آنچه که تا به حال در مورد گرگها نمیدانستید (2 نکته مهم)

“`html
در مورد زندگی گرگها بیشتر بدانید
گرگها از خانواده سگ سانان شامل 37 نوع مختلف هستند که شامل گرگها، شغالها، کایوتها، روباهها و سگهای اهلی و وحشی میباشند. آنها در همه قارهها به جز استرالیا و قطب جنوب زندگی میکنند.
تمام سگ سانان گوشتخوار هستند و حس بویایی و شنوایی بسیار قوی دارند. گرگها و سگهای وحشی معمولاً شکارهای زنده را ترجیح میدهند.
آنها برای شکار به دندانهای تیز خود تکیه میکنند. در عوض، برخی از سگ سانان میتوانند به گیاهخواری و حتی حشرهخواری عادت کنند.
این نوع عادات بیشتر در زمان قحطی یا تخریب زیستگاه به دست انسانها بروز پیدا میکند.
گرگها که بسیار اجتماعی هستند، معمولاً به صورت گروهی زندگی و شکار میکنند.
هر گروه گرگ میتواند بین هشت تا 20 گرگ داشته باشد، و نکته جالب این است که این گرگها دارای سلسله مراتب اجتماعی هستند. قویترین گرگ که میتواند نر یا ماده باشد، مسئولیت رهبری گروه را برعهده دارد.
گرگهای نر و ماده به دلیل شباهت زیاد، بعضی اوقات با یکدیگر اشتباه میشوند، هرچند که مادهها معمولاً کوچکتر از نرها هستند. آنها اغلب فرزندان خود را در لانههای زیرزمینی به دنیا میآورند.
یکی دیگر از ویژگیهای قابل تشخیص گرگها این است که گوشهایشان به صورت عمود ایستاده و این نشانهای از هوشیاری کامل آنها است.
زیستگاه گرگها :
گرگها جزو حیواناتی هستند که به ویژه در نیمکره شمالی یعنی آسیا، اروپا و آمریکای شمالی وجود دارند. در گذشته، انسانها به طرز بیرحمانهای آنها را شکار میکردند و این کار باعث کاهش شدید جمعیت آنها در بعضی از مناطق شد.
گرگهایی که در نیمکره شمالی یافت میشوند، از گونهای به نام (Canis lupus) هستند.
زیربههای مختلفی از این گونه شناسایی شده است. گرگ خاکستری و گرگ قطبی (یا گرگ توندرا) دو زیرگونه متفاوت هستند.
بسیاری از نامها به زیستگاه آنها مربوط میشود، مثلاً گرگ مکزیکی یا گرگ استپی.
اگر چه در بعضی موارد یک زیرگونه در نواحی مختلف نامهای مختلفی دارد و گاهی اوقات اشتباهاتی در نامگذاری آنها پیش میآید، لذا بهتر است نامهای علمی برای شناسایی دقیق گونهها استفاده شود؛ مانند Canis lupus lupus که به گرگ اوراسیایی و Canis lupus occidentalis که به گرگ مکنزی شناخته میشود.
به طور کلی کایوتها، شغالها، دینگوها و سگهای اهلی نزدیکترین خویشاوندان گرگها به حساب میآیند.
دخالتهای انسان در زندگی گرگها :
بسیاری از کارهایی که انسانها در طبیعت انجام میدهند، ناآگاهانه و بدون در نظر گرفتن اثرات درازمدت است. یکی از این موارد، تأثیرات انسانها بر زندگی گرگهاست.
سگها که زیرگونهای از گرگها هستند، اولین حیواناتی بودند که بیش از 12 هزار سال پیش توسط انسانها اهلی شدند.
اکنون بیش از 400 نسل از سگها در جهان وجود دارد که همه آنها از یک گرگ جد بزرگ خود نشأت میگیرند.
دینگوها نیز یکی از اعضای همین خانواده هستند که در استرالیا و جنوب شرقی آسیا زندگی میکنند.
این حیوانات وحشی هستند ولی انسانهای غیربومی بیشتر…
“““html
هشت هزار سال پیش، اجداد این حیوانات را از آسیا به استرالیا آوردند و آنها اکنون به زندگی در مناطق خشک و بیابانی استرالیا عادت کردهاند.
سگ تازی فرعون (Pharaoh hound) یکی از قدیمیترین نژادهای سگ است که حدود چهار هزار سال پیش در مصر برای شکار پرورش داده شده است.
نژادهای دیگر مثل بولدوگ تبتی (Tibetan mastiff) که بومی تبت، چین، نپال و آسیای مرکزی هستند، نیز از ابتدا برای نگهبانی پرورش یافتهاند. حتی رومیها هم حدود 500 سال بعد از میلاد مسیح بسیاری از نژادهای کنونی سگها را پرورش دادند.
چند تا از ویژگیهای بینایی گرگها چیست؟
گرگها شکارچیانی بسیار ماهر هستند. دامنه دید آنها نسبت به انسانها خیلی وسیعتر است. اگر دامنه دید دو چشم انسان 100 درجه باشد، دامنه دید دو چشم یک گرگ به 270 درجه میرسد.
این دید گسترده به گرگها کمک میکند که هنگام شکار بهتر عمل کنند. همچنین، گرگها دارای پلک سومی هستند که به آن «غشای راف» یا (Nictating membrane) میگویند.
این پلک سوم درون پلکهای بالا و پایین آنها قرار دارد و وقتی که گرگ پلک میزند، این غشا روی چشمش میآید و میرود. این غشا میتواند از چشمها در برابر گرد و غبار و آلودگی محافظت کند.
چشمهای گرگها زرد و گرد هستند و در تاریکی نیز بینایی خوبی دارند، زیرا لایهای به نام پرده درخشان یا (tapetum lucidum) پشت چشمهایشان وجود دارد که حتی نورهای کم را هم تشدید میکند.
این لایه باعث میشود که چشمهای گرگها در تاریکی مانند چشمهای گربهها بدرخشند. هرچند که این لایه در نور شدید ممکن است باعث تار شدن تصویر شود.
حقایق جالب درباره گرگها:
یک واقعیت جالب درباره گرگها این است که آنها گاهی مثل سگها شروع به عوعو کردن میکنند. این اتفاق معمولاً زمانی میافتد که یک متجاوز به لانهشان نزدیک شود. اما نحوه عوعو کردن گرگها با سگها متفاوت است و کمتر خشمگین به نظر میرسد.
یکی از روشهای جالب گرگها این است که گوشهایشان را در جهات مختلف حرکت میدهند. این کار به آنها کمک میکند تا صداها را حتی از فاصله سه کیلومتری تشخیص دهند.
دامنه شنوایی گرگها از انسانها بسیار بیشتر است. آنها حتی صداهای فراصوتی را که انسانها نمیتوانند بشنوند، میشنوند. انسانها برای شنیدن این صداها به ابزارهای پیشرفته نیاز دارند.
شنیدن صداهای فراصوت برای گرگها یعنی آنها میتوانند موشها و دیگر جوندگان را حتی در تاریکی دنبال کنند.
گرگها بیشتر از حس بیناییشان به شنوایی خود متکی هستند.
داخل پوزه گرگها یک حفره بزرگ وجود دارد که به بویایی بهتر کمک میکند. بوهای مختلف به شکل ذرات ریز از لولهها یا مجاری نازکی در سقف حفره بویایی عبور کرده و با شبکه عصبی حیوان ارتباط برقرار میکنند.
مرطوب بودن بینی چرمی این حیوان نیز به تشخیص بویهای مختلف کمک میکند.
گاهی در برف و یخ دیده شده که گرگها ایستاده و کف پنجه خود را لیس میزنند، اما چرا؟ آنها این کار را میکنند تا یخ را از پنجههایشان پاک کنند و پاهایشان زخمی نشود.
شناخت انسانها از گرگها بسیار متفاوت است و هنوز اطلاعات زیادی درباره آنها وجود دارد.
گرگها همیشه به عنوان نماد حمله به انسانها تصور شدهاند و مردم فکر میکنند که آنها غذایی مناسب برای گرگها هستند، به همین دلیل زوزه گرگها برای ما ترسناک است.
“`
می باشد.
۲۰ ویژگی جالب و شگفتانگیز گرگها :
- یک گرگ نر و یک ماده معمولاً تا آخر عمر با هم میمانند. آنها همسر و والدین بسیار وفاداری هستند.
- گرگها زمان زوزه کشیدن به خوبی با هم هماهنگ میشوند که این زوزه طوری به نظر میرسد که انگار تعداد آنها بیشتر از آنچه که هست، است.
- وایکینگها پوست گرگ را میپوشیدند و خون آن را مینوشیدند تا در نبردها پیروز شوند.
- گرگها نمیتوانند مانند سگها نگهبان خوبی باشند، زیرا از چیزهای ناشناخته میترسند و به جای پارس کردن، مخفی میشوند.
- بیماری لوپوس به معنای التهاب گرگی است. زیرا در قرن هجده، فکر میکردند این بیماری از گاز گرگ ناشی میشود.
- گرگها روی پنجههای خود میدوند که این به آنها کمک میکند تا به سرعت متوقف شوند یا بچرخند. آنها چهار انگشت در پاهای پشتی و پنج انگشت در پاهای جلو دارند.
- گرگها حدود ۲۰۰ میلیون سلول بویایی دارند در حالی که انسانها تنها ۵ میلیون دارند. آنها میتوانند بوی حیوانات دیگر را از فاصله ۱.۵ کیلومتری حس کنند.
- چشمهای یک تولهگرگ در هنگام تولد آبی است و وقتی به هشت ماهگی میرسد، رنگ آنها به زرد تغییر میکند.
- گرگها در صورت آسیب، بیماری یا مرگ یکدیگر، همدیگر را میخورند.
- گرگهای سنگینوزن میتوانند به ۹۰ کیلوگرم برسند و در آلاسکا، کانادا و روسیه یافت میشوند.
- مدت بارداری گرگها ۶۵ روز است و نوزادان بعد از تولد نیم کیلوگرم وزن دارند و نابینا و ناشنوا هستند.
- قدرت آروارههای یک گرگ معادل ۱۰۰۰ تن بر متر مربع است! (حالا قدرت یک سگ بزرگ حدود ۵۰۰ تن بر متر مربع است).
- خطرناکترین گرگها، آنهایی هستند که هار هستند. آنها بیماری هاری را از راکونها و روباهها دریافت میکنند.
- گرگهای کانادا و آمریکا کمتر به انسانها حمله میکنند در حالی که گرگهای آسیایی و اروپایی وحشیتر هستند. برای مثال، در فرانسه بین سالهای ۱۵۸۰ تا ۱۸۳۰، بیش از سه هزار نفر قربانی حملات گرگها شدند.
- سگها غذای خوشمزهای برای گرگها محسوب میشوند. در نبرد میان گرگها و سگها، تنها بزرگترین سگ از نژاد قفقازی ممکن است زنده بماند.
- گرگها طعمهشان را زنده میخورند. طعمهها معمولاً به تدریج ضعیف میشوند و تا مدتی زنده باقی میمانند.
- آدولف هیتلر (که نامش به معنی گرگ رهبر است) به گرگها علاقه داشت و تمام اسمهای رمز و لقبهایش به نوعی به این حیوان مربوط میشد.
- در قرن ۱۶۰۰ میلادی، ایرلند به سرزمین گرگها معروف بود زیرا تعداد زیادی گرگ در آن زندگی میکردند.
- هر جایی که گرگی وجود دارد، حتماً کلاغ سیاه نیز هست. این پرندگان میدانند که اگر گرگها را دنبال کنند، هرگز گرسنه نمیمانند، زیرا گرگها همیشه مقداری از غذای خود را میگذارند.
- آزتکها برای درمان دیوانگی از کبد گرگ استفاده میکردند و همچنین از استخوان تیز شده گرگ برای شکافتن سینه بیماران استفاده میکردند تا مرگ را به تأخیر بیندازند.
بیشتر بخوانید :
تهیه و گردآوری مجله رضیم
جهان باورصاد