آیا میدانید
نام های پسرانه افغانستانی که با آ ا شروع می شوند + معنی

اسامی پسرانه افغانستانی که با حرف (آ – ا) شروع میشوند
اسامی پسرانه با حرف (آ – ا) :
بسیاری از پدر و مادرها میخواهند بهترین نام را برای فرزندشان انتخاب کنند، نامی که برای آنها مناسب باشد و وقتی بزرگ شدند، شایسته و محترم به نظر برسند.
ما در این مقاله، اسامی پسرانهای که با حرف (آ – ا) شروع میشوند را به همراه معنی و ریشه آنها به شما معرفی خواهیم کرد. با ما در مجله رضیم همراه باشید.
اسامی پسرانه افغانستانی که با آ شروع میشوند
نام پسرانه افغانستانی | معنی نام پسرانه افغانستانی | خاستگاه |
آبــان | ماه هشتم از تقویم هجری شمسی | دری / فارسی |
آبتـــین | یکی از شخصیتهای شاهنامه، پدر فریدون | دری / فارسی |
آبـــدار | پرآب، شاداب و باطراوت | دری / فارسی |
آتــــش | آتش افروختن، حرارت | دری / فارسی |
آدم |
نخستین انسان، شوهر حوا و پدر همه انسانها |
عربی |
آرش |
اسطورهای که داستانش در اوستا آمده و در شاهنامه هم به سه مورد نام او با افتخار ذکر شده است. |
دری / فارسی |
آرمان |
امید، آرزو یا آرزوهای بزرگ |
دری / فارسی |
آرمــــین | یکی از شخصیتهای شاهنامه | دری / فارسی |
آرون |
ارجمند و عالی، نام برادر بزرگ حضرت موسی (ع) |
عربی و عبری |
آریــــن | نژاد آریایی | ماخوذ از کلمه انگلیسی Aryan / Arian |
آزاد | آزاد، رها و بدون قید و بند | دری / فارسی |
آصـــف | دانا و با تدبیر | عربی |
اسامی پسرانه افغانستانی که با الف شروع میشوند
نام پسرانه افغانستانی | معنی نام پسرانه افغانستانی | خاستگاه |
“`html ابـــراهیـــم |
یکی از پیامبران خدا | عـــربی |
ابن سینـــا | این نام به ابو علی سینا پزشک، فیلسوف و دانشمند اهل بلخ افغانستان اشاره دارد که در سالهای ۳۵۸ تا ۴۱۶ خورشیدی زندگی میکرد | عـــربی |
اجــــمل | زیباتر، نیکوتر، خوشگلتر | عـــربی |
احتـــرام | حرمت گذاشتن، احترام گذاشتن، بزرگداشتن | عـــربی |
احســـان | کار نیک، نیکوکاری، بخشش | عـــربی |
احـــــــمد | بسیار ستوده، ستودهتر | عـــربی |
احـــــــمدالله | پرستنده خدا | عـــربی |
اخـــتر | ستاره، خوش یمن، عید | دری و پشت |
اختـــیار | توانایی و آزادی عمل، ضد جبریت | عـــربی |
اخلاص | پاک و خالص، دوست واقعی و بدون ریا | عـــربی |
ادریـــس | نام یک پیامبر | عـــربی |
ارجمــند | معتبر، با ارزش، گرانبها، عزیز و گرامی | دری / فارسی |
ارسلان | شیر وحشی، به معنای مرد شجاع | ترکــــــی |
ارشـــاد | راهنمایی کردن، هدایت به راه درست | عـــربی |
ازمری / زمری | ابن شلوم، یکی از شخصیّتهای مهم تاریخ، که سردار ایله بن بعشا بود و بعد از او بر اسرائیل سلطنت یافت | پشتـــو |
اسحاق | یک پیامبر، پسر ابراهیم علیهالسلام | عـــربی |
اســـد | شیر درنده، پنجمین ماه از سال خورشیدی | عـــربی |
اسد الله | شیر خدا | عـــربی |
اســـرار | راها، معانی مخفی و جمع واژه راز | عـــربی |
اسکـــندر |
اِسکَنْدَر مَقْدونی (۳۵۶ تا ۳۲۳ پیش از میلاد) در غرب به عنوان «اسکندر کبیر» شناخته میشود |
یونانـــی |
اســـلام | تسلیم شدن در برابر خدا، پذیرفتن دین اسلام | عـــربی |
اســـلم | سالمتر، بدون آسیب و گزند | عـــربی |
اسماعیــل | نام یک پیامبر | عـــربی |
پسر حضرت ابراهیم علیه السلام | عـــربی | |
اشـــرف | شریفتر، بزرگوار، بزرگتر، بلندتر، با شرف | عـــربی |
اشـــکان | نامی که از خاندان سلطنتی اشکانیان باستان گرفته شده است | دری / فارسی |
اصغـــر | کوچکتر، صغیرتر، کم حجمتر | عـــربی |
اصـــلاح | ترتیب دادن، سامان دادن، بهتر کردن | عـــربی |
اصـــیل | آزاده، شریف، با وقار، نیک نژاد، با اصل و نسب خوب | عـــربی |
اعتـــماد | تکیه نمودن، اعتماد کردن به کسی یا سپردن کاری به او | عـــربی |
اعظـــم | بزرگتر، محترمتر | عـــربی |
افتـــخار | فخر کردن، به خود بالیدن، افتخار کردن | عـــربی |
افتخـــارالدین | افتخار دین | عـــربی |
افروز | روشنی، نور افشانی، نورانی کردن | دری / فارسی |
افشـــار | همراه و شریک، نام یک ایل تاریخی، همچنین در موسیقی ایرانی، گوشهای از دستگاههای موسیقی | دری / فارسی |
افشــین | فرماندهای ارشد در دوران باستان | دری / فارسی |
افضل | بهتر، برتر، فاضلتر | عـــربی |
اقبـــال | بخت و اقبال، روی آوردن | عـــربی |
اکـــبر | بزرگتر، سالمندتر، محترمتر | عـــربی |
اکـــرام | گرامی داشتن، احترام گذاشتن، ارج نهادن به کسی | عـــربی |
اکـــرام الله | عزت و احترام خداوند | عـــربی |
اکـــرم | محترمتر، گرامیتر | عـــربی |
الله بخش | بخشش خدا، عطای خدا | عـــربی |
المـــاس | گوهر درخشان و سخت، الماس | دری / فارسی |
الهـــام | افکندن در دل، الهام کردن، تلقین کردن | عـــربی |
الیـــاس | نام یکی از پیامبران الهی | عـــربی | بدون ترس و نگرانی، به آرامی و راحتی زندگی کردن | عـــربی |
امان الدین | اعتماد به دین | عـــربی |
امان الله | علاقمند به خداوند | عـــربی |
امتیـــاز | برتری، داشتن مزیت | عـــربی |
امـــداد | کمک، یاری و همدستی | عـــربی |
امیـــر | فرمانده یا رئیس | عـــربی |
امــــین | راستگو و قابل اعتماد | عـــربی |
انتخــــاب | انتخاب کردن یا برگزیدن | عـــربی |
انتظـــار | منتظر بودن یا چشمبهراه بودن | عـــربی |
انصـــاف | عدالت و راستگویی | عـــربی |
انـــصار | یاران و کسانی که کمک میکنند | عـــربی |
انور | بیشتر روشن و درخشان | عـــربی |
انیــــس | دوست یا همدم | عـــربی |
ایثـــار | ترجیح دادن دیگران به خود | عـــربی |
ایـــرج | شخصیتی در شاهنامه | دری / فارسی |
ایـــمان | باور و اعتقاد | عـــربی |
ایمـــل | ؟؟؟ | پشتـــو |
ایـــوب | نام پیامبر، حضرت ایوب علیه السلام | عـــربی |
بیشتر بخوانید :
سایت رضیم
“`