آیا میدانید

اسم ترکیبی پسر با امیر : ۱۸۹ اسم شیک پسرانه که با امیر شروع میشود

بهترین آپلیکیشن آشپزی

اسامی ترکیبی با اسم امیر

اسم پسر با امیر

اسم پسر با امیر : برخی نام‌ها می‌توانند بر شخصیت افراد تأثیر بگذارند. مثلاً فردی که نامش علی است ممکن است در دوران مدرسه به زندگی امام علی(ع) توجه بیشتری نشان دهد و داستان‌های او را بهتر به یاد بسپارد.
به همین خاطر ممکن است سعی کند رفتار خود را شبیه امام علی(ع) کند. قصه زندگی شخصی که نامش را برگزیده‌اید می‌تواند بر روی شما اثر بگذارد.
شخصی به نام آرش ممکن است بیشتر از دیگران به ایران علاقه‌مند باشد و بخواهد در دفاع از وطن خود جانفشانی کند.
این موضوع به این دلیل است که او احتمالاً با داستان زندگی آرش بزرگ شده و دوست دارد که فردی شبیه او باشد. البته این تأثیرات قطعی نیستند و ممکن است برای همه افراد صدق نکنند.
اکنون اسامی زیبا و مدرن پسرانه که با اسم امیر آغاز می‌شود را بررسی می‌کنیم.

اسم پسر با اول اسم امیر

امیر
معنی اسم امیر:
پادشاه، حاکم، خان، رئیس، فرمانده، ملک، سلطان، شیخ، ژنرال، سرلشکر

  1. امیرآبـتین : امیر (پادشاه، خان، سلطان) آبتین (انسان نیکو کار)
  2. امیرآتـش : امیر (پادشاه، خان، سلطان) آتش (شعله، نار)
  3. امیرآذین : امیر (پادشاه، خان، سلطان) آذین (آرایش و تزئین)
  4. امیرآراد : امیر (پادشاه، خان، سلطان) آراد (نام فرشته)
  5. امیرآرام : امیر (پادشاه، خان، سلطان) آرام (ساکت و آرام)
  6. امیرآرتان : امیر (پادشاه، خان، سلطان) آرتان (نیکوکار و پر برکت)
  7. امیرآرش : امیر (پادشاه، خان، سلطان) آرش (پهلوان نامدار ایرانی)
  8. امیرآرشام : امیر (پادشاه، خان، سلطان) آرشام (دارای قدرت و زور)
  9. امیرآرمان : امیر (پادشاه، خان، سلطان) آرمان (ایده و هدف)
  10. امیرآرمین : امیر (پادشاه، خان، سلطان) آمین (نام پسر یکی از پادشاهان قدیمی)
  11. امیرآریا : امیر (پادشاه، خان، سلطان) آریا (آزاد و نجیب)
  12. امیرآرین : امیر (پادشاه، خان، سلطان) آرین (از نسل آریایی)
  13. امیرآزاد : امیر (پادشاه، خان، سلطان) آزاد (بی‌قید و شرط)
  14. امیرآویژه : امیر (پادشاه، خان، سلطان) آویژه (عزیز و معشوق)
  15. امیراخـگر : امیر (پادشاه، خان، سلطان) اخگر (شعله و آتش)
  16. امیراردشیر : امیر (پادشاه، خان، سلطان) اردشیر (به معنای پادشاهی مقدس)
  17. امیراردلان : امیر (پادشاه، خان، سلطان) اردلان (راست و درستکار)
  18. امیراردوان : امیر (پادشاه، خان، سلطان) اردوان (یاری‌دهنده نیکان)
  19. امیرارژنگ : امیر (پادشاه، خان، سلطان) ارژنگ (نام پهلوانی)
  20. امیرارسلان : امیر (پادشاه، خان، سلطان)
  21. “`html

  22. ارسالن: ارسلان به معنی شیر است، که یک حیوان قوی و درنده محسوب می‌شود.
  23. امیرارشیا : امیر به معنی پادشاه یا خان است و ارشیا به معنای تخت و اورنگ شاهان می‌باشد.
  24. امیرسفندیار : امیر به معنی پادشاه است و اسفندیار به معنای آفریده مقدس یا پاک می‌باشد.
  25. امیراشکان : امیر به معنی پادشاه است و اشکان به معنای متعلق به اشک، بنیان‌گذار خاندان اشکانیان است.
  26. امیرافشار : امیر به معنی پادشاه است و افشار به معنای معاون و شریک می‌باشد.
  27. امیرافشین : امیر به معنی پادشاه است و افشین نام سردار ایرانی است که بابک خرم دین را دستگیر کرد.
  28. امیرامید : امیر به معنی پادشاه است و امید به معنای آرزو و توقع به کار می‌رود.
  29. امیرانوش : امیر به معنی پادشاه است و انوش به معنی بی‌مرگ و جاودان می‌باشد.
  30. امیرجاودان : امیر به معنی پادشاه است و جاودان به معنای فناناپذیر می‌باشد.
  31. امیرانوشیروان : امیر به معنی پادشاه است و انوشیروان به معنای کسی که روح جاوید دارد، شناخته می‌شود.
  32. امیراورنگ : امیر به معنی پادشاه است و اورنگ به معنای تاج و تخت و همچنین جلال به کار می‌رود.
  33. امیربابک : امیر به معنی پادشاه است و بابک به معنای پدر جان و استوار می‌باشد.
  34. امیرباربد : امیر به معنی پادشاه است و باربد به معنای خداوند بار و پرده‌دار می‌باشد.
  35. امیربامداد : امیر به معنی پادشاه است و بامداد به معنای سپیده دم و اولیه صبح می‌باشد.
  36. امیربامشاد : امیر به معنی پادشاه است و بامشاد نام نوازنده‌ای مشهور از دوران ساسانیان است.
  37. امیربامین : امیر به معنی پادشاه است و بامین به معنای شهر بلخ است.
  38. امیربردیا : امیر به معنی پادشاه است و بردیا نام دومین پسر کوروش بزرگ و برادر کمبوجیه بود.
  39. امیربرسام : امیر به معنی پادشاه است و برسام به معنای آتش بزرگ است.
  40. امیربرنا : امیر به معنی پادشاه است و برنا به معنای جوان می‌باشد.
  41. امیربروز : امیر به معنی پادشاه است و برزو به معنای بلند و باقدرت است.
  42. امیربرزن : امیر به معنی پادشاه است و برزن نیز به همین معنی اشاره دارد.
  43. امیربهبد : امیر به معنی پادشاه است و بهبد به معنای نگهبان یا حافظ می‌باشد.
  44. امیربهراد : امیر به معنی پادشاه است و بهراد به معنای جوانمرد و راد مرد به کار می‌رود.
  45. امیربهرام : امیر به معنی پادشاه است و بهرام یکی از شخصیت‌های معروف در شاهنامه و به معنای سیاره مریخ است.
  46. امیربهرنگ : امیر به معنی پادشاه است و بهرنگ به معنای رنگ خوب و نیک است.
  47. امیربهروز : امیر به معنی پادشاه است و بهروز به معنای روز خوب و نیکو می‌باشد.
  48. امیربهزاد: امیر به معنی پادشاه است و بهزاد به معنای کسی که نیکو زاده شده است.
  49. امیربهمن : امیر به معنی پادشاه است و بهمن به معنای برف و کولاک است.
  50. امیربهمنش : امیر به معنی پادشاه است و بهمنش به معنای کسی که کردار شایسته‌ای دارد، اشاره دارد.
  51. امیربه نام : امیر به معنی پادشاه است و به نام به معنای کسی که به نامی شناخته می‌شود می‌باشد.
  52. “““html

  53. ( پادشاه، خان، سلطان، شاه) بهنام (نام نیک، خوش نام – دارای نام نیک)
  54. امیربهنود : امیر (پادشاه، خان، سلطان، شاه) بهنود (نام شاهان هند)
  55. امیربیژن : امیر (پادشاه، خان، سلطان، شاه) بیژن (نام پهلوان ایرانی، پسر گیو)
  56. امیرپارسا : امیر (پادشاه، خان، سلطان، شاه) پارسا (مقدس، نیکوکار)
  57. امیرپاشا : امیر (پادشاه، خان، سلطان، شاه) پاشا (نامی آذری به معنای پروردگار)
  58. امیر پرشان : امیر (پادشاه، خان، سلطان، شاه) پرشان (رزمجو، جنگجو)
  59. امیرپرویز : امیر (پادشاه، خان، سلطان، شاه) پرویز (پیروز، فاتح)
  60. امیرپرهام : امیر (پادشاه، خان، سلطان، شاه) پرهام (الهه تقدیر کننده طبیعت)
  61. امیرپژمان : امیر (پادشاه، خان، سلطان، شاه) پژمان (به معنای کوه)
  62. امیرپوریا : امیر (پادشاه، خان، سلطان، شاه) پوریا (برداشت شده از نام پوریا ولی)
  63. امیرپویا : امیر (پادشاه، خان، سلطان، شاه) پویا (جستجوگر و کنجکاو)
  64. امیرپوژمان : امیر (پادشاه، خان، سلطان، شاه) پوژمان (آرزو و خواسته)
  65. امیرپولاد : امیر (پادشاه، خان، سلطان، شاه) پولاد (ماده‌ای قوی مانند آهن)
  66. امیرپهلبد : امیر (پادشاه، خان، سلطان، شاه) پهلبد (آهنگساز دوران خسرو پرویز ساسانی)
  67. امیرپیام : امیر (پادشاه، خان، سلطان، شاه) پیام (پیغام، سفارش، یا الهام)
  68. امیرپیروز : امیر (پادشاه، خان، سلطان، شاه) پیروز (برنده و فاتح)
  69. امیرپیروزان : امیر (پادشاه، خان، سلطان، شاه) پیروزان (نام برادر شاپور اول)
  70. امیرپیمان : امیر (پادشاه، خان، سلطان، شاه) پیمان (تعهد و قول)
  71. امیرتورج : امیر (پادشاه، خان، سلطان، شاه) تورج (نام پسر بزرگ فریدون)
  72. امیرتهماسب : امیر (پادشاه، خان، سلطان، شاه) تهماسب (دارنده‌ی اسب قوی)
  73. امیرتهمورث : امیر (پادشاه، خان، سلطان، شاه) تهمورث (نام یکی از شاهان ایرانی)
  74. امیرتیرداد : امیر (پادشاه، خان، سلطان، شاه) تیرداد (پادشاه اشکانی)
  75. امیرتیمور : امیر (پادشاه، خان، سلطان، شاه) تیمور (مربوط به آهن و فولاد)
  76. امیرجاوید : امیر (پادشاه، خان، سلطان، شاه) جاوید (ابدی و همیشگی)
  77. امیرجمشید : امیر (پادشاه، خان، سلطان، شاه) جمشید (نام شاهی باستانی و یکی از شخصیت‌های شاهنامه)
  78. امیرجهاندار : امیر (پادشاه، خان، سلطان، شاه) جهاندار (دارنده و نگهدارنده‌ی جهان)
  79. امیرجهانشاه : امیر (پادشاه، خان، سلطان، شاه) جهانشاه (شاه جهان)
  80. امیرجهانگیر : امیر (پادشاه، خان، سلطان، شاه) جهانگیر (عالمگیر و فاتح)
  81. امیرحامی : امیر (پادشاه، خان، سلطان، شاه) حامی (مدافع و نگهدارنده)
  82. امیرخداداد : امیر (پادشاه، خان، سلطان، شاه) خداداد (هدیه‌ای از طرف خدا)
  83. امیرخسرو : امیر (پادشاه، خان، سلطان، شاه) خسرو
  84. “““html

  85. پادشاه: به معنی بزرگ‌ترین رئیس یا فرمانروا، که در تاریخ به شاهان و حکام اطلاق می‌شود.
  86. امیرخشایار: امیر یعنی پادشاه، خشایار به معنی شاه دلاور و دلیر محسوب می‌شود.
  87. امیر دادیه: امیر به معنای فرمانروای دادگستر، دادبه به معنی کسی که بهترین و درست‌ترین احکام را دارد.
  88. امیر دارا: امیر به معنای پادشاه، دارا یعنی توانگر و ثروتمند.
  89. امیر داراب: امیر، داراب نامی است که به پسر بهمن و همای چهرزاد تعلق دارد.
  90. امیر داریوش: امیر، داریوش به معنی کسی است که دارای نیکی و فضیلت می‌باشد.
  91. امیر دانوش: امیر، دانوش نام مردی است که عذرا را به فروش رساند.
  92. امیر رامبد: امیر، رامبد به معنای رئیس رامشگران است و به کسی که آرامش ایجاد کند اطلاق می‌شود.
  93. امیر رامین: امیر، رامین به معنای عاشق سرمست و خوشحال است.
  94. امیر رامتین: امیر، رامتین نوازنده‌ای معروف از زمان ساسانیان است.
  95. امیر رخشان: امیر، رخشان به معنای تابنده و درخشان است.
  96. امیر رستان: امیر، رستان شخصیت معروفی در شاهنامه است.
  97. امیر روزبه: امیر، روزبه به معنی سعادتمند و خوشبخت است.
  98. امیر زال: امیر، زال به معنای سالخورده و کهنسال است.
  99. امیر زند: امیر، زند به معنای شخص بزرگ و عظیم است.
  100. امیر ساسان: امیر، ساسان به معنای تنها و گوشه‌نشین است.
  101. امیر سالار: امیر، سالار به معنای سردار و فرمانده است.
  102. امیر سام: امیر، سام به معنی وابسته به بیماری و خطر است.
  103. امیر سامان: امیر، سامان به معنای نظم و ترتیبی است که در زندگی وجود دارد.
  104. امیر سامی: امیر، سامی یعنی شخصی بلندمرتبه و با اهمیت است.
  105. امیر سپهر: امیر، سپهر به معنای آسمان یا فضای بالا است.
  106. امیر سروش: امیر، سروش به معنی فرشته و یا جبرئیل است.
  107. امیر سنجر: امیر، سنجر نیز به معنای فرشته جبرئیل است.
  108. امیر سهراب: امیر، سهراب به معنای کسی است که دارای رنگ و زیبایی سرخ و شادابی است.
  109. امیر سیامک: امیر، سیامک به معنای کسی که دارای موی سیاه است و به دست دیو کشته می‌شود.
  110. امیر سیاوش: امیر، سیاوش نام پسر کیکاووس و دارای اسب نر سیاه است.
  111. امیر شاپور: امیر، شاپور به معنای شاهزاده یا ملکه زاده است.
  112. امیر شاهرخ: امیر، شاهرخ به کسی می‌گویند که چهره‌ای مانند شاه دارد.
  113. امیر شاهکام: امیر، شاهکام به معنای نوعی رفتار ویژه از اسب می‌باشد.
  114. “““html

  115. امیرشاهین : امیر (پادشاه، خان، سلطان، شاه) شاهین (پرنده‌های بزرگ و قوی مثل شاهباز و عقاب)
  116. امیرسزاوار : امیر (پادشاه، خان، سلطان، شاه) سزاوار (شایسته و لایق)
  117. امیرشایان : امیر (پادشاه، خان، سلطان، شاه) شایان (لایق و درخور)
  118. امیرشروین : امیر (پادشاه، خان، سلطان، شاه) شروین (نام یکی از پادشاهان دادگر)
  119. امیرشهاب : امیر (پادشاه، خان، سلطان، شاه) شهاب (ستاره و شعله)
  120. امیرشهباز : امیر (پادشاه، خان، سلطان، شاه) شهباز (نوعی پرنده بزرگ و زیبا)
  121. امیرشهرام : امیر (پادشاه، خان، سلطان، شاه) شهرام (کسی که مطیع پادشاه است)
  122. امیرشهرداد : امیر (پادشاه، خان، سلطان، شاه) شهراد (پادشاه جوانمرد و بخشنده)
  123. امیرشهروز : امیر (پادشاه، خان، سلطان، شاه) شهروز (پادشاه زمان، کسی که بخت خوبی دارد)
  124. امیرشهریار : امیر (پادشاه، خان، سلطان، شاه) شهریار (پادشاه و سلطان)
  125. امیرشاه : امیر (پادشاه، خان، سلطان، شاه) شاه (پادشاه بزرگ و با شکوه)
  126. امیرشهیار : امیر (پادشاه، خان، سلطان، شاه) شهیار (یار و مددکار پادشاه)
  127. امیرعماد : امیر (پادشاه، خان، سلطان، شاه) عماد (ستون و تکیه‌گاه)
  128. امیرفرامرز : امیر (پادشاه، خان، سلطان، شاه) فرامرز (نام یکی از شخصیت‌های فرهیخته در شاهنامه)
  129. امیرفربد : امیر (پادشاه، خان، سلطان، شاه) فرید (باشکوه و با جلال)
  130. امیرفرجاد : امیر (پادشاه، خان، سلطان، شاه) فرجاد (عالم و دانا)
  131. امیرفرخ : امیر (پادشاه، خان، سلطان، شاه) فرخ (خوش یوم و مبارک)
  132. امیرشاد : امیر (پادشاه، خان، سلطان، شاه) شاد (خوشحال و بانشاط)
  133. امیر فرخزاد : امیر (پادشاه، خان، سلطان، شاه) فرخزاد (نام یکی از شخصیت‌های شاهنامه)
  134. امیرفرداد : امیر (پادشاه، خان، سلطان، شاه) فراد (زاده با شأن)
  135. امیرفردوس : امیر (پادشاه، خان، سلطان، شاه) فردوس (بهشت و جنت)
  136. امیرفردین : امیر (پادشاه، خان، سلطان، شاه) فردین (تنها و یگانه)
  137. امیر فرزاد : امیر (پادشاه، خان، سلطان، شاه) فرزاد (زاده با فر و شکوه)
  138. امیرفرزام : امیر (پادشاه، خان، سلطان، شاه) فرزام (شایسته و لایق)
  139. امیرفرزان : امیر (پادشاه، خان، سلطان، شاه) فرزان (عاقل و حکیم)
  140. امیرفرزین : امیر (پادشاه، خان، سلطان، شاه) فرزین (نام یک مکان و مهره وزیر در شطرنج)
  141. امیردانا : امیر (پادشاه، خان، سلطان، شاه) دانا (خردمند و فرهیخته)
  142. امیر فرشاد : امیر (پادشاه، خان، سلطان، شاه) فرشاد (شخصی موفق و پیروز)
  143. “““html

  144. سلطان، شاه) فرشاد : فرشاد نام روح و عقل کره مریخ است که به شادی و شادی بزرگ اشاره دارد.
  145. امیرفرشید : فرشید به معنای شکوه و روشنایی، مانند شکوه خورشید است.
  146. امیرفرود : فرود به معنای پایین و نزول است.
  147. امیرفروهر : فروهر به معنای نگهداری و پناه‌بخشیدن است.
  148. امیرفرهاد : فرهاد نام یکی از پهلوانان معروف ایران در زمان کاووس است.
  149. امیرفرهنگ : فرهنگ به معنای دایره‌المعارف و مرجع اطلاعات است.
  150. امیرفرهود : فرهود به معنای مرد درشت‌اندام و کودک خوش‌صورت است.
  151. امیرحقیقت : حقیقت به معنای درستی و راستی است.
  152. امیرفرید : فرید به معنای دارای شکوه و جلال است.
  153. امیرفریدون : فریدون پسر آبتین، یکی از شخصیت‌های بزرگ و پرآوازه داستان‌های ایران است.
  154. امیرفیروز : فیروز به معنای برنده و پیروز است.
  155. امیرکامران : کامران به معنای خوشگذران و کامروا است.
  156. امیرکامشاد : کامشاد ترکیبی از “کام” (خواسته) و “شاد” به معنی خوشحال است.
  157. امیرکامیار : کامیار به معنای بختیار و کامیاب است.
  158. امیرکسرا : کسرا به معنای سلطنت و حکمرانی است.
  159. امیرکاوه : کاوه شخصیتی اساطیری از شاهنامه و یک آهنگر ایرانی است.
  160. امیرکورس : کوروس به معنای دزدیدن و موی پیچیده است.
  161. امیرکورش : کوروش بنیانگذار سلسله هخامنشی و یکی از بزرگترین پادشاهان ایران است.
  162. امیرکوشا : کوشا به معنای سخت‌کوش و کوشنده است.
  163. امیرکیا : کیا به معنای مدافع و محافظ است.
  164. امیرکیان : کیان به معنی شاهان و فرمانروایان است.
  165. امیرکیارش : کیارش به معنای پادشاه عادل است.
  166. امیرکیانوش : کیاموش به معنای بزرگ جاویدان و بزرگ است.
  167. امیرکیوان : کیوان نام سیاره زحل و یکی از بزرگان دربار بهرام است.
  168. امیرجهان : جهان به معنای دنیا و آفاق است.
  169. امیرکیومرث : کیومرث به معنای زنده‌ی فانی و جان و زندگی است.
  170. گشتاسب : گشتاسب به معنای دارنده‌ی اسب ترسو یا از کار افتاده است.
  171. گودرز : گودرز نام یک پهلوان ایرانی و پسر قارَن، پسر کاوه‌ی آهنگر است.
  172. امیرمازیار : مازیار به معنای صاحب کوه ماز است.
  173. “““html
    امیرماکان : امیر (یعنی پادشاه یا خان و سلطان) ماکان (نام پسری به نام کاکی که از سران دیالمه بود)

  174. امیرمانی : امیر (یعنی پادشاه یا خان و سلطان) مانی (یک نقاش که خود را پیامبر می‌نامید)
  175. امیرمنوچهر : امیر (یعنی پادشاه یا خان و سلطان) منوچهر (از خاندان ایرج که یکی از پادشاهان پیشدادی بود)
  176. امیرمهبد : امیر (یعنی پادشاه یا خان و سلطان) مهبد (سرور ماه، به معنای کسی که زیبایی‌اش از ماه بیشتر است)
  177. امیرمهراب : امیر (یعنی پادشاه یا خان و سلطان) مهراب (کسی که مانند آفتاب درخشان است و نور مهر دارد)
  178. امیرمهران : امیر (یعنی پادشاه یا خان و سلطان) مهران (کسی که دارای مهر و محبت است، یکی از شخصیت‌های شاهنامه)
  179. امیرمهرداد : امیر (یعنی پادشاه یا خان و سلطان) مهرداد (به معنای داده شده از مهر یا آفریده شده به خاطر مهر)
  180. امیرمهرزاد : امیر (یعنی پادشاه یا خان و سلطان) مهرزاد (به معنای زادهٔ مهر یا محبت مادری)
  181. امیرمهرک : امیر (یعنی پادشاه یا خان و سلطان) مهرک (به معنای کسی که شبیه خورشید و زیبا است)
  182. امیرمهرنگ : امیر (یعنی پادشاه یا خان و سلطان) مهرنگ (به معنای رنگ ماه، دختری زیبا و روشن)
  183. امیرمهیار : امیر (یعنی پادشاه یا خان و سلطان) مهیار (کسی که دوست ماه است)
  184. امیرمیلاد : امیر (یعنی پادشاه یا خان و سلطان) میلاد (به معنای تولد یا زایش)
  185. امیرنامدار : امیر (یعنی پادشاه یا خان و سلطان) نامدار (کسی که معروف و مشهور است)
  186. امیرنامور : امیر (یعنی پادشاه یا خان و سلطان) نامور (یعنی مشهور و معروف)
  187. امیرنریمان : امیر (یعنی پادشاه یا خان و سلطان) نریمان (نریمان پدر سام، جد رستم)
  188. امیرنور : امیر (یعنی پادشاه یا خان و سلطان) نور (به معنای پرتوی روشنایی)
  189. امیرنوشزاد : امیر (یعنی پادشاه یا خان و سلطان) نوشزاد (زاده جاوید، یکی از شخصیت‌های شاهنامه)
  190. امیرنوید : امیر (یعنی پادشاه یا خان و سلطان) نوید (به معنای خبر خوش و مژده)
  191. امیرهرمز : امیر (یعنی پادشاه یا خان و سلطان) هرمز (نام پسر یزدگرد، پسر بهرام گور)
  192. امیـرهوتن : امیر (یعنی پادشاه یا خان و سلطان) هوتن (کسی که خوش‌اندام است، نام یکی از سرداران اسطوره‌ای ایران باستان)
  193. امیرهوشمند : امیر (یعنی پادشاه یا خان و سلطان) هوشمند (به معنای دانا)
  194. امیرهوشنگ : امیر (یعنی پادشاه یا خان و سلطان) هوشنگ (به معنای کسی که زندگی خوبی ایجاد می‌کند)
  195. امیرهوشیار : امیر (یعنی پادشاه یا خان و سلطان) هوشیار (کسی که باهوش و آگاه است)
  196. امیرهومان : امیر (یعنی پادشاه یا خان و سلطان) هومان (هومن – یکی از شخصیت‌های شاهنامه)
  197. امیرهومن : امیر (یعنی پادشاه یا خان و سلطان) هومن (کسی با نیک اندیشی)
  198. امیریاشار : امیر (یعنی پادشاه یا خان و سلطان) یاشار (نامی آذری – به معنای جاوید)
از اینکه با ما در مجله رضیم همراه بودید، سپاسگزاریم.
در این مقاله اسامی ترکیبی پسرانه با اسم امیر را مشاهده کردید. برای دیدن بیشتر نام‌های دخترانه و پسرانه می‌توانید از جدول زیر استفاده کنید.

“`

اسامی پسرانه به ترتیب حروف الفبا

اسم ترکیبی پسر با امیر : ۱۸۹ اسم شیک پسرانه که با امیر شروع میشود
جدول اسامی پسرانه با اول حرف مورد نظر
الف (اَ.اِ.اُ) آ ب پ ت ث ج چ
ح خ د ذ ر ز ژ س
ش ص ض ط ظ ع غ ف
ق ک گ ل م ن و ه (ه،هـ)
ی

اسامی دخترانه به ترتیب حروف الفبا

جدول اسامی دخترانه با اول حرف مورد نظر
الف (اَ.اِ.اُ) آ ب پ ت ث ج چ
ح خ د ذ ر ز ژ س
ش ص ض ط ظ ع غ ف
ق ک گ ل م ن و ه (ه،هـ)

سایت رضیم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا