اسامی 54 بت معروف در دوران جاهلیت

“`html
اسامی بت های معروف در زمان پیامبر
۱– شواع ؛ نام بتی است که مربوط به ((هذیل بن مدرکه )) بوده و در منطقه ((رهاطه )) قرار داشته است.
این بت بعد از آمدن اسلام به دستور پیامبر و توسط ((عمرو بن عاص )) شکسته شد.
۲- ود؛ این بت توسط ((عمرو بن لحى )) از کنار رودخانه جد به مکه آورده شد و به یکی از قبایل عرب داده شد.
این بت در وادی القرى قرار داشت و نام ((عبدود)) نیز به همین خاطر است. بعد از اسلام، این بت به دستور پیامبر توسط ((خالد بن ولید)) شکسته شد.
۳- یغوث ؛ نام بتی است که قبیله مذحج و متحدانش آن را میپرستیدند و گفته میشود یکی از پنج بت قوم نوح بوده است.
نام یغوث به معنی فریادرس است و مردم شمال و جنوب یمن این بت را میپرستیدند.
۴– یعوق ؛ این بت در قریه خیوان در شمال ((صنعا)) قرار داشت و قبیله ((همدان )) آن را میپرستیدند.
۵– نسر؛ به شکل کرکس ساخته شده و از پنج بتی بود که قوم نوح پرستیدهاند. سرپرست این بت، ((معدى کرب )) بود و در میان حمیرىها مقام بالایی داشت. نسر یکی از پنج بتی بود که قوم نوح مورد پرستش قرار میدادند.
جان ناس، محقق تاریخ ادیان در این زمینه میگوید: عربها در شهر و بیابان به خدایان مذکر و مونث اعتقاد داشتند و هر کدام از این خدایان مخصوص یک یا چند قبیله بود. برای مثال بت هبل مخصوص مردم مکه و اطراف آن بود.
در شهر مکه سه خداى مونث وجود داشت :
الف- لات، خدای مادینه.
ب- منات، خدای سرنوشت.
ج- عزى، خدای یوم.
این سه خدا به عنوان ((بنات الله )) مورد پرستش بودند.
۶– لات ؛ که در قرآن به آن اشاره شده، مورد پرستش قریش بود و در طائف قرار داشت. لات سنگ چهارگوشی بود که الان محل آن مناره مسجد طائف قرار دارد. کلمه ((لات )) از ((لت )) گرفته شده و به معنای ((خلط و مزج )) است.
محققان اعتقاد دارند که ((لات )) از زبان نبطى آمده و نام یکی از خدایان ماده بابلی بوده است. او در بابل معروف به دختر رب الارباب و خواهرانش ((مامناتو)) و ((غشتار)) بودهاند. ((لات )) نیز مانند سایر خدایان بابلی تبدیل شده و در سوریه به عنوان همسر یکی از خدایان نر به نام ((حداد)) شناخته شدهاست. ((حداد)) خدای باران بوده. بت لات در میان نبطیان به عنوان ربة البیت معروف بوده و بعداً به الهه آفتاب تبدیل شده است.
بت ((لات )) وقتی به ((حجاز)) منتقل شد، توسط ((ثقیف )) و ((قریش )) پرستیده شد و اعتبار زیادی داشت. بعد از اسلام، این بت در میان قبیله ((ثقیف )) همچنان محترم بود و وقتی این قبیله اسلام آورد، به دستور پیامبر اسلام، این بت توسط خالد بن ولید شکسته شد.
۷– عزى ؛ از بزرگترین بتهای عرب جاهلى به ویژه برای قبیله قریش بود. بت عزى در وادی القرى قرار داشت و قریش ((لات و عزى و منات )) را دختران خدا میدانستند. قرآن به این پندار باطل اشاره کرده است. در الواح بابلی نام ((عزو سارى )) آمده و در زبان عبرى ((عزى )) به معنای ((شدت قوت )) است و یعنی قویتر و محکمتر است. عزى قدیمیتر از منات و لات است.
۸- منات؛ از قبیله هذیل و خزاعه بوده و به نظر میرسد قدیمیترین بت عرب باشد و به همین خاطر احترام زیادی داشته است. ((منات )) از ((منی)) به معنای ((ریختن)) است، زیرا خون قربانیهای زیادی به پای آن ریخته میشده است. بت منات بعد از اسلام توسط امام علی بن ابیطالب در هم شکسته شد. محققان میگویند که این بت نیز وارداتی و از بتهای بابل بوده است.
اعراب به این بت هدایائی میکردند، از جمله دو شمشیر که یک پادشاه به منات هدیه کرده بود.
۹– هبل؛ با ارزشترین بت عرب جاهلی بوده است.
هبل بت مردم مکه بود و در کعبه نگهداری میشد.
این بت نیز یک بت وارداتی بوده که از شام و فلسطین به حجاز آمده بود. این بت از عقیق سرخ و به شکل انسان تراشیده شده و دست راستش شکسته بوده و قریش برای آن دست طلایی ساخته بودند. این بت را ((هبل خزیمه )) نیز مینامیدند، زیرا سرپرست اولیه آن ((قوم خزیمه )) بودهاند.
در جلو هبل هفت تیره وجود داشت که برای تفأل به کار میرفته و بر روی یکی از آنها نوشته شده بود ((صریح )) و بر روی دیگری ((ملعق )). عربهای جاهلی وقتی در مورد نوزادی شک داشتند، هدایایی به این بت میکردند.
“`
مردم به بت هبل ادای احترام میکردند. سپس با استفاده از تفال، هویت و مالکیت کودک را مشخص میکردند. همین بت در جنگ احد شعار ابوسفیان بود که میگفت: “بزرگ باد هبل”، و پیامبر اسلام پاسخ داد: “خداوند بزرگتر و برتر است”. بت هبل بعد از فتح مکه به دست علی بن ابیطالب شکسته شد.
۱۰- اساف؛ این بت به شکل انسان بود و روی کوه صفا قرار داشت. در زمان سعی بین صفا و مروه، مردم به آن دست میکشیدند تا خوش یمن باشد.
۱۱- نائله؛ این بت زنانهی دیگری بود که مانند اساف مورد احترام قرار داشت. در افسانهها آمده است که اساف و نائله زوجی از قبیله جراحیم بودند که به مکه آمدند ولی حرمت آنجا را نشناختند و تبدیل به دو سنگ شدند. سعی بین صفا و مروه یک سنت قدیمی در مراسم حج است. در زمان جاهلیت، این مراسم ناپسند شمرده میشد، اما اسلام آن را اصلاح کرد و دیگر ناپسند نبود.
۱۲– بعل؛ نام این بت در قرآن نیز ذکر شده است. بعل بت وارداتی بود که ابتدا در قبیله الیاس در بعلبک وجود داشت. محققان میگویند بعل یکی از بتهای عرب شمال بود که مکان آن بین شام و مدینه به نام شرف البعل معروف است.
بعل خدای آبها و چشمهها بود. بعضیها میگویند بعل معبود قوم یونس بوده است. این بت از طلا ساخته شده بود و معبود قوم الیاس نیز به همین نام بود. جامعهشناسان بعل را از جمله بتهای بابل دانستهاند و معتقدند که او با الهههایی دیگر همکاری میکرده است. بعل ابتدا خدای فعل بوده و بعد به خدای خورشید و باران و انسان تبدیل شده است. در نهایت تمامی صفات خدایان در بعل جمع شده است. همچنین، “بعل” در زبان عربی به معنای “شوهر” است.
۱۳– فلس؛ این بت معبود قبیله طی بود. این بت بسیار مورد احترام بود و هدایای زیادی دریافت میکرد. گفته میشود روزی فلس به آسیبی مبتلا شد و حاتم طائی، شخصیتی معروف در عرب، منتظر معجزه بود. اما وقتی معجزهای رخ نداد، از پرستش فلس دست برداشت. بعد از ورود اسلام، این بت توسط امام علی بن ابیطالب شکسته شد. این بت به شکل انسان بود و سیاه رنگ و در کوه اجاء قرار داشت. مکان این بت به عنوان پناهگاه مجرمان به شمار میرفت و داستانهای زیادی دربارهی بتهای جاهلی وجود دارد.
۱۴– انصاب؛ انصاب نام بتهای فقیران عرب بود. این بتها مختص فقرا بودند که در خانههای خود به آنها ادای احترام میکردند. فقرا که نمیتوانستند بتهای گرانقیمت بسازند، به همین بتهای ارزان و بیارزش قناعت میکردند. این بتها خاصیت خاصی نداشتند و بیشتر شبیه به سنگپاره بودند، به همین دلیل نام انصاب را بر آنها گذاشتند. در قرآن نیز به انصاب اشاره شده است. محققان بر این باورند که انصاب بتهای خانگی اعراب بودهاند. به نظر میرسد دو نوع بت وجود داشته، یکی بتهای معبد و دیگری بتهای خانگی. برخی میگویند اعراب به سبب علاقه به کعبه سنگپارههایی از اطراف کعبه را با خود حمل میکردند تا به معبودهای خود ادای احترام کنند. در برابر انصاب، اصنام و اوثان که به صورت بتهای شکلدار بودند، وجود داشتند. اصنام از طلا و نقره ساخته میشدند و اوثان از سنگ تراشیده میشدند. مفسران اسلامی انصاب را مشابه حجر الاسود دانستهاند که اعراب به جای حجر الاسود با خود حمل کرده و دور آنها میچرخیدند و قربانی میکردند.
۱۵– الدوار؛ این واژه به معنای چرخش و طواف به دور بت خاصی است. این بت که مورد پرستش قرار میگرفت، به شکل کعبه تراشیده شده بود و اعراب هفت بار به دور آن میچرخیدند. مفسران چرخش دور کعبه را طواف نامیدهاند تا با چرخش دور الدوار اشتباه نشود. الدوار به شکل جبار، کفّار و سوار نیز آمده است.
۱۶– زور؛ این کلمه به معنی هر چیزی است که به جای خداوند پرستش شود. برخی میگویند این نام به بت خاصی اطلاق میشود که تزئیناتی از جواهر داشت و در منطقه دوار قرار داشت. به نظر میرسد این بت از طلا ساخته شده و دو چشم یاقوت در آن داشت و بالای سر آن جواهری قرار داشت. این بت تا زمان عثمان بن عفان وجود داشت.
پس از پیروزی بر سرزمین سجستان، بن سمرة بن حبیب به منطقه دوار رفت و بتپرستان را محاصره کرد. او دو دست بت زور را قطع کرد و جواهرات را برداشت و به مرزبان نشان داد و گفت: این جواهرات برای تو هستند. میخواستم ثابت کنم که این بت برای تو هیچ نفع و زیانی ندارد.
۱۷- ذوالخلقه؛ این بت به شکل یک سنگ سفید با نقشی از یک تاج روی آن بود. این بت در منطقه تباله، بین مکه و یمن قرار داشت. نگهبانان این بت، قوم امامه از قبیله باهله بودند. چند قبیله دیگر نیز این بت را میپرستیدند و به آن هدایا تقدیم میکردند. بعد از ورود اسلام، این بت شکسته شد و پرستندگان آن در دفاع از آن دویست نفر کشته شدند.
۱۸- آذر؛ این کلمه به معنای آتش است. ایرانیان باستان و مردمان کلدانی و آشوری ستاره مریخ را آذر مینامیدند و بر این باور بودند که این سیاره از آتش به وجود آمده است. آنها سنگی تراشیدند و به عنوان نماد مریخ از آن یاد کردند و بزرگان خود را آذر نامیدند. این واژه در الواح بابل نیز آمده است. مفسران اسلامی میگویند که آذر نام معبودی بوده که مردم عرب آن را میپرستیدند.
۱۹- سعد؛ این بت به نام سعد مشهور بود و از سنگ بلند درست شده بود و در سواحل جده قرار داشت و فرزندان کنانه آن را میپرستیدند. گفته میشود که یک عرب با شتر خود نزد این بت آمد و شترش از بت ترسید و فرار کرد. آن عرب به بت سنگی انداخت و گفت: خداوند تو را نفرین کند که شتر مرا ترساندی. پس او از پرستش بت سعد دست کشید.
۲۰- ذوالکفین؛ این بت معبود قبیله اوس بود که بعد از ظهور اسلام شکسته شد.
۲۱- ذوالشرى؛ معبود قبیله ازد بود.
۲۲- بهیم؛ معبود قبیله مزینه بود.
۲۳- عمیانس؛ معبود قبیله خولان بود. دو نفر از این قبیله به نامهای ادوم و اسوم بخشی از دامها و محصولات زراعی خود را بین خدا و این بت تقسیم میکردند. اگر چیزی از سهم خدا به سهم بت میپیوست، آن را به خدا برنمیگرداندند، اما اگر از سهم بت به سهم خدا میپیچید، به بت برمیگرداندند. قرآن به این موضوع اشاره کرده است.
۲۴- ذوالرحل؛ این بت معبود مردم حجاز بود و احترام ویژهای داشت.
۲۵- سعیر؛ این بت به نام قبیله عزه بود.
۲۶- شارق؛ معبود مردم عرب جاهلی بود و آنها به فرزندان خود این نام را میدادند.
۲۷- شمس؛ این بت معروف عرب جاهلی بود و نامهای متعددی داشت، مانند عبدالشمس.
۲۸- رئام؛ معبود قبیله حمیر بود.
۲۹- ربه؛ نام دیگر لات بود. قوم ثقیف بتکدهای به همین نام داشتند که آن را در برابر کعبه میدانستند.
۳۰- رضا؛ این خانه مقدس متعلق به قبیله بنو ربیعه بود.
۳۱- سجه؛ از بتهای عصر جاهلیت بود.
۳۲- زون؛ نام بت و هر چیزی که پرستیده شود.
۳۳- صدا؛ این بت متعلق به قوم عاد بود.
۳۴- حمودا؛ بتی از بتهای قوم عاد بود.
۳۵- ضیزن؛ این بت متعلق به عصر جاهلیت بود و گفته میشود نام دو بت بوده که در ورودی حیره نصب شده بودند تا ورودیها به آنها تعظیم کنند.
۳۶- طاغوت؛ نام لات، عزی و دیگر بتها و هر چیزی که به جای خداوند پرستیده شود. شیطان و کاهنها و رئیسان پروژهها نیز طاغوت نامیده میشوند. طواغیت نام بتکدهها هستند.
۳۷- عائم؛ بت قبیله عزه بوده است.
۳۸- عبعب؛ بت قبیله قضاعه و وابستگان این قبیله بوده است.
۳۹- عتر؛ نام بت، بتکده و مذبح بوده است.
۴۰- عوض؛ این بت متعلق به قبیله بکربن وائل بوده است.
۴۱- عوف؛ یکی از بتهای جاهلی بوده است.
۴۲- قلیس؛ نام یک معبد که ابرهه، حاکم حبشه، در صنعاء، یمن از سنگ مرمر و چوبهای نفیس بنا کرده و با طلا و زیور آراسته بود تا اعراب را از کعبه منحرف کند. او پس از شکست این نیرنگ، تصمیم به ویرانی کعبه گرفت که داستان آن در قرآن ذکر شده است.
۴۳- کثرى؛ این بت متعلق به قبیله جدیس و طسم بوده است.
۴۴- کسعه؛ بت دوران جاهلیت بود.
۴۵- سنداد؛ یک خانه مقدس بود که در بین راه کوفه و بصره قرار داشت.
۴۷- کعبه نجران ؛ این مکان مقدس متعلق به قبیله حارث بن کعب در نجران بوده است.
۴۸- محرق؛ بت مربوط به بکر بن وائل بوده است.
۴۹- مدان؛ بت قبیله بنوالحرث بوده است.
۵۰- مرحب؛ نام یکی از بت ها در حضر موت در یمن بوده است.
۵۱- مناف؛ پیشتر درباره آن صحبت کردیم.
۵۲- هبا؛ بت قوم عاد بوده است.
۵۳- یالیل؛ بت مربوط به دوره جاهلیت بوده است.
۵۴- یعبوب، بت قبیله جدیله وطى بوده است.
این گروه از بتها تنها نمونهای از هزاران بت در زمان جاهلیت هستند که مخصوص اعراب بودهاند. همچنین واضح است که در دیگر مناطق هم پرستش بتها به طور همزمان انجام میشده است. بد نیست یادآوری کنیم که برخی از بتهای کمتر شناختهشده در قبیلههای عرب وجود داشت که ما از ذکر نام آنها خودداری کردهایم و به همین ۵۴ بت بسنده کردهایم.
منبع : آدیان نت