آیا میدانید

اسم دختر ترکی : 500 اسم دختر ترکی استانبولی و ترکی آذربایجانی

بهترین آپلیکیشن آشپزی

“`html

اسم دختر ترکی

اسم دختر ترکی استانبولی

اسم دختر ترکی از نام‌های محبوبی هستند که ایرانیان دوست دارند برای فرزندانشان انتخاب کنند. در اینجا ما تعدادی از اسم دختر ترکی استانبولی را معرفی می‌کنیم تا با نام‌های زیبا و دخترانه ترکی آشنا شوید.

اسم دختر ترکی جدید

  • َتن آی : مانند ماه
  • َزرتکین : بانو با ارزش
  • آک ییلدیز: ستاره پرنور
  • دیکمَن : نوک کوه
  • سونار : هدیه می‌دهد
  • آئل سئوَر : شیفته ایل
  • آچا : بانوی محترم و بزرگتر
  • آچالیا: نام یک گل
  • آچقین گول : گل بازشده
  • آچیق : روشن و خوش‌اقبال
  • آچیق گول : غنچه یا گل شکفته
  • آچیق گون : روز روشن و درخشان
  • آدیگول : نام و مانند گل
  • آرزی : دلنواز، زیبا
  • آسانا : دختر زیبا
  • آسلیم : مفید و با خیر
  • آشقین : پرشور، فراوان
  • آغ بنیز : چهره سفید
  • آغان : شهاب آسمانی، شعله آتش
  • آغجا : سفید و نورانی
  • آغجاقیز : دختر سپید روی
  • آغجاگول : مانند گل سفید
  • آک ایپک : ابریشم سپید
  • آک بوداک : شاخه درختی سفید، بوته سفید
  • آک چیچک : گل سپید
  • آکچین : پاکدامن و محترم
  • آکمان : سفید و بی‌گناه
  • آلِو : شعله آتش، داغ
  • آل چیچک : گل سرخ
  • آل کیم : رنگین‌رنگین
  • آل گول : گل سرخ
  • آلا گؤز : چشم درشت و آبی
  • آلانور : نور درخشان و براق
  • آلتان : طلا، شفق سرخ
  • آلتونای : ماه طلایی

“““html
: طلا

  • آلتینای : ماه زرین، نماد زیبایی و ثروت
  • آلتینلی : زرین، اشاره به رنگ و ارزش طلا
  • آلتینیار : یارطلایی، دوست به‌درخشندگی طلا
  • آلقا : پسندیدن، ابراز علاقه
  • آلقیش : ستودن، تحسین و تشویق
  • آلگون : آفتاب سرخ، رنگ گرم و زیبا
  • آلنار : انار سرخ، نشانه طراوت و زندگی
  • آلیشان : علف آهو، نماد لطافت و زیبایی طبیعی
  • آمراق : دوست داشتنی، شیدا و پاک و صاف
  • آمول : شکیبا، آرام و با ادب
  • آناشن : مادر شاد، نماد خوشحالی و شادی
  • آناک : خاطره، هدیه‌ای از گذشته
  • آناگول : گل مادر، نماد دختران زیبا و دوست‌داشتنی
  • آنایار : یار مادر، دوست و همراه مادر
  • آنداچ : یادگار، نشانه‌ای از خاطرات خوب
  • آنلیک : فهمیده، شخصی با درک و هوش
  • آنناک : یادگار، یادآور زمان‌های خوب
  • آنی : خاطره، یادآوری لحظات خوب
  • آی : ماه، نشانه زیبایی و روشنایی
  • آی بن : آفریده همچون ماه، زیبا و روشن
  • آی بنیز : ماه رخ، صورت زیبا و دلربا
  • آی پار : درخشنده همچو ماه، نورانی و زیبا
  • آی پری : زیبا همچون ماه، دل‌انگیز و جذاب
  • آی تک : مهسا، دختر زیبا به سبک ماه
  • آی تن : ماه، نماد زیبایی و روشنایی
  • آی جامال : به زیبایی ماه، نمادی از زیبایی
  • آی چیچک : گل آفتابگردان، نشانه‌ای از طبیعت روشن و شاداب
  • آی دار : کاکل، یال، زیبایی و لطافت
  • آی دینچ : پابرجا چون ماه درخشان، ثابت و خیره‌کننده
  • آی سَل : پرتو مانند ماه، نورانی و درخشان
  • آی سَن : همانند ماه هستی، زیبا و خاص
  • آی سِئو : دوست داشتنی مانند ماه، با دل‌ربایی و جذابیت
  • آی سون : هدیه ماه، نشانه‌ای از زیبایی و مهربانی
  • آی سونا : زیباروی متعلق به ماه، زیبایی درونی و بیرونی
  • آی سوی : از نسل ماه، خصایص خوب و مثبت
  • آی سین : مثل ماه هستی، زیبا و روشنی‌زا
  • آی فَر : سفید مثل ماه، نشانه پاکی و لطافت
  • آی قاش : دارای ابروانی همچون هلال ماه، زیبا و منحصر به فرد
  • آی قیز : دختر ماه، نماد زیبایی و جاذبه
  • آی گئن : مرتبط با ماه، دوستی نزدیک و همدل
  • آی گول : گل ماه، زیبایی و لطافت
  • آی نور : نور ماه، روشنایی و آرامش
  • “““html

  • آی نیسه : دختری که بسیار زیبا مانند ماه باشد
  • آیپارا : ماه نو و هلال ماه
  • آیتاج : تاجی که مانند ماه می‌درخشد
  • آیتار : کسی که خوشحالی را به ارمغان می‌آورد
  • آیتارشن : پیام‌آور شادی
  • آیتن : دخترانی که همانند یکدیگر هستند، مثل کیمی و آیلار
  • آیجان : دختری که روحش به پاکی ماه است
  • آیدا : گیاه خوشبوی در ماه
  • آیداشن : شادی در نور ماه
  • آیداگول : گل ماه
  • آیدان : کسی که شبیه به ماه است یا از ماه آمده است
  • آیرال : فردی که ممتاز و خاص باشد
  • آیسان : دخترانی که مانند ماه هستند
  • آیسودا : تصویر ماه در آب
  • آیشان : افرادی که به مانند ماه شناخته می‌شوند
  • آیشن : مانند ماه صاف و دوست‌داشتنی
  • آیشین : آیا به دنبال طراوت و زیبایی هستید؟
  • آیلا : نور یا هاله‌ای که دور ماه را احاطه کرده است
  • آیلار : ماه‌ها و نورهای ماه
  • آیلان : همراه با ماه و شبیه به آن
  • آیلین : نور و هاله‌ای که در اطراف ماه است
  • آیمان : انسانی که زیبا و همچون ماه است
  • اسم دختر به زبان ترکی استانبولی

    1. آیمان : شبیه به ماه
    2. آیناز : به معنای مهناز
    3. ائتکین : فردی که تأثیرگذار است
    4. ائتناز : کسی که ناز می‌کند
    5. ائل آی : ماه ایل، زیبایی ایل
    6. ائل بَزَر : چهره زیبای ایل
    7. ائل بزه ر : کسی که زینت‌بخش ایل است
    8. ائلبالی : مثل عسل و شیرین ایل
    9. ائل تاج : تاج ایل و فردی که مورد احترام است
    10. ائلتاش : هم ایل و هموطن
    11. ائل چین : فردی که برای ایل و مردم مناسب است
    12. ائلکین : میهمان و سیاح
    13. ائلگین : فرد غریب و مهاجر، کسی که از خانه دور است
    14. ائلناز : ناز ایل
    15. ائوین : هسته و اصل هر چیز
    16. اوتکو : به معنای خوشبختی و سرانجام خوب
    17. اود آنا : مادر آتش
    18. اود دنیز : دریای آتش
    19. اودشَن : فرد شاد و آتشین
    20. اوروز : بخت و خوشبختی، ماه روزه‌داری
    21. اوزای : فضا و دنیای وسیع
    22. “““html
    23. اوزوک : انگشتر
    24. اوستون : بهتر
    25. اوسلو : صاحب کمال
    26. اوغور : موفقیّت ،بخت
    27. اوغورلو : فرخنده فال
    28. اوکای : آفرین
    29. اولجا : غنیمت،بخشش
    30. اولجای : بخت
    31. اولدوز : ستاره
    32. اولکَر : هفت ستاره خوشه پروین
    33. اولکان : بسیاربزرگ
    34. اولگون : رنگ آبی،به رنگ آب
    35. اولوس : ملّت ،قوم وطایفه
    36. اوماچ : امید،مقصد ،آرزو
    37. اومای : الهه
    38. اونای : شریف، نامدار
    39. اونسال : بسیارمشهور
    40. اونلو : پرآوازه،جذّاب
    41. اویسال : حرف شنو
    42. ایپک : ابریشم
    43. ایپک تن : دارای پیکری لطیف مثل ابریشم
    44. ایپک نور : برّاق
    45. ایزگی : باهوش و دادگر
    46. ایزیناز : خوش اثر
    47. ایستَر : خواستن
    48. ایستَک : آرزو،خواسته،مراد
    49. ایشیک : فروغ
    50. ایشیل : فروغ
    51. ایشیلار : درخشنده ، روشنایی ها
    52. ایشیلاک : تابنده،دارای درخشش
    53. ایشین : پرتو
    54. ایشین سو : درخشش آب
    55. ایلدَش : متولد شدگان در یک جا
    56. ایلدیر : روشنایی ،برق زدن ،درخشش
    57. ایلقیم : سراب
    58. ایلک آی : ماه نو ،ماه هلال
    59. ایلک ایز : اولین نشانه
    60. ایلکناز : اولین ناز (اولین دختر خانواده )
    61. ایلگی : مناسب،ارتباط ووابستگی،کنجکاوی
    62. ایلمَن : وابسته به ایل وطایفه
    63. اینجی : مروارید،بسیار تابنده
    64. اٶزَل : چیره دست ،مخصوص،جداگانه
    65. اٶز آیتان : شبیه به شفق
    66. اٶز آیسان : نظیرماه
    67. اٶز پینار : منبع آب منحصر به فرد، آب حیات بخش
    68. اٶز جان : تَنی،عزیز و محبوب
    69. اٶز دَش : ببدون فرق،کاملا یکسان
    70. اٶز دَک : جملۀ بی‌نقص، صحیح
    71. “““html
      : مادّه، تنۀ درخت

    72. اٶز گو : منحصربه‌فرد، ویژه
    73. اٶزبَن : خال ویژه و مادرزاد
    74. اٶزبال : عسل اصل وحقیقی
    75. اٶزبیل : کسی که دارای دانشی خاص است، باسواد، فهمیده
    76. اٶزگولَچ : دارای طرز خنده‌ای خاص
    77. اٶزگول : ویژگی، گونه و نوع
    78. اٶزگونَش: همچون خورشید
    79. اٶزلَر : حسرت کشنده، دلتنگی
    80. اٶزلَم : در شوق دیدار کسی یا چیزی بودن، حسرت، آرزو
    81. اٶزن : توجه و اعتنای جدی
    82. اٶزیورت : سرزمین مادری، میهن، ایل
    83. اٶکه : تیزفهم، باهوش
    84. اٶگه : عاقل، وزیر، مشاور
    85. اٶن ایز : نخستین اثر، اولین راه
    86. اٶوگول : سزاوار ستایش
    87. اٶیوک : هیجان حاصل از عشق و محبت
    88. أ رَکانا : آزاد
    89. أرگول : مثل گل
    90. أرمَن : لایق احترام، خوش یمن
    91. أرمغان : هدیه، تحفه
    92. أسمر : گندمگون، ریشه عربی دارد
    93. أسیم : وزش باد، مه
    94. ألیک : آهو
    95. بَتی : تصویرکردن، چهره، اندام و پیکر، قامت
    96. بَتیک : نامه، نوشته‌های رسمی
    97. بَدیز : زیبا، خوش قد و قامت، ظریف
    98. بَگَنچ : خوشایند، پسندیده
    99. بَلگَن : شایسته، لایق، سزاوار
    100. بَلگَین : واضح، بارز و آشکار، روشن
    101. بَن شَن : من خوشبخت هستم، من شادم
    102. بَن گول : گل خالدار

    اسامی دخترانه ترکی جدید و شیک

    • بَن لی : دارای خال
    • بَنزَر : شبیه، نظیر، مانند، شایسته، مناسب
    • بَنگین : دائمی، جاویدان
    • بَنیجه : جاودان و همیشگی
    • باخیش : نگاه
    • بادام گؤز : چشم بادامی
    • باریش : آتش‌بس، آشتی
    • بارینج : شبدر کوهی
    • باغیش : بخشیدن، هدیه کردن
    • بال سان : شیرین مانند عسل، متعلق به عسل
    • بالا : اولاد، فرزند، نوزاد
    • باللی : ترکیب شده با عسل، شیرین و لذت بخش مانند عسل
    • “““html

      • بایاز : در واقع یعنی سفید و ریشه عربی دارد.
      • بایان : یعنی خانم یا بانو.
      • بایراق : یک تکه پارچه رنگی که نشان یک دولت، ملت، حزب یا گروه خاص روی آن است.
      • بولود : به معنی ابر یا بخار است.
      • بیر گول : گل بی‌نظیر و منحصر به فرد.
      • بیرجه : به معنی تنها، یگانه یا یکی است.
      • بیرسَن : کسی که یکی باشد، تنها و یگانه.
      • بیلگه : کسی که اطلاعات عمیق و مفیدی دارد.
      • بیلگی : به معنی دانش و سواد است.
      • بیلگین : به کسی که صاحب دانش است اطلاق می‌شود.
      • پَتَک : یعنی کندو.
      • پَک اؤز : به معنای صبور بودن است.
      • پارلا : به معنی بدرخش و خوشحال شو.
      • پارلار : به معنای نور افشانی و درخشش است.
      • پارلاش : به معنای درخشندگی است.
      • پارلاک : به معنای نورافشان و خوشحال است.
      • پیرلانتا : به معنی برلیان یا الماس تراشیده شده است.
      • پینار : چشمه یا چشمه جوشان آب است.
      • تَرگول : گل نوشکفته یا شکوفه تازه است.
      • تَرنیسه : دختر جوان و شاداب است.
      • تَک آی : ماه یگانه است.
      • تَک گول : گل بی‌همتا است.
      • تَکسین : به معنای یکی یا یک‌دانه است.
      • تَگیر : به معنی ارزش یا قیمت است.
      • تئل نار : به زیباییتی که موهایش درخشان مثل آتش است، اشاره می‌کند.
      • تئل نور : به کسی که موهای شفاف و درخشانی دارد، گفته می‌شود.
      • تئللی : دختری با گیسوان بلند و زیبا.
      • تئلناز : دختری با گیسوی نرم و لطیف است.
      • تابراک : یعنی سرزنده و زرنگ و کارآمد.
      • تاتلی : به معنای بامزه و با نمک است.
      • تاچلی : یعنی با تاج بر سر.
      • تارو : به معنای برخاسته و زیبا است.
      • تاریم : به معنی چادر یا مکان پوشیده است.
      • تالکوک : جایی که کوه‌ها به هم می‌رسند.
      • تامای : به معنای چشم‌انداز کامل است.
      • تان آک : به معنی سرخی افق و جالب و شگفت‌آور است.
      • تان آل : به معنی مشابه شفق و حیرت‌انگیز است.
      • تان زَر : به معنی طلای شگفت‌انگیز است.

      اسم‌های دختر کمیاب ترکی

      1. تان سو : به معنای شگفت‌انگیز و حیرت‌آور است.
      2. تان گول :
        “““html
      3. گلی که صبح زود بشکفد، گل صبحگاهی
      4. تایسیز : بی همتا
      5. توپاز : نوعی سنگ قیمتی
      6. تورمَن : مرغوب و با کیفیت
      7. تورناز : دختر ترک و نازدار
      8. تولین : آنکه بسیار ظریف دیده می‌شود، آینه
      9. توماقان : گل نیلوفر
      10. تونا : نام ترکی رود «دونای» که بعد از رود ولگا در اروپا خیلی طولانی است
      11. تویقو(دویغو) : احساس، عاطفه
      12. جَرَن/جَران : آهوی ماده
      13. جئیران/ جیران : غزال، آهو
      14. جان ایپک : دارای روانی چون ابریشم
      15. جان سِئل : زنده و جاندار
      16. جان سونار : آن که جان فدای دوست کند.
      17. جان سوی : از تبار نیکان
      18. جان شَن : خوشبخت، خوشحال و سرزنده
      19. جیلوه لی : عشوه‌گر
      20. جیلوه ناز : نازنین، عشوه‌گر
      21. چئچئن : برازنده و خوشایند
      22. چاغداش : معاصر، هم عصر، زندگی کردن در یک زمان
      23. چاغری : شاهین شکاری، دعوت کردن، بیانیه، فراخواندن
      24. چاغلار : آبشار، آب روان جوشان و کف آلود
      25. چاغلایان : آبشار
      26. چاقیر : شاهین تیز پرواز
      27. چایلان : ماسه‌زار، ریگزار
      28. چلنگ : حلقه گل، تاج طلا یا نقره
      29. چولپان : نام ستاره‌ای
      30. چیچک : شکوفه، گل
      31. چیچک ناز : نازنین همانند گل
      32. چیلَک : توت فرنگی
      33. چیم ناز : بسیار نازکننده، طنّاز
      34. خاتون : بانو
      35. خانیم : بانو
      36. خانیم زَر : زر بانو
      37. دَفنه : درختچهٔ برگ بو
      38. دَنیز : دریا بی‌نهایت
      39. دادلی : خوشمزه، بامزه
      40. داغشَن : شادی کوهستان
      41. دالغا : موج
      42. دانشن : فجر شادی
      43. دور تَکین : مانند مروارید، دوست‌داشتنی
      44. دورا : قله کوه
      45. دوزگون : سالم و کامل و بی‌کم و کاست
      46. دوزلو : بانمک
      47. دولغون : پر، تمام
      48. دولقون : تمام و کامل
      49. “““html

      50. دویسال : احساس داشتن
      51. دویغو : توانایی درک کردن
      52. دیرلیک : آرامش و راحتی
      53. دیلَک : آرزو و خواسته
      54. دٶکمن : زیبا و لایق
      55. دٶنوش : برگشتن و همچنین به معنی پیشرفت
      56. رشمه : روبانی برای زیباسازی
      57. زَرخانیم : زربانو، زنی با زینت و زیبایی
      58. زَرلی : کسی که زر می‌پوشد
      59. ژَمیس : میوه
      60. ژاریک : درخشان
      61. ژالین : شعله یا آتش
      62. سَرپیل : پاشیدن و پخش شدن
      63. سَرمین : با حیا و با آبرو
      64. سَلَن : صدای خوشایند
      65. سَلما : برگ بزرگ
      66. سئچکین : سزاوار انتخاب و برگزیده
      67. سئزَر : توانایی درک کردن
      68. سئزال : با احساس و توانایی فهم
      69. سئل شن : سیل شادی و خوشحالی
      70. سئلناز : شادی و زیبایی دلنواز
      71. سئوَر : دوست داشتنی و دوست دارندۀ دیگران
      72. سئوَن : عاشق
      73. سئودیم : به چیزی که دوست دارم علاقه پیدا کرده‌ام
      74. سئوسای : احترام متقابل در عشق و دوستی
      75. سئوشن : به شادی اهمیت بده
      76. سئوکال : با صداقت زندگی کن و در عشق صداقتی داشته باش
      77. سئوگی : احساس دوستی و محبت
      78. سئوناز : کسی که دوستدار ناز و محبت است
      79. سئویل : شایستۀ دوست داشتن
      80. سئویم : دلکش و جذاب
      81. سئوین : خوشحال و شاد شدن
      82. سئوینج : حس شادی و خوشحالی
      83. ساچلی : مویی بلند و زیبا
      84. ساچناز : دختری با موی زیبا و دلربا
      85. سارین : ترانه یا آواز
      86. ساناز: بی‌همتا و منحصر به فرد
      87. سانای : محترم و بزرگوار
      88. سای گول : گل شریف و زیبا که قابل احترام است
      89. سایا : صمیمی و بی‌ریا
      90. سایات : کسی که نام و مقام دارد
      91. سایرا(سِهره یاسِیره ) : غنای آواز و چه‌چه زدن بلبل
      92. سایراش : به آرامی آواز خواندن یا زمزمه کردن
      93. سایراو : پرنده‌ای که آواز می‌خواند، بلبل
      94. سایقی : احترام و ادب
      95. سایقین : کسی که احترام می‌گذارد
      96. “““html
        سایلان : عزیز

      97. سایلاو : نماینده، برگزیده
      98. سایین : قابل احترام
      99. سرین : صبر
      100. سورمه : سُرمه
      101. سولماز : همیشه
      102. سون گول : آخرین گلی که از مادر به دنیا آمده (فرزند دختر)

      اسم دختر ترکی که در ثبت احوال مجاز است

      • سونا : قو، اُردک، به عنوان وصف دختر زیبا به کار می‌رود.
      • سونال : هدیه داده شده
      • سونای : آخرین شب ماه، بخشیده شده، تقدیم شده
      • سیبئل : قطره باران، خوشه گندم
      • سیرما : گلابتون، رشته‌های نازک از طلا و نقره شبیه به نخ، رشته زرین
      • سیلا : پیوستن، وصال
      • شَن آی : ماهی که شادی می‌آفریند
      • شَن ایز : نشانه‌ای از شادی
      • شَن سَس : صدای خوش
      • شَن گول : گلی که خوشبختی به ارمغان می‌آورد
      • شَن ناز : دختر عزیز و شاداب
      • شَنال : خوشحال
      • شن یار : یاری که شادی می‌آورد
      • طرلان/طارلان/ترلان/تارلان: بازگشت به حالت اولیه
      • فَرآی : نور ماه، زیبایی ماه
      • فولیا : گل نسرین، نرگس زرد
      • فوندا : علف زار
      • قَرَنفیل : گل میخک
      • قاراتئل : با موهای سیاه
      • قاراجا : رنگ تیره، بز کوهی
      • قاراگیله : انگور سیاه
      • قاراگٶز/قره گوز: چشمان سیاه
      • قنیره : زیبارو و بی‌نظیر
      • قوتلوآی : ماهی مقدس و خوش یمن
      • قیز ناز : دختر زیبا
      • قیزیل : قرمز، طلا
      • قیزیل گول : گل سرخ (رز)، گل محمدی
      • کَپَنَک : پروانه
      • کَکلیک : کبک، پرنده کوهستانی
      • کَلَبَک : پروانه
      • کؤنول : قلب، دل
      • کاراک : مردمک چشم
      • کاواک : درخت تبریزی، سپیدار
      • کایرا : نیکویی کردن
      • کایران :
        “““html
      • چمن : مکانی صاف و باز
      • کوتکو : ساده و با ادب
      • کونات : مهربان و دلسوز
      • کٶلگه : سایه
      • گؤزَل : زیبا و بی نقص
      • گؤزَن : بسیار جذاب و خوشگل
      • گؤک سَن : آسمانی و مانند آسمان
      • گؤک سئل : آسمانی و دارای رنگ آسمان
      • گؤک من : دختری با پوست سفید و موی طلایی و چشم‌های آبی
      • گؤی چَک : زیبا و دوست‌داشتنی
      • گل سئوین : شاد شدن و خندیدن و رقصیدن
      • گلین : عروس
      • گول آی : ماهی که مانند گل زیباست
      • گول ایز : نشانی از گل
      • گول بَن : شخصی با ظاهری مانند گل
      • گول باهار : گل‌های بهاری
      • گول بنیز : گل صورت
      • گول بوداق : شاخه یا بوته گل
      • گول تَک : گل کمیاب و بسیار خاص
      • گول دَم : گلی که بوی خوب می‌دهد
      • گول سَرَن : پراکنده‌کننده گل‌ها
      • گول سئل : توده‌ای از گل
      • گول سئوَن : عاشق گل‌ها
      • گول سئو : عاشق و شیدا برای گل
      • گول سوی : شخصی با اصل و نسب خوب مانند گل
      • گول یاز : گل فصل بهار
      • گولدَن : چیزی که از گل درست شده، گلی
      • گولر : افرادی که همیشه لبخند می‌زنند و مهربان هستند
      • گولرآی : ماهی با چهره خندان
      • گولسون : کسی که همیشه شاد است
      • گوللَر: گل‌ها
      • گوللو : ظاهری آراسته با گل
      • گولوش : نشانه‌ای از شادی و خنده
      • گولومسَر : دائما خندان و شاد
      • گولین : شبیه گل و باغی از گل‌ها
      • گوموش : نقره یا ماده نقره‌ای
      • گونَش : خورشید
      • گون : خورشید و روز و زمان
      • گون سئل : مانند خورشید روشن
      • گون فَر : نور و پرتو خورشید
      • گونول : خواسته و آرزوی دل
      • گٶزده : خوشایند و دوست‌داشتنی
      • لاچین : نوعی شاهین
      • “`

        • مَلتَم : باد در سواحل ، مه
        • مئلیسا : نوعی پرتقال به نام ترنج
        • مارال : گوزن ماده
        • مارتی : پرنده‌ای به نام مرغ دریایی
        • ماویش : دختری با موهای روشن و چشمان آبی
        • مایوک : گل غنچه شده یا شکوفه
        • مورَن : رود یا جوی آب
        • مورایپَک : نوعی پارچه مخملی از ابریشم به رنگ بنفش
        • مورتان : رنگ صورتی که هنگام سپیده دم دیده می‌شود
        • مورگول : گل به رنگ بنفش
        • مویان : خیر و نیکوکاری
        • مین گول : هزار گل
        • مین ناز : چندین ناز و لطافت
        • ناخیش : یعنی همان نقش یا الگو
        • نارچیچک : گل انار
        • نارگول : گل انار
        • نارگیله : دانه‌های داخل انار
        • نارین : ظریف و باریک
        • نارین گول : گل یا شکوفه‌ی ظریف
        • نازلی : پر از ناز و ادابازی
        • نازلی : طرز جلب توجه کردن به زیبایی
        • نورال : روشنایی و نور
        • نورایشیک : بسیار درخشان و نورانی

        اسم‌های دخترانه از استانبول

      1. نورچین : بارش روشنایی و تابش نور
      2. نوردان : کسی که از نور به وجود آمده است
      3. نورسان : مانند نور درخشنده
      4. نورلان : کسی که به تدریج نورانی می‌شود
      5. نورمان : شبیه نور
      6. وَردا : نامی که از کلمه‌ی کهن “ورتا” به معنی گل سرخ گرفته شده است
      7. وارجان : کسی که جان و دل دارد
      8. یئشیم : سنگ یشم باارزش
      9. یئنی شن : جشن و شادی تازه
      10. یئنی گول : گل تازه شکفته
      11. یاراش : دوست داشتنی و جذاب
      12. یاراشیق : زیبا و دلنشین
      13. یارپاق : برگ درخت و گیاهان
      14. یارلیک : دستوری یا حکمی
      15. یارماکان : هدیه و سوغات
      16. یازباهار : فصل بین تابستان و زمستان که همان پاییز است
      17. یازگول : گل تابستانی
      18. یاسام : قانونی و قاعده‌ای برای نظم و ترتیب
      19. یاشا : آفرین و زنده باد
      20. یاشار : کسی که زندگی می‌کند

      “`html

    • دارای عمر طولانی، تندرست و سرزنده
    • یاشام : عمر، زندگی
    • یاشیق : خورشید، نور آفتاب
    • یاشیل : سبز رنگ، تروتازه
    • یاشین : آذرخش
    • یاغمور : باران، بارندگی
    • یالدیز : آراسته به آب طلا و نقره
    • یالقین : سراب
    • یاناک : گونه، لپ
    • یورتسال: میهنی
    • یوردام : چالاکی، ناز، عشوه
    • یوردوم : میهن من
    • یوروک : طرز زندگی
    • یوسما : نازنین، عشوه‌گر
    • یوکسَل : برتر، اوج‌گیرنده، دارای قیمت
    • اسم دختر ترکی : 500 اسم دختر ترکی استانبولی و ترکی آذربایجانی
      جدول اسامی دخترانه با اول حرف مورد نظر
      الف (اَ.اِ.اُ) آ ب پ ت ث ج چ
      ح خ د ذ ر ز ژ س
      ش ص ض ط ظ ع غ ف
      ق ک گ ل م ن و ه (ه،هـ)
      ی

      اسم دختر ترکی را بر اساس درخواست‌های مکرر شما همراه با معنی در این مقاله گردآوری کرده‌ایم. امیدواریم اسامی دختر ترکی استانبولی مورد پسند شما عزیزان قرار گیرد و بعد از استفاده از این اسامی، این صفحه را با دیگر دوستان به اشتراک بگذارید.

      سایت رضیم
      “`

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    دکمه بازگشت به بالا