همه چیز در مورد جهان های موازی (+ تصاویر)

جهان های موازی
موجودات که در این دنیا دیگر وجود ندارند، ممکن است در یک دنیای دیگر زندگی کنند. همچنین، ممکن است در دنیای دیگری ما انسانها نیز دیگر وجود نداشته باشیم. وقتی یک فیزیکدان چیزی را اندازهگیری میکند، دنیای واقعیت به دو قسمت تقسیم میشود تا با نتایج متفاوت آن مطابقت داشته باشد؛ بنابراین، یک دانشمند در یک دنیا میتواند آن چیز را به شکل موج و در دنیای دیگر به عنوان ذره اندازهگیری کند.
این نشان میدهد که یک ذره را میتوان در چند حالت اندازهگیری کرد. اما تئوری جهانهای متعدد اورت میتواند کاربردهایی بیش از حد یک سطح کوآنتومی داشته باشد. اگر یک عمل نتایج مختلفی داشته باشد، آنگاه با هر بار وقوع آن عمل، دنیا به دو دنیا تقسیم میشود. این نکته شامل زمانهایی هم میشود که تصمیم میگیریم کار خاصی را انجام ندهیم. با رضیم همراه باشید تا با جهانهای موازی آشنا شوید.
آیا جهانهای موازی واقعا وجود دارند؟
جهان موازی یا واقعیت جایگزین تئوری است که میگوید واقعیتهای متفاوتی در کنار دنیای ما وجود دارند. نوع خاصی از این جهانها به نام مولتیورس شناخته میشود، هرچند این اصطلاح میتواند به جهانهای موازی نیز اطلاق شود. اگرچه میتوان از عبارات جهان موازی و واقعیت جایگزین به طور جایگزین استفاده کرد، گاهی واقعیت جایگزین به معنای وجود واقعیت دیگری از خود ماست.
اصطلاح جهانهای موازی معناسازی عمومیتری دارد و به رابطه آنها با دنیای ما اشارهای ندارد. جهانهایی که قوانین طبیعت در آنها متفاوت است – مثلاً جایی که محدودیتهای نسبیتی وجود ندارد و ممکن است سرعت نور را شکست – میتواند جزو جهانهای موازی وارد شوند، هرچند اینها واقعیت جایگزین نیستند. تعریف درست جهانهای موازی در علم مکانیک کوانتومی به این صورت است: «جهانهایی که تنها توسط یک رویداد کوانتومی از یکدیگر جدا میشوند».
چگونه این پدیده را درک کنیم؟
برای فهم این پدیده که به نظر غیر ممکن میرسد، باید به مقیاسهای بسیار کوچک فکر کنیم، حتی کوچکتر از اتمها. الکترونها که دور هسته اتم حرکت میکنند، ممکن است در حالتهای مختلفی فعالیت کنند و اثبات این حالتها تقریباً غیر ممکن است. به زبان ساده، وقتی فردی به دیدن مادر خود در اکلاهاما میرود، در یک جهان موازی همان فرد در خانه در حال تماشای تلویزیون است.
دانشمندان میگویند ممکن است این پدیده غیر واقعی به نظر بیاید، اما بر اساس علم واقعی اتفاق میافتد. بر اساس یکی از نظریههای فیزیکی، وقتی پدیدهای در یک حالت مشاهده میشود، این پدیده جهان را به دو نیم تقسیم میکند. نظریه چند حالتی بر این اصل است که جهان فعلی وقتی انسان چیزی را مشاهده میکند، متوقف شده و انسان تنها یکی از واقعیتهای همزمان را میبیند. مثلاً ممکن است او توپ فوتبال را که در حال پرواز است ببیند، اما در دنیای موازی شاید همان توپ در حال سقوط باشد یا اصولاً کسی در آن زمان در حال بازی فوتبال نباشد.
بسیاری از فیزیکدانان بزرگ به ایدههای علمی جهان چند حالتی باور دارند، حتی اگر نتوان آن را به راحتی اثبات کرد. “شان کرول” از موسسه تکنولوژی کالیفرنیا یکی از این فیزیکدانهاست و معتقد است تا زمانی که ما نتوانیم تمدنهای پیشرفته بیگانه را تصور کنیم که وجود این نظریه را درک کردهاند، بشر تحت تأثیر احتمال وجود جهانهای دیگر قرار نخواهد گرفت.
“`html
او همچنین بر این باور است که هیچکس قادر نیست دستگاهی بسازد که بتواند ارتباطی بین این جهانها برقرار کند.
درک ما از واقعیت جهانی که با آن همزمان وجود دارد، به شدت به فهم ما از زمان بستگی دارد. به گفته “کرول”، ما زمان را به طور واقعی حس نمیکنیم، بلکه فقط شاهد گذشت آن هستیم. مثلاً، هنگام تماشای یک مسابقه هیجانانگیز، احساس میکنیم زمان به سرعت میگذرد، اما در یک کلاس درس کسلکننده، زمان خیلی کند پیش میرود. یا وقتی کسی تلاش میکند تا به دفتر کارش دیر نرسد، دقایق برای او به سرعت میگذرد، در حالی که لحظات باقیمانده از ساعت کاریاش به راحتی ساعتها به نظر میرسند.
نظریه جهانهای موازی
ایدهی وجود یک خود دیگر، مثل آنچه که در بالا توضیح داده شد، کمی عجیب و غیر منطقی به نظر میرسد، اما براساس شواهد موجود، باید آن را بپذیریم. چراکه مشاهدات نجومی از این ایده غیرمادی حمایت میکنند. بنابراین، سادهترین و محبوبترین الگوی کیهانشناسی امروزه این است که هر یک از ما یک همزاد داریم که در کهکشانی واقع در فاصلهای حدود ۱۰۲۸۰ متر از زمین زندگی میکند.
این فاصله آنقدر زیاد است که برای بررسیهای نجومی غیرممکن به نظر میرسد، اما این امر از واقعیت وجود نسخه دومی از ما چیزی کم نمیکند. این فاصله بر اساس نظریه احتمالات برآورد شده و از فرضیات تخیلی فیزیک نوین نیز فراتر نیست.
فضای بیکران
اینکه فضا بیپایان است و تقریباً به صورت یکنواخت از ماده پر شده، چیزی است که مشاهدات هم آن را تأیید میکند. در فضای بیکران حتی غیرمحتملترین رویدادها نیز در جایی به وقوع میپیوندند.
در این فضا، بینهایت سیاره مسکونی وجود دارد که نه تنها یکی، بلکه تعداد زیادی از آنها انسانهایی دارند که ظاهر، نام و خاطراتشان دقیقاً مشابه ما هستند. ساکنانی که تمامی حالتهای ممکن را در زندگی ما تجربه میکنند. من و شما احتمالاً هرگز “خود”های دیگران را نخواهیم دید.
وسعت عالم
دورترین فاصلهای که ما میتوانیم مشاهده کنیم، مسافتی است که نور در ۱۴ میلیارد سال، که از زمان انفجار بزرگ و شروع انبساط جهان گذشته، طی میکند. دورترین اجرام قابل مشاهده حالا حدود ۴×۱۰²⁶ متر دورتر از زمین قرار دارند. این فاصله مرز جهان قابل مشاهده ما را تعریف میکند. به همین ترتیب، جهانهای دیگر “خود” ما نیز به همین اندازه از ما دورند و مرکزشان بر روی سیاره محل سکونت آنهاست. این ترکیب، سادهترین و واضحترین نمونه از جهانهای موازی است. هر جهان تنها بخشی کوچک از “جهان چندگانه” بزرگتر است.
جدال فیزیک و متافیزیک
با این تعریف از جهان، ممکن است شما فکر کنید که مفهوم جهان چندگانه همیشه در محدوده متافیزیک باقی خواهد ماند. اما باید بدانید که مرز بین فیزیک و متافیزیک این است که آیا یک نظریه قابل آزمایش است یا خیر و نه اینکه آیا آن نظریه دارای ایدههای عجیب و چیزهای نامرئی است یا نه.
مرزهای فیزیک به تدریج با گذر زمان گسترش یافته و اکنون شامل مفاهیم بسیار انتزاعیتری مانند شکل گرد زمین، میدان الکترومغناطیسی نامرئی، کند شدن گذر زمان در شرایط خاص، برهمکنش کوانتومی، فضاهای خمیده و سیاهچالهها است. طی چند سال گذشته، مفهوم جهان چندگانه نیز به این فهرست اضافه شده است. پایه این ایده بر نظریههایی است که خوب آزمایش شدهاند، مانند نسبیت و نظریه مکانیک کوانتومی، و همچنین پایبند به دو قاعده بنیادی علوم تجربی هستند که پیشبینی میکنند و میتوان آنها را دستکاری کرد.
انواع جهانهای موازی
دانشمندان تاکنون چهار نوع جهان موازی مختلف را توضیح دادهاند. اکنون سوال اصلی این نیست که آیا جهان چندگانه وجود دارد یا نه، بلکه سوال بر سر تعداد سطوحی است که چنین وجود دارد.
“`
در دنیای ما، یکی از نتایج جالبی که از بررسیهای اخیر کیهانشناسان به دست آمده، این است که جهانهای موازی چیزی نیستند که فقط در تخیل گنجانده شده باشند. به نظر میرسد که فضای موجود بینهایت است. اگر اینطور باشد، در جایی از این فضا، هر چیزی که ممکن باشد، در واقعیت وجود خواهد داشت. اهمیت ندارد که چقدر این امکان عجیب و غیرعادی باشد.
فراتر از آنچه که تلسکوپها میتوانند ببینند، در نواحی دیگری از فضا، مکانهایی وجود دارند که کاملاً شبیه به محیط ما هستند و این نواحی یکی از انواع جهانهای موازی محسوب میشوند. دانشمندان میتوانند محاسبه کنند که این جهانها به طور متوسط چقدر از ما فاصله دارند و از همه مهمتر، این واقعیت فیزیکی کاملاً واقعی است. زمانی که کیهانشناسان با نظریات ضعیف روبرو میشوند، نتیجه میگیرند که این جهانهای دیگر میتوانند ویژگیها و قوانین فیزیکی کاملاً متفاوتی داشته باشند. وجود چنین جهانهایی به بسیاری از سوالات بنیادی درباره ماهیت زمان و اینکه ما چطور میتوانیم جهان فیزیکی را درک کنیم، پاسخ میدهد.
اگر سوال یا نکتهای در مورد مطلب جهان های موازی در ذهن شما باقی مانده، لطفاً آن را در قسمت نظرات با ما و دیگر کاربران به اشتراک بگذارید.
———————————————————————————————-
مجله اینترنتی رضیم
مرجان امینی