دانستنی های پزشکی

اتانازی یا مرگ آرام چیست ؟ نظریه ادیان و کشورها به این دیدگاه (2 نکته مهم)

بهترین آپلیکیشن آشپزی

“`html

اتانازی یا قتل از روی ترحم چیست ؟

در ادیان الهی، مرگ به عنوان شروع یک زندگی دوباره شناخته می‌شود. در دین اسلام، مرگ به معنی پایان زندگی در این دنیا است و بعد از آن، زندگی در دنیای دیگر آغاز می‌شود.

در دین بودا، مرگ تنها به معنای پایان زندگی در این جسم است و پس از مرگ، فرد بار دیگر در جسم دیگری به دنیا باز می‌گردد.

برخی از بیماران دچار دردهای مزمن و سخت درمان هستند که به حدی از درد و رنج رنج می‌برند که در طول بیماری بارها آرزو می‌کنند که کاش مرده بودند.

چون این افراد عذاب شدیدی را تجربه می‌کنند و بهبودی را ناممکن می‌دانند و خود را باری بر دوش دیگران احساس می‌کنند. از سوی دیگر، کسانی که به این افراد نزدیکند نیز شاهد درد و رنج عزیزانشان هستند و گاهی به آرامش یافتن بیمار حتی به قیمت از دست دادن او راضی می‌شوند.

در اینجا مسئله اتانازی یا قتل از روی ترحم به میان می‌آید.

به این معنا که بیمار یا خودکشی می‌کند و زندگی‌اش را پایان می‌دهد یا از اطرافیان و پزشکان می‌خواهد که برای رساندن او به آرامش، به زندگی‌اش پایان دهند.

نکته مهم این است که این بیماران فقط نگران درد و رنج خودشان نیستند، بلکه به عزت نفسشان نیز اهمیت می‌دهند، و می‌خواهند تا آخرین لحظه زندگی شان، این عزت نفس را حفظ کنند.

شاید یکی از گزینه‌ها در این مورد اتانازی باشد.

معنای لغوی و مفهوم حقوقی اتانازی

اتانازی به معنای مرگ آسان و آرام، قتل از روی ترحم، مرگ خوب، کشته شدن بر اساس ترحم، و مرگ شیرین ترجمه شده است. این مسئله به معنای کمک به تسریع مرگ و پایان دادن به زندگی بیمار به طور دلسوزانه بیان می‌شود.

اتانازی موضوعی بحث‌برانگیز در بسیاری از کشورها در سال‌های اخیر بوده و از جنبه‌های پزشکی و دیگر ابعاد مورد بررسی قرار گرفته است و دارای مخالفان و موافقانی می‌باشد.

از منظر حقوقی، اصطلاح اتانازی که ریشه آن به یونانی برمی‌گردد، به همکاری آگاهانه و عمدی برای پایان دادن به زندگی بیمار اطلاق می‌شود.

به عبارت دیگر، این به معنای پایان دادن به حیات بیمار غیرقابل درمان توسط پزشک یا اعضای تیم پزشکی است که با هدف رهایی بیمار از درد و رنج بسیار انجام می‌شود و بر اساس خواست و رضایت بیمار یا نزدیکانش صورت می‌گیرد.

انواع اتانازی

قتل از روی ترحم از نظر بحث رضایت به سه نوع تقسیم می‌شود:

  1. داوطلبانه
  2. غیر داوطلبانه (این نوع اتانازی شامل کسانی است که توانایی تصمیم‌گیری ندارند، مانند بیماران مرگ مغزی، نوزادان و کودکان، و بیماران با ناتوانی ذهنی و روانی)
  3. اتانازی اجباری (مواردی که بر خلاف رضایت بیمار انجام می‌شود)

و اتانازی بر اساس عملیات منتهی به مرگ به دو نوع تقسیم می‌شود:

اتانازی یا مرگ آرام چیست ؟ نظریه ادیان و کشورها به این دیدگاه (2 نکته مهم)
  1. اتانازی فعال (با انجام یک اقدام مثبت از سوی کادر درمانی که به مرگ بیمار منجر می‌شود، مانند تزریق داروهای کشنده)
  2. اتانازی غیرفعال (عدم انجام اقداماتی که می‌تواند جان بیمار را نجات دهد و این عدم اقدام به مرگ بیمار بینجامد، مانند قطع دستگاه‌های حمایتی حیاتی یا قطع تنفس مصنوعی)

اتانازی از دید نقش پزشک به دو نوع تقسیم می‌شود:

  1. اتانازی مستقیم (مواردی که پزشک مستقیماً اقدام به پایان دادن به زندگی بیمار می‌کند)
  2. اتانازی غیر مستقیم یا خودکشی با کمک پزشک (تأمین وسایل و ابزاری برای خودکشی و در اختیار گذاشتن آن‌ها برای بیمار)

بنابراین، اتانازی را می‌توان به چهار نوع تقسیم کرد:

  • اتانازی فعال داوطلبانه
  • اتانازی غیرفعال داوطلبانه
  • اتانازی فعال غیر داوطلبانه
  • اتانازی غیرفعال غیر داوطلبانه

روش‌های اتانازی

متوقف کردن روند درمان یک بیمار، قطع سِرُم و تغذیه وریدی، قطع اکسیژن، جلوگیری از دیالیز و جدا کردن بیمار از دستگاه‌های حمایتی اعضای حیاتی، همچنین دادن داروهای مسکن با دوز بالا که باعث کاهش هوشیاری و تسریع مرگ می‌شوند، از روش‌های اتانازی به شمار می‌آیند.

برداشت‌های
“““html

متفاوت از مفهوم هومرگ (اتانازی) وجود دارد. برای مثال در روش غیرمستقیم، پزشک با تجویز دارویی، فقط شرایط مرگ بیمار را فراهم می‌کند و بیمار با آگاهی کامل به استقبال مرگ اختیاری می‌رود.

اما در روش مستقیم، پزشک یا پرستار مستقیماً عامل مرگ بیمار هستند.

تزریق داروی کشنده و قطع بیمار از دستگاه‌های حمایتی، نمونه‌هایی از این روش هستند که گاهی بدون اطلاع بیمار انجام می‌شوند.

به این ترتیب، جدا کردن بیمار از دستگاه‌های حمایتی در موارد مرگ مغزی هم از دید بسیاری «اتانازی غیر داوطلبانه، غیر فعال» محسوب می‌شود.

اتانازی از دیدگاه قوانین کشورها

در بسیاری از کشورها، یک کمیسیون پزشکی باید وضعیت بیمار را به‌طور کامل بررسی کند.

  • سوئیس با تصویب قانون مربوطه در سال ۱۹۴۲، به عنوان نخستین کشور صادرکننده اجازه اتانازی شناخته می‌شود. این امکان حتی برای افراد خارجی نیز وجود دارد.
  • در هلند، قوانین مربوط به «حق پایان دادن به زندگی» در سال ۲۰۰۲ کامل شدند. در هلند و بلژیک هیچ محدودیت سنی برای اتانازی وجود ندارد، اما کودکان باید توانایی تصمیم‌گیری منطقی داشته باشند و در مرحله پایانی بیماری لاعلاج باشند. والدین کودکان زیر ۱۸ سال هم باید رسماً رضایت خود را برای اتانازی فرزندشان اعلام کنند.
  • در کشورهای دیگری مانند لوکزامبورگ، کلمبیا و برخی ایالت‌های آمریکا مثل اورگن، واشینگتن، مونتانا، کالیفرنیا، ورمانت و کلرادو، اتانازی به روش غیرمستقیم قانونی است.
  • در استرالیا، بین سال‌های ۱۹۹۵ تا ۱۹۹۶ اتانازی در ایالت قلمرو شمالی قانونی بود.
  • در سال ۲۰۱۷، پس از بحث‌های فراوان، امکان مرگ خودخواسته در ایالت ویکتوریا قانونی شد. اما این اقدام باید در شرایط خاص و برای بیماران لاعلاج انجام شود. مجمع پزشکی استرالیا به شدت با مرگ خودخواسته مخالف است چون فکر می‌کنند این عمل با اخلاق پزشکی ناسازگار است.
  • استان کبک در کانادا نیز از سال ۲۰۱۶ امکان اتانازی را فراهم کرده است.
  • در سوئد، اگر پزشک بررسی کند و نیاز به مرگ آرام بیمار تایید شود، مرگ آرام قانونی است. برای مثال، اگر بیمار در مراحل پایانی زندگی باشد یا تزریق دارو به او بی‌فایده و درد آور باشد.

نمونه‌هایی از هومرگ (اتانازی)

یکی از مشهورترین سوابق اتانازی در زمان جنگ دوم جهانی مشاهده شده است.

در سال ۱۹۳۹، آلمان نازی یک برنامه اتانازی غیرداوطلبانه و سری را اجرا کرد.

در این طرح – عملیات T۴ – کودکان زیر ۳ سال که دارای عقب‌ماندگی ذهنی، نقص عضو یا ناتوانی جسمی بودند، کشته شدند.

این برنامه بعدها شامل درمان بزرگ‌ترها و بزرگسالان نیز شد و بیماران روانی به اردوگاه‌های مرگ منتقل شدند.

برنامه T۴ همچنین به اردوگاه‌های کار و بازداشتگاه‌های اسرا گسترش پیدا کرد طوری که زندانیان بشدت بیمار شامل این برنامه شدند.

یک نمونه دیگر در دهه اخیر، پیر جورجیو ولبی، یک نویسنده ایتالیایی بود که به خاطر وخامت وضعیت بیماری‌اش اقدام به اتانازی کرد.

اما کلیسای ایتالیا اجازه نداده بود که برای او مراسم مذهبی برگزار کنند که این مساله طرفداران اتانازی را ناراحت کرده بود.

موافقان اتانازی

موافقان هومرگ (اتانازی) این عمل را با نام‌هایی همچون مرگ تسهیل شده، مرگ با شرافت، و مرگ آرام می‌شناسند.

مخالفان اتانازی

مخالفان اخلاقی هومرگ (اتانازی) معتقدند که با قانونی شدن این عمل و رواج آن، انگیزه درمان برای برخی بیماری‌ها کاهش می‌یابد و این می‌تواند جلوی پیشرفت علم پزشکی را بگیرد.

از همه مهم‌تر، این کار می‌تواند نگهداری سالمندان را برای خانواده‌هایشان سخت کند و اعتماد بیمار به پزشک را از بین ببرد، زیرا بیماران از ترس این که پزشک درمان را قطع کند و اقدام به اتانازی کند، دیگر نمی‌توانند به بیمارستان‌های مختلف با خیال راحت مراجعه کنند.

نظریه ادیان در رابطه با مرگ آرام

عقیده مشترک بسیاری از ملل و مذاهب مختلف، از جمله مسیحیت، اسلام و یهودیت این است که زندگی،
“““html

زندگی هدیه‌ای از سوی خداوند است و باید با تمام توان از آن حفاظت کنیم. بیماری و مشکلات جزئی از زندگی و تقدیر انسان هستند که باید به‌طور طبیعی تجربه شوند.

در نگاره «مرگ سقراط» اثر ژاک لویی داوید، سقراط به جرم گمراه کردن جوانان آتن، مجبور به خودکشی با نوشیدن شیره گیاه شوکران شد.

نظریه اسلام درباره اتانازی

در مقاله‌ای به قلم احمدرضا بسیج، گفته شده است که از نظر اسلام، اگر بیمار مؤمن و دین‌دار باشد، تحمل درد و رنج و تحمل‌پذیری در برابر آن می‌تواند به بخشش گناهان و پاکسازی نفس منجر شود و درجات او را در آخرت بالا ببرد.

اما اگر بیمار مؤمن نباشد، درد و رنج او ممکن است او را به فکر رفتارش در گذشته بیندازد و فرصت توبه و ایمان آوردن به او بدهد.

نظریه مسیحیت درباره قتل از روی ترحم

یکی از بحث‌برانگیزترین مسائل، ادعای این است که پاپ ژان پل دوم، رهبر پیشین کلیسای کاتولیک، که مخالف اتانازی بود، خود به مرگ درخواست کرده‌است.

مدرک این ادعا، فیلم‌ها و تصاویری هستند که نشان می‌دهند در وضعیت عادی، پاپ لوله تغذیه نداشته‌است.

دو سال بعد از مرگ پاپ، یک پزشک ایتالیایی متوجه شد که در آخرین روزهای زندگی پاپ، به دلیل بیماری پارکینسون، توانایی بلع داشته و کاهش وزن شدیدی پیدا کرده‌است و درمان‌هایی که برای او انجام می‌شده کافی نبوده‌اند.

این پزشک ادعا کرد که پاپ ممکن است از وضعیت خود آگاه بوده و تیم پزشکی‌اش عمداً شرایطی را فراهم کرده‌اند که به مرگ او منتهی شود.

گرچه در سه روز پایانی، پزشکان برای او لوله تغذیه گذاشتند، اما به اعتقاد بسیاری، در آن زمان دیگر دیر شده بود.

این موضوع مربوط به نظرات پزشکی می‌شد، ولی جمله‌های آخر پاپ که می‌خواست به «خانه پدر» برود، باعث شد پزشک این ادعا را مطرح کند.

او نتیجه‌گیری کرد که پاپ با نپذیرفتن درمان‌های لازم، عملاً درخواست اتانازی کرده بود و این جمله نیز احتمال درخواست او را تقویت می‌کند.

واتیکان این ادعا را به شدت رد کرد و آن را فقط یک حاشیه‌سازی رسانه‌ای دانست.

پزشک یادشده نیز گفت که ادعایش بر اساس تصاویری بوده که هیچ‌گونه استنادی ندارد و جمله پاپ تنها یک دعا بوده است.

پاپ بندیکت شانزدهم گفت: «اقدامات درمانی مانند تغذیه وریدی، نوعی درمان معمولی به حساب می‌آید و قطع آن‌ها اتانازی به شمار می‌رود که گناهی نابخشودنی است».

قتل ترحم‌آمیز از دیدگاه قانونگذار ایران

قوانین کیفری و مدنی در ایران بر اساس قوانین اسلامی و فقه امامیه تنظیم شده و در این قوانین، بحثی درباره قتل ترحم‌آمیز وجود ندارد.

تا سال ۱۳۷۰، قانونگذار ایران هیچ امتیازی برای قاتل در این زمینه در نظر نگرفته بود.

در اصلاحات قانون مجازات اسلامی سال ۱۳۷۰، برعکس نظر قبلی، عفو مجنی علیه (قربانی) موجب سقوط حق قصاص شده است. مطابق ماده ۲۶۸ این قانون گفته شده: «اگر مجنی علیه قبل از مرگ، جانی را معاف کند، حق قصاص ساقط می‌شود و اولیاء دم حق مطالبه قصاص بعد از مرگ او را ندارند».

در مورد این ماده و بحث قتل ترحم‌آمیز برای بیماری‌های لاعلاج، سوال می‌شود که آیا اقدام پزشک در سلب حیات بیمار مشمول ماده ۲۶۸ قانون مجازات اسلامی می‌شود یا نه؟

با توجه به تلفیق مواد ۲۶۸ و ۲۰۸ قانون مجازات سابق و ماده ۳۶۵ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲، مشخص می‌شود که قتل از روی ترحم در واقع قتل عمد به حساب می‌آید.

اگر بیمار لاعلاج، پزشک را قبل از مرگ از قصاص معاف کند…

“`

حق قصاص (یعنی حق انتقام جویی) در صورتی که مقتول (کسی که کشته شده) عفو کند، لغو می‌شود و بعد از آن خانواده مقتول نمی‌توانند درخواست قصاص کنند. همچنین در این شرایط دیه (پرداخت مبلغی به عنوان جبران) هم موضوعیت ندارد.

در مورد تنبیه‌های قانونی که از سوی قانون‌گذار مشخص شده، در ماده ۲۰۸ قانون مجازات اسلامی قبلی، مسئولیت‌هایی برای اعمال مجازات تعیین شده بود. همچنین، قانون مجازات جدید نیز در ماده ۴۴۷ همین موضوع را مطرح کرده است.

برای تمام مواردی که به قانون تعزیرات مربوط می‌شود، در مورد قتل عمد طبق ماده ۶۱۲ آن قانون و برای سایر جنایات عمدی طبق ماده ۶۱۴ و تبصره‌های آن اقدام خواهند شد. باید گفت که قاضی این اختیار را دارد که مجازات را معین کند. اگر قاضی دادگاه تشخیص دهد که رفتار مرتکب باعث اختلال در نظم عمومی می‌شود یا ممکن است او یا دیگران دوباره مرتکب جرم شوند، تعیین مجازات برای او هیچ اشکالی ندارد.

هرچند که ممکن است تفکر درباره این موضوع بر اساس عبارات قانون، کمی سخت به نظر برسد.

سایت رضیم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا