراز، یزد، اصفهان، گرگان، کرمان، قزوین، ورامین و قرچک زندگی میکنند.
به گفته او، قوم قزاق بیشتر در شهر ساری زندگی میکند و قوم غربت نیز در ساری، تهران و خرمشهر مستقر شدهاند. همچنین دورگهها در کرج، بندرعباس و ورامین و کودکان پاکستانی هم در تهران و کرج دیده میشوند.
80 درصد پسران و 60 درصد دختران در خیابانها کار میکنند: عطاران در مورد ارتباط نوع کار و جنسیت کودکان توضیح داد: 80 درصد پسران و 60 درصد دختران در مکانهای عمومی و نیمهعمومی کار میکنند و بقیه پسران در مغازهها، مکانیکی، تعمیرگاه، بازار و فعالیتهای کشاورزی مشغول هستند. دختران نیز در خانه، کارگاه، مغازه و زمینهای کشاورزی مشغول فعالیت هستند. به گفته او، در کارگاههای بازیافت زباله، تعداد دختران کارگر بیشتر از پسران است و این موضوع به دلیل تفاوتهای روحی آنها، موجب مشکلات روحی برایشان میشود.
وضعیت شغل عمده کودکان کار در شهرها
پژوهشگر جمعیت امام علی (ع) بیان کرد که شغل کارگری در کرج، بومهن، یزد، شیراز، اصفهان، کرمان و زاهدان شغل عمده کودکان کار است. همچنین فالفروشی در تهران، قرچک، بندرعباس و شیراز، و دستفروشی در کرمانشاه، مشهد، شهریار و تهران رایج است.
این فعال اجتماعی ادامه داد: کارهای فنی در بومهن، باربری در زاهدان، گلفروشی در کرج، شیراز، مشهد و ورامین، زبالهگردی در یزد، تکدیگری در ساری و وزنکشی در شیراز، کرمان و ورامین شغفهای غالب بین این کودکان است.
تفاوتی بین شغل والدین و کار کودک وجود ندارد: عطاران گفت: رابطه مستقیمی بین شغل والدین و کاری که کودک انجام میدهد وجود ندارد. مثلاً ممکن است پدر و مادر شغل خوبی داشته باشند، اما فرزندشان به دستفروشی یا تکدیگری مشغول باشد.
پژوهشگر جمعیت امام علی (ع) همچنین افزود که کودکانی که از حمایت پدر برخوردار نیستند، مانند فرزندانی که پدرانشان معتاد یا زندانی هستند، بیشتر به شغلهای کارگری، دستفروشی و فالفروشی روی میآورند.
آسیبهای اجتماعی ناشی از این وضعیت
طرحهای ضربتی حل نمیشود
به گزارش مهرخانه، محیا واحدی؛ مدیر خانه علم دروازهغار که در این مراسم حضور داشت، گفت: تلاش ما در جمعیت امام علی(ع)، این است که ابتدا واقعیتهای جامعه را بهخوبی بشناسیم و با شروع طرحها و برنامهها، قدمهای اولیه را در این راستا برداریم.
او ادامه داد: هدف ما این بود که از طریق برگزاری این برنامهها وارد محلههایی شویم که تا قبل از این، شناختی از ساکنان آنها نداشتیم. با جلب اعتماد مردم، مشکلات زندگی و چالشهایی که با آنها روبهرو هستند را بهتر درک کردیم. از همین طریق توانستیم به موضوع کودکانی که کار میکنند، از تحصیل بازمانده دارند یا با اعتیاد دست و پنجه نرم میکنند، توجه کنیم.
واحدی گفت: جمعیت امام علی (ع) اکنون بیشتر از 30 دفتر در محلههای آسیبدیده کشور دارد. در این مراکز سعی میکنیم با برقراری ارتباط مستقیم با ساکنان، مشکلات آنها را شناسایی کرده و اقداماتی برای بهبود وضعیت، از جمله دسترسی به آموزش، خدمات بهداشتی و مشاورهای انجام دهیم.
او با اشاره به این که 3 هزار کودک کار به چرخه آموزش پیوستهاند، گفت: ما تلاش کردیم با فراهم کردن امکاناتی مثل ورزش، مهارتآموزی و هنر برای این بچهها، گزینههای دیگری در کنار کار و اعتیاد به آنها ارائه دهیم. زیرا این کودکان در شرایطی قرار دارند که چارهای جز رویآوردن به این مشکلات ندارند.
مدیر خانه علم دروازه غار گفت: طی فعالیتهای خود متوجه شدیم که این بچهها نه تنها استعداد لازم را دارند، بلکه واقعا مایلاند که در مسیر درست زندگی کنند و به موفقیت برسند.
واحدی افزود: وقتی درباره حاشیهنشینی صحبت میکنیم، منظورمان این نیست که محلههای فقیرنشین در دورافتادهترین نقاط شهر قرار دارند، بلکه بیشتر بر این موضوع تأکید داریم که افراد این محلهها در حاشیه جامعه قرار دارند؛ چرا که اغلب این محلهها در دل شهر واقع شدهاند. مثلاً منطقه دره فرحزاد یا دروازه غار دقیقاً در وسط تهران هستند و ما میتوانیم در محلههای خوب، ناگهان با سقوط طبقاتی یا تضاد اجتماعی مواجه شویم.
او اضافه کرد: بسیاری از این افراد به دلیل مشکلات مالی از شهر خود مهاجرت کرده و وقتی نتوانستند شغلی پیدا کنند، به زندگی در این محلهها که هزینههای زندگی آن پایینتر است، روی آوردند و به شغلهای موقتی و نامناسب مشغول شدند. فرهنگ فقر در این منطقه نیز باعث شده که نوع زندگی این خانوادهها به مرور تغییر کند.
مدیر خانه علم دروازه غار ادامه داد: تغییر در سبک زندگی این خانوادهها بهگونهای است که روزگاری برای فرزندشان ارزش قائل بودند و او را به مدرسه میفرستادند، اما اکنون به دلیل زندگی در این محله و تأثیر فرهنگ آن، آنها فرزند خود را به کار میفرستند.
واحدی گفت: هنگام ورود به این محلات، گویی یک بخش جدا افتاده از جامعه را میبینیم که کسی به آن توجهی ندارد. مثلاً نیروی انتظامی را در محله دروازه غار نمیبینیم و حتا زمانی که ما فعالیتهایمان را آغاز کردیم، کارکنان خانه بهداشت حاضر نبودند در این منطقه کار کنند و بسیاری از بچهها واکسن نداشتند. این ترس اجتماعی که نسبت به این محلهها وجود دارد، باعث شده که فرهنگ فقر در آن ریشه بدواند و کسی برای بهبود اوضاع کاری نکند.
او تأکید کرد: وقتی به اعضای یک محله برچسب دزد، قاچاقچی، بزهکار و بدکاره میزنیم، فراموش میکنیم که بچهها موجوداتی بیگناه هستند. بیآنکه فکر کنیم، اگر خانوادهای به مشکل برخورد کرده باشد، کودکانی که در چنین خانوادههایی به دنیا آمدهاند، چه سرنوشتی خواهند داشت؟
دلیل زیادشدن محلات فقیرنشین در کشور ناشی از خود جامعه
“`html
واقعیت کودکان کار و مشکلات محلات فقیرنشین
مدیر خانه علم دروازه غار میگوید که افزایش محلات فقیرنشین در کشور به دلیل مشکلات جامعه است. او اشاره میکند که تا دو سال پیش، مسئولان به وجود کودکان کار در کشور اعتراف نمیکردند، در حالی که دیدن بچهها در حال کار در خیابانها خود گواهی بر این موضوع است.
واحدی میگوید که آمار دقیقی از تعداد کودکان کار وجود ندارد و در گذشته فقط اطلاعاتی کلی درباره این کودکان ارائه میشد. آنها به سادگی اعلام میکردند که این بچهها غربتی یا افغانی هستند بدون آنکه توجهی به فرهنگ آنها داشته باشند.
او تأکید میکند که قضاوت مردم درباره این کودکان اهمیت زیادی دارد. کودکانی که در چهارراهها بزرگ میشوند، خود را در مقایسه با بچههای دیگر میبینند که همه چیز دارند و این مقایسه میتواند به بزهکاری منجر شود.
مدیر خانه علم دروازه غار گفت: یک راهحل ظاهری برای مشکلات کودکان کار تمرکز بر خانوادههای آنهاست، اما وقتی به محلات فقیرنشین میرویم، مشخص میشود که بزرگترین مشکلات ناشی از ساختارهای جامعه است.
او به برچسبزنیهای جامعه نسبت به این محلات اشاره کرد و گفت: مردم به ما هشدار میدادند که وارد این محلات نشوید، اما وقتی با مردم این محلات صحبت کردیم، متوجه شدیم که اوضاع بسیار متفاوت است.
او تأکید کرد که اگر بخواهیم به طور قهری مشکلات را حل کنیم، نه تنها به نتیجه نخواهیم رسید بلکه به مشکلات بزرگتری هم دچار خواهیم شد. دولت گاهی اقداماتی بدون مطالعه و نظارت انجام میدهد که نتیجه معکوس دارد. مثلاً سال گذشته، کارتنخوابها را جمعآوری کردند اما این افراد دوباره به همان مناطق بازگشتند.
مدیر خانه علم دروازه غار به تخریب محله غربتها اشاره کرد و گفت چنین اقداماتی فقط موجب پخش شدن این افراد در سطح شهر میشود و مشکلات را حل نمیکند. او اشاره کرد که در شهرها فقط یک محله فقیرنشین وجود ندارد و این مشکلات در بسیاری از شهرها مثل زاهدان هم دیده میشود.
او گفت: تمامی این مناطق مشکلات مشترکی دارند؛ مشکلاتی مثل اعتیاد، جرم و جنایت، سرقت و تضاد طبقاتی. اگر بخواهیم به این موضوع تنها از جنبههای ظاهری نگاه کنیم، نمیتوانیم به راهحلهای مناسبی برسیم. کودکان حق انتخاب در زندگی ندارند و این موضوع نباید نادیده گرفته شود.
تغییر فرهنگ حاشیهنشینی با توجه به کودکان
مدیر خانه علم دروازه غار گفت: با ورود به محلات و ایجاد زیرساختها، متوجه شدیم که بیشتر اعضای محلات را کودکان تشکیل میدهند. هر خانواده معمولاً چهار تا پنج بچه دارد. وقتی خانوادهها ببینند که کودکانشان نتیجه مثبت میگیرند و مورد توجه قرار میگیرند، به تدریج فرهنگ حاشیهنشینی تغییر میکند.
واحدی افزود: ما روی موضوع کودکان کار تمرکز کردیم چرا که آینده این محلات به وضعیت فعلی این کودکان بستگی دارد. گذشته از این، بسیاری از کودکانی که قبلاً فقط دستفروشی میکردند، اکنون در کانون اصلاح و تربیت هستند.
او گفت: کار…
“`
متأسفانه شرایطی که این افراد در آن قرار دارند، آنها را از آموزش و یادگیری مهارتهای لازم دور میکند و این مسأله فضای مناسبی برای رشد دوران کودکیشان نمیسازد. اثرات این وضعیت تنها شامل حال خود این افراد نمیشود و بر کل جامعه نیز تأثیر منفی دارد. کودکانی که در چنین شرایطی بزرگ میشوند، غالباً برای آینده خود راهی جز روی آوردن به اعتیاد و بزهکاری ندارند.
کاهش سن تنفروشی دختران به زیر 15 سال
او همچنین گفت: متأسفانه جامعه به شدت دختران کار را به سمت تنفروشی و سوءاستفادههای جنسی سوق میدهد و حالا ما میبینیم که سن تنفروشی دختران به زیر 15 سال رسیده است.
مسأله حاشیهنشینی به کلانشهرها مربوط است
به گزارش مهرخانه، مینو سعیدی، جامعهشناس دکترای شهرسازی و استاد دانشگاه معماری فرانسه، در ادامه این نشست بیان کرد: باید یک تقسیمبندی دقیقتر از کودکان کار ارائه دهیم و مطالعات بیشتری بر روی فرهنگ محلات فقیرنشین انجام دهیم.
او با اشاره به لزوم مطالعه بیشتر در مورد روابط مادران و کودکان کار بیان کرد: چون ارتباط زنان و کودکان بسیار قوی است، این موضوع باید برای پژوهشگران در نظر گرفته شود؛ زیرا از این طریق میتوان دید بهتری نسبت به این سکونتگاهها پیدا کرد.
این استاد دانشگاه تأکید کرد: باید بررسی کنیم که کودکان کار در چه نوع خانههایی زندگی میکنند؛ به عنوان مثال، تعداد اتاق خواب آنها چقدر است و این سکونتگاهها چقدر به منابع اقتصادی نزدیک هستند. برای نمونه، محلات فقیرنشین در شهرهای بزرگ آسیا و آمریکای لاتین غالباً در نزدیکی محلهای دپوی زباله، که یکی از بزرگترین منابع درآمد هستند، شکل میگیرند.
سعیدی ادامه داد: دو نگرش اصلی درباره شکلگیری محلات فقیرنشین وجود دارد؛ یکی به دیدگاههای منفی مربوط میشود که برچسبزنی به افراد را شامل میشود و دیگری به جهانیسازی مربوط است که در این دیدگاه، شکلگیری این محلات امری عادی تلقی میشود.
این استاد دانشگاه معماری در فرانسه گفت: مسأله حاشیهنشینی با کلانشهرها مرتبط است و در کلانشهرهایی مثل تهران که فضایی بسیار رقابتی دارند، کسانی که از این رقابت عقب میمانند، به آسیبهای اجتماعی دچار خواهند شد.
او همچنین افزود: وقتی به محلات فقیرنشین و کودکان کار میپردازیم، باید به نحوه برخورد با این افراد توجه کنیم؛ چراکه برخورد نادرست میتواند مشکلساز شود. به جای اینکه با این افراد مقابله کنیم، باید به ساماندهی آنها بپردازیم؛ زیرا مواردی مثل دستفروشی بخشی از زندگی شهری محسوب میشوند.
سعیدی یادآور شد: در گذشته، مشکلات اجتماعی توسط ساکنان محلهها حل میشد. به عنوان مثال، در منطقه سیروس که الان یکی از محلات فقیرنشین به حساب میآید، اگر کسی در گذشته دچار مشکل میشد، مردم محله به کمک او میآمدند؛ اما امروزه با وجود افزایش آسیبهای اجتماعی، مردم دیگر نمیتوانند به یکدیگر کمک کنند.
در بحث کودکان کار باید دیدگاههای کلان در نظر گرفته شود
در بحث کودکان کار باید به دیدگاههای کلی توجه کنیم. به گزارش مهرخانه، سید کمال اطهاری، فارغالتحصیل علم اقتصاد و عضو هیئت علمی مرکز مطالعات شهرسازی، در ادامه این نشست بیان کرد: وضعیت سکونتگاههای فقیرنشین به یک تله فضایی تبدیل شده است؛ به گونهای که در این مناطق روابط اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دوباره تولید میشود.
برای مثال، در حال حاضر منطقه سیستان و بلوچستان به تله فضایی فقر تبدیل شده است؛ این موضوع نیاز به توجه و اقدامات مؤثر دارد.
“`html
به تله فضایی جنگ و عراق در حال حاضر به تله داعش تبدیل شده است که این موضوع با جبر جغرافیایی متفاوت است؛ زیرا جبر جغرافیایی چیزی نیست که انسان ساخته باشد. سکونتگاههای غیررسمی به خاطر عدم موفقیت در برنامهریزیهای شهری و توسعه شکل گرفتهاند.
یکی دیگر از موضوعاتی که باید مورد توجه قرار گیرد، مدت زمان مهاجرت این افراد است؛ زیرا افرادی که سالها پیش به شهرها آمدهاند، با افرادی که مهاجرتشان تازه شروع شده است، شرایط متفاوتی دارند.
اقتصاد، سیستم تامین اجتماعی به معنای کلی آن و مسائل اجتماعی از مواردی هستند که باید بررسی شوند؛ زیرا در حال حاضر، نظام اقتصادی کلان با نظام تامین اجتماعی افراد همخوانی ندارد.
باید بگذاریم دستفروشان کار خودشان را بکنند
اطهاری در صحبتهای خود تأکید کرد که نمیتوان دستفروشان را یک دفعه از سطح شهر جمعآوری کرد. او گفت که باید این افراد را آزاد بگذاریم تا کار خود را انجام دهند؛ شاید این کار به آنها این امکان را بدهد که زندگی محترمتری داشته باشند و بتوانند به چند نفر کمک کنند. بنابراین، به جای جمعآوری آنان، بهتر است مکانهایی مناسب برای فعالیت آنها فراهم کنیم.
در حال حاضر، تمام فضاهای خالی شهر به پاساژ تبدیل شده و هیچ فضای مناسبی برای کار این افراد در نظر گرفته نشده است؛ در حالی که میبینیم بسیاری از پاساژهای تهران خالی هستند و بازارهای هفتگی بیشترین مشتری را دارند.
او همچنین اشاره کرد که در مطالعات شهری، نمیتوان با یک دید آرمانی برنامهریزی کرد و باید مقاومتها و قوانین را نیز در نظر داشت؛ چراکه در بسیاری از مواقع، شرایط موجود اجازه نمیدهد که به صورت آرمانی نگاه کنیم.
شهرهای ایران فقر را تشدید میکنند
دکتر مجید روستا، عضو هیئت مدیره شرکت مادرتخصصی عمران، در این نشست گفت: وقتی از کودک کار صحبت میکنیم، نمیتوان همه کودکان را در یک دسته قرار داد. مثلاً، در حال حاضر کودکان روستایی و عشایری به دلیل فرهنگی که دارند، به سنین پایین کار میکنند، اما به آنها به عنوان کودک کار نگاه نمیکنیم.
یکی از نکات مهمی که در سکونتگاههای فقیرنشین باید در نظر گرفته شود این است که چرا تمام مشکلات جامعه به سمت کلانشهرها کشیده شده است؟ چرا وضع زندگی مردم در شهرها، روز به روز بدتر میشود و شهرهای ایران فقر را بیشتر میکنند؟
همچنین باید بررسی شود که چرا هر شهر نوع خاصی از کار کودکان را شامل میشود و چه راهکارهایی میتوان برای کاهش این مسائل محلی ارائه داد؟
روستا با بیان اینکه ظهور کودکان کار به قوانین نادرست باز میگردد، اضافه کرد: به عنوان نمونه، سالانه 650 هزار نفر به زندان میروند؛ در حالی که 60 درصد این افراد دارای فرزند هستند که با زندانی شدن پدر، بیسرپرست میشوند و مجبور به کار میشوند.
بیشتر بخوانید:
سایت رضیم
“`