آیا میدانید
اسم پسر با ش : ۱۰۹ اسم پسرانه بسیار زیبا که با حرف ش شروع میشوند

اسم پسر با ش
اسم پسر با ش : آیا به دنبال یک اسم سنتی هستید؟ آیا اسم فرزندتان باید رایج باشد یا تمایل دارید اسم خاصی انتخاب کنید؟ آیا دوست دارید نظر دیگران را در این زمینه بدانید؟
با ما همراه باشید و فهرست کامل اسامی پسرانه با حرف ش را مشاهده و استفاده کنید.
اسامی فارسی پسرانه که با حرف ش شروع میشوند
ردیف | اسم | معنی | |||||
1 | شهنام | نام بزرگ و با عظمت، دارای نام شاهانه و نیکو | |||||
2 | شهنور | نور شاه و به معنای نور خدا | |||||
3 | شهیاد | شامل شه (شاد) و یاد (خاطره)؛ یادگار شاه و یاد خدا | |||||
4 | شهیار | یاور شاه و کمککننده او، نام یک دانشمند زرتشتی در قرن یازدهم | |||||
5 | شیانا | پاداشدهنده و جزا دهنده | |||||
6 | شیران | نام دهی در شهرستان جیرفت | |||||
7 | شیراک | نام پدر هرمزد، سازنده کتیبه کعبه زرتشت | |||||
8 | شیردل | باسرعت، شجاع و دلیر | |||||
9 | شیرزاد | شجاع و زاده شیر، همچنین نام جارچی انوشیروان | |||||
10 | شیرو | نام یک پهلوان در زمان گشتاسپ | |||||
11 | شهمیر | شهری در استان سمنان، به معنی شاه و امیر | |||||
12 | شهسوار | شاه سوار و ماهر در سوارکاری، شخصی بسیار برجسته | |||||
13 | شهسان | مانند شاه و دارای جلال و شکوه | |||||
14 | شهزاد | شاهزاده و فرزند شاه | |||||
15 | شهریار | پادشاه و رهبر بزرگ یک شهر | |||||
16 | شهرود | بلبل خوش نوا و آوازخوان قدیمی | |||||
17 | شهروز | روزشاه و همچنین نام شهری در زمان خسرو پرویز | |||||
18 | شهروین | نامی باستانی به نام شهنام | |||||
19 | شهریور | ماه ششم در تقویم شمسی و آخرین ماه تابستان. همچنین در روز چهارم هر ماه شمسی و نام یک فرشته در دین زرتشتی. | |||||
20 | شهروان | به معنای شهربان و نگهبان شهر در نواحی خالص. | |||||
21 | شهرداد | (تلفظ: šah rād) به معنای پادشاه جوانمرد و مهربان، پادشاه شجاع و بخشنده. | |||||
22 | شهرام | (تلفظ: šahrām) به معنای مطیع و آرام شاه و همچنین شاه شاد و خوشحال. | |||||
23 | شهراد | پادشاه جوانمرد و مهربان. | |||||
24 | شهباز | پرندهای شکاری که از باز بزرگتر و کمگیراتر است. میتواند به معنای تاریکی و درویش صاحب کمال هم باشد. نوعی باز سفید با چشمهای زرد. | |||||
25 | شِهام | به معنای تیزهوش و چالاک. | |||||
26 | شنتیا | به معناهای فاتح و پیروز، جوانمرد و دلاور است. | |||||
27 | شمشاد | درختچهای همیشه سبز که در حاشیهی باغچهها کاشته میشود؛ از این کلمه همچنین به معنای شخص خوشقد و قامت و زلف و محبوب نیز استفاده میشود. | |||||
28 | شکیب | به معناهای انتظار، تحمل، حوصله و صبر است. | |||||
29 | شروین | برادر انوشیروان، پادشاه ساسانی. به معنای بینهایت و ابدی. | |||||
30 | شروان | درخت سرو و نام دایه در داستان سمک عیار. | |||||
31 | شرمین | به معنای باشرم، باحیا و خجول. | |||||
32 | مرغ شباویز | مرغی که در شب خود را به یک پای بیاویزد و صداهای خاصی تولید کند، به عنوان مرغ حق هم شناخته میشود. | |||||
33 | شبان | به معنای چوپان و نگهبان گله. | |||||
34 | شباهنگ | بلبل، مرغ سحر، ستاره صبح و کاروانکشی. | |||||
35 | شایگان | به معنای ارزشمند و ممتاز. | |||||
36 | شایان | به معنای شایسته و سزاوار، و همچنین به معنای فراوان. | |||||
37 | شایا | به معنای شایسته و لایق. | |||||
38 | شاویس | ترکیبی از دو واژه “شاه” و “ویس” که به معنای شاه اویس است. | |||||
39 | شاهکار | به معنای کار برجسته و ممتاز. |
40 | شاهنگ | ملکه زنبور عسل |
41 | شاهنده | افراد متقی و پرهیزکار، نیکوکار، صالح – همچنین لقبی برای بهرام، پسر هرمز پادشاه ساسانی |
42 | شاهرخ | کسی که چهرهای شبیه به شاه دارد. چهره شاه مانند. |
43 | شاهدیس | کسی که شبیه به شاه است. |
44 | شاها | نام قلعهای که هولاکو خان اموال خود را در آنجا نگهداری میکرد. حافظ شبهای روزهداران. |
45 | شابرزین | شاه برزین |
46 | شابهار | نام یک معبد در نزدیکی کابل. |
47 | شاپور | پسر شاه، شاهزاده (در تاریخ به نام برخی از شخصیتها مانند شاپور پادشاه ساسانی دیده میشود) |
48 | شادان | خوشحال، خندان، شادمان، مسرور، خوشرو |
49 | شادبه | شخصی که از شادی بهرهمند است، خوشحال و خندان. |
50 | شادمان | خوشحال، شاد، فرحناک، مسرور، بشاش |
51 | شاهین | عقاب، پرندهای شکاری و زیبا به رنگ سیاه. |
52 | شاهو | شخصی که شبیه یک شاه بزرگ و با شکوه است. |
53 | شاهرود | رودی بزرگ. همچنین نوعی ساز موسیقی. |
54 | شاهرخ | کسی که دارای چهرهای شبیه به شاه است. چهرهای سلطنتی. |
55 | شاهپور | پسر شاه، فرزند نرینه شاه. شاهزاده. |
56 | شاه پر | بزرگترین پر بال پرندگان. |
57 | شاه برزین | نام شخصیتی در وندیدا (بخشی از اوستا). |
58 | شاد رو | ویژگی شخصی که سرشار از شادی و مهربانی است. |
59 |
شادکان |
نام یکی از شهرها در خوارزم. شهری خوشحال و کامیاب، و اسم برادر فریدون. |
60 | شادیار | خوشحال و شاداب. فردی که با شادی همراه است. |
61 | شارویه | نام پسر خسرو پرویز. |
62 | شاندیز | یکی از دهستانهای بخش طرقبه شهرستان مشهد. محلی بزرگ و زیبا با شکوه و عظمت. |
اسامی پسرانه عربی با حرف ش
ردیف | اسم | معنی |
1 | شهاب | شعله، ستاره، تیر شهاب، نمایان، بزرگ و با شکوه |
2 | شهابالدین | شخصی که مثل ستاره ای در دین درخشان است، نام یک حکیم معروف |
3 | شهامت | بی باکی، شجاعت و مردانگی |
4 | شهیر | پرآوازه، مشهور و سرشناس |
5 | شیبان | آشفته و پریشان |
6 | شمسالدین | خورشید دین، نام دو پادشاه |
7 | شمس | خورشید و نور |
8 | شکیل | زیبا و خوشاندام |
9 | شمایل | صورت و چهره |
10 | شیدالله | نور خدا |
11 | شمسالله | نور خدا |
12 | شکور | شکر کننده و سپاسگزار |
13 | شکرعلی | شکر + علی (بلندمرتبه) |
14 | شکرالله | تشکر از خدا و نعمتهایش |
15 | شقیق | دو نیمه، برادر ابی و امی |
16 | شفیق | مهربان و دلسوز |
17 | شفیع | دخالت کننده و میانجی |
18 | شفق | سپیده دم |
19 | شفا | درمان و بهبودی |
20 | شعبان | ماه هشتم از سال قمری |
21 | شریعت | آیین و دین |
22 | شریفالدین | دارای دین و آیین پاک. پاک و شریف در تمامی کارها |
23 | شریف | ارجمند، اصیل، با شرافت، نیکوکار، بزرگوار، محترم، عزیز، کریم، با صفا، خوب، مجید، محترم، شریف، نیک |
24 | شَرفالدین | موجب آبروی دین و آیین |
25 | شرف | آبرو، اعتبار، بزرگی، مقام، عزت، عفت، ناموس، نیکی |
26 | شرافت | اصالت، بزرگمنشی، عفت، نجابت |
27 | شجاعالدین | دلیر، شجاع. |
28 | شجاع | باجرت، جنگجو، بیباک، دلاور، دلیر، شجاع، مبارز، نترس، قهرمان |
29 | شُبیر | به معنی شیر کوچک، نام پسر هارون، پیامبر بنی اسرائیل. نمایانگر نیکی و بخشش |
30 | شاهد | نمونه، علامت، محبوب، معشوق، حاضر، گواه، ناظر |
31 | شباب | جوانی، مرد جوان |
32 | شاکر | شکر کننده، سپاسگزار؛ در حال قدردانی |
33 | شبیب | با ارزش و جوانمرد |
34 | شادن | بچۀ آهو |
اسامی کردی پسرانه با حرف ش
- شارو : نام یک جاندار سیاه رنگ که در هندوستان یافت میشود. به معنای سرزمین پربار و حاصلخیز
- شوان : به معنی شبان، چوپان، نگهبان گله
اسامی آشوری پسرانه با ش
- شارونا : نامی دخترانه و آشوری، به معنای سرزمین پربار و حاصلخیز
- شاهارا : به معنی حافظ شبهای روزهداران
- شایرایا : به معنای ستاره ناهید
- شمینه : به معنی حاصلخیز و پر برکت
اسامی ترکی پسرانه با ش
- شانلی : به معنای افتخار آمیز و مشهور – ترکیب شان (عربی) + لی (ترکی)، به معنای پرافتخار و شایسته تحسین
- شاهسون : به معنی دوستدار پادشاه و حامی او.
“““html
اسمهای هندی پسرانه با حرف ش
- شانیا : به معنی کسی که در تصمیمات و نظرات خود ثابت قدم و مصمم است.
اسمهای عبری پسربچهها که با ش شروع میشوند
- شبنا : به معنی جوان، نام یکی از وکلای دربار حزقیا، پادشاه یهودا.
- شُعَیب : پیامبری که بعد از هود و صالح در شهر مَدیَن زندگی میکرد و به احتمال زیاد شوهر حضرت موسی (ع) نیز بوده است.
- شمعون : به معنی شنونده، نام یکی از برادران یوسف (ع).
- شیث : (تلفظ: šeys) نام سومین پسر آدم و حوا که بر اساس باور مسلمانان مقام نبوت را داشت و اختراعکننده حروف هجایی بود.
بیشتر بخوانید :
با تشکر از شما که با مجله اینترنتی رضیم همراه هستید:
اسمهای پسرانه با ش ممکن است برای شما آشنا نباشند. بنابراین، ما در رضیم مجموعه کاملی از اسمهای پسرانه که با ش شروع میشوند همراه با معنی آنها را برای شما آماده کردهایم. اگر سوال یا نام خاصی در ذهنتان دارید، با ما در انتهای همین صفحه در میان بگذارید.
اسم پسر با ش که در ذهن شماست چیست؟
اسمهای پسرانه با ش ممکن است برای شما آشنا نباشند. بنابراین، ما در رضیم مجموعه کاملی از اسمهای پسرانه که با ش شروع میشوند همراه با معنی آنها را برای شما آماده کردهایم. اگر سوال یا نام خاصی در ذهنتان دارید، با ما در انتهای همین صفحه در میان بگذارید.
اسم پسر با ش که در ذهن شماست چیست؟
اسمهای پسرانه به ترتیب حروف الفبا
جدول اسمهای پسرانه با حرف اول مورد نظر | |||||||
الف (اَ.اِ.اُ) | آ | ب | پ | ت | ث | ج | چ |
ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س |
ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف |
ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه (ه،هـ) |
ی |
سایت رضیم
“`