دروغ سیزده چیست و از کجا آمده است ؟

تاریخچه دروغ سیزده!
«کجشدن برج میلاد»، اخبار فوت چهرههای سرشناس و دیگر دروغها، در روز سیزدهم فروردین به وجود میآیند و فقط همان روز ادامه دارند. این شایعات به «دروغ سیزده» مشهور هستند. اما این سنت از کجا شروع شده است؟
طبق داستانها، جمشید، شاه پیشدادی، در روز سیزده نوروز (سیزده بدر) در یک دشت سبز و زیبا خیمه میزند و مهمانی میگیرد. او این کار را چند سال متوالی انجام میدهد و از آن زمان این رسم در ایران جا افتاده و مردم سیزده بدر را در طبیعت جشن میگیرند.
اما وقتی به منابع تاریخی نگاه میکنیم، متوجه میشویم که بیشتر شواهد مربوط به دوران قاجار هستند و ثابت میکنند که سیزده بدر در فروردین یا صفر برگزار میشده است. به همین خاطر، برخی گمان میکنند که این جشن بیش از 200 سال قدمت ندارد. اما با دقت بیشتر میتوان شواهدی از قدیمیتر بودن این مراسم پیدا کرد.
همانطور که گفته شد، تنوع در برگزاری یک آیین و گسترش آن در میان مردم، نشاندهندهی قدیمی بودن آن مراسم است.
همچنین، مراسمی مشابه در تاریخ سومری و بابلی وجود داشته که جشنهای سال نو را در سومر به نام «زگموگ» و در بابل به نام «آکیتو» برگزار میکردند. این جشنها دوازده روز ادامه داشته و روز سیزدهم، جشنی در طبیعت برپا میشده است. به همین دلیل، احتمال میرود که سیزده بدر سابقهای دست کم چهار هزار ساله داشته باشد.
روز دروغ آوریل در بسیاری از کشورها به عنوان یک روز خاص با گفتن دروغهایی برای شوخی در 1 آوریل جشن گرفته میشود.
در برخی کشورها (مثل بریتانیا، اتریش، نیوزیلند و زیمباوه)، دروغگویی در این روز از صبح تا ظهر ادامه دارد و هر کس بعد از ظهر دروغ بگوید، لقب «احمق آوریل» میگیرد. اما در جاهای دیگر مراسم تا پایان روز ادامه دارد.
گمانههایی درباره منشا این رسم وجود دارد. یکی از معروفترین این نظریهها به اقدام شارل نهم پادشاه فرانسه در سال 1564 برمیگردد. او هنگامی که تقویم گریگوری را اصلاح کرد، جشنهای سال نو را از اول آوریل به اول ژانویه منتقل کرد. بعد از این تغییر، کسانی که هنوز در اول آوریل جشن میگرفتند، توسط دیگران مسخره میشدند و به آنها «احمقهای آوریل» گفته میشد.
دروغهای معروف اول آوریل در تاریخ:
در دهه 1950، تلویزیون هلند خبری مبنی بر واژگونی برج پیزا پخش کرد.
درختهای ماکارونی: در سال 1957، بیبیسی یک برنامه نشان داد که درختهای ماکارونی را در سوئیس نمایش میداد و اعلام کرد که سوسکهای ماکارونی آنها را تهدید میکنند. بسیاری از مردم با بیبیسی تماس گرفتند و پرسیدند چگونه درختهای ماکارونی را میکارند. این برنامه در حقیقت از یک فیلم به نام St Albans الهام گرفته شده بود.
دروغهایی درباره بیرون آمدن از خانه: در سال 1985، روزنامه L.A. Weekly خبری را در روز دروغ آوریل منتشر کرد که بسیاری از مردم را فریب داد.
تغییر عدد پی در آلاباما: در آوریل 1998، روزنامه New Mexicans for Science and Reason گزارشی منتشر کرد که در آن اعلام شده بود که قانونگذاران آلاباما رای دادهاند که ثابت پی تغییر کرده است. این داستان در واقع از یک رمان به نام غریبهای در سرزمین غریب (Stranger in a Strange Land) نوشته رابرت هاینلاین الهام گرفته شده بود.
ترور بیل گیتس: در سال 2003، بسیاری از وبسایتهای کره شمالی و چین ادعا کردند CNN گزارش داده که بیل گیتس، بنیانگذار مایکروسافت، به دلیل افت 1.5 درصدی در بورس چین ترور شده است. (به هر حال CNN در چین تحریم بود)
آب در مریخ: در سال 2005، خبری در وبسایت رسمی ناسا منتشر شد که نشان میداد آب در مریخ وجود دارد. این تصاویر در واقع یک لیوان آب روی شکلاتی به نام مارس (Mars Candy Bar) بود که به معنای مریخ است.
پری مرده: در سال 2007، یک فرد در وبسایتش تصاویری از جسد یک موجود ناشناخته 8 اینچی منتشر کرد.
“`html
که گفته میشد یک پری مومیایی شده است. او سرانجام پری را در eBay به قیمت 280 یورو فروخت!
شبکه تلویزیونی بیبیسی در سال 2008 گزارشی از کشف نوعی پنگوئن پرنده در قطب جنوب را پخش کرد. در این گزارش یک فیلم تلویزیونی از پنگوئنها و پرواز آنها تا جنگلهای آمازون نیز پخش شد.
زمان استاندارد: در کشورهای مختلف این شوخی آورده شده است که میگوید سیستم زمان به نوعی تغییر خواهد کرد که در آن، واحد زمان بر اساس توانهایی از 10 ذکر میشوند.
کنترل Gmail با حرکات بدن: گوگل در اول آوریل 2011 امکان جدیدی را در سرویس ایمیل خود معرفی کرد که به کمک آن و بدون استفاده از موشواره و صفحه کلید، کاربران به کمک وبکم می توانند به مدیریت ایمیل خود بپردازند و نامههای خود را بررسی کنند.
Google nose: شرکت گوگل در 1 اوریل 2013 امکان جدیدی را تحت عنوان google nose منتشر کرد ، در واقع قرار بود گوگل nose هر بویی را توسط موبایل و رایانه ایجاد کند و کاربران قادر به بوییدن آن باشند !
دروغ سیزده در ایران
بیش از شصت سال است که در ایران، گفتن دروغ سیزده نوروز، یا همان «ماهی آوریل» فرانسویها، از سوی چند روزنامهنگار ایرانی رواج پیدا کرده است. آغاز ماه آوریل یک روز پیش از سیزده نوروز میباشد، و این همزمانی دستآویزی شد که در سیزده نوروز که ویژه جشن، شادی و نیایش برای باران و باروری زمین است، زیر نام شوخی دروغ بگویند.
اسماعیل پوروالی، روزنامهنگار سرشناس ایرانی که میان همکارانش به آقای مدیر شناخته شده بود، در ماهنامه روزگار نو در اردیبهشت 1370 خورشیدی در پاریس نوشت: «ما شمارهی سیزده فروردین سال 1322 شمسی روزنامهی «نبرد» را یک پارچه به صورت دروغ درآوردیم. یکی از این دروغها، نطقی بود از هیتلر، که در آن بحبوحهی جنگ، دستور آتشبس میداد و این مژدهای بود که همهی مردم از پیر و جوان ، زن و مرد و بزرگ و کوچک را خوشحال میکرد. در کنار این دروغ شادیدهنده، دروغ آزاردهندهای که در آن روز بساط سیزده نوروز خیلیها را به هم ریخت، خبر فوت «حاج محتشم السلطنه» رئیس مجلس وقت بود، که چون در بین مردم تهران به خصوص بازاریها وجهه و احترام و اعتباری خاص داشت. هزارها نفر راه خانهی او را در پیش گرفتند تا در مراسم تشییع جنازهاش شرکت کنند.» روزنامه نبرد در آن زمان به مدیریت خسرو اقبال اداره میشد، و از همکارانش نیز میتوان محمود تفضلی، جواد فاضل، حسن ارسنجانی، جهانگیر تفضلی و اسماعیل پوروالی و چند نفر دیگر که در آن قلم میزدند نام برد. اسماعیل پور والی، چند سال پیش در پاریس در گذشت.
یکی از جنجالیترین دروغ آوریل در ایران خبر کج شدن و احتمال سقوط برج میلاد بود که روزنامه شرق در آخرین شماره خود در سال 1383 منتشر ساخت. این شوخی توسط رسانههای اپوزیسیون جدی گرفته شد و به تحلیل آن پرداختند. برخی دیگر نیز آن را به برنامه اتمی ایران نسبت دادند. همچنین قیمت ملک در مناطق اطراف برج نیز برای مدتی کاهش یافت.
حال مشخص نیست چرا با این که دروغ، یکی از مذموم ترین اعمال است، هنوز در برخی فرهنگها جا دارد و به آن پرداخته میشود.
دروغ سیزده و آنچه که در موردش نمیدانیم !
به گزارش رضیم به نقل از ایسنا: موضوعهای مورد بررسی فولکلور و فرهنگ عامه بسیار متنوعند و نوروز و سیزده به در یکی از آنها محسوب میشود. در واقع باورهای عامیانه، جلوهای از فرهنگ عامه یا فولکلور است. عقاید و باورهای انسانها، درست و نادرست، علمی و خرافه، تازه و کهنه، تلخ یا شیرین، زشت یا زیبا، خندهدار یا ملالانگیز، همه و همه ریشه در فرهنگ چندهزار ساله یک تمدن دارد که به مرور زمان یا به همان شیوه اولیه باقی مانده یا دستخوش تغییراتی شده است.
با اینکه عامه مردم دروغ سیزده را باور کردهاند و دیگران را با آن در یک روز سرگرم میکنند، اما در بیشتر کتابهایی که به موضوع آداب و رسوم جشنهای ایرانی یا فرهنگ عامیانه میپردازند، به پدیدهای تحت عنوان دروغ سیزده اشارهای نشده است و به نظر میرسد این امر مثل بسیاری از موارد دیگر، یک فرهنگ خاص شده است.
“““html
وارداتی باشد.
در بخشهای مختلف شاهنامه نیز شاعران به نکوهش دروغ پرداختهاند. مثلاً خسرو انوشیروان در ابتدای پادشاهیاش میگوید: «اگر زبان به دروغ بزند، بختش نور نمیگیرد / سخن نادرست از بیچارگی است / باید بر بیچارگان گرید».
در کتاب «باورهای عامیانه مردم ایران» که توسط دکتر حسن ذوالفقاری و علیاکبر شیری نوشته شده، آمده است: «در فرهنگ مردم، اگر کسی دروغی بگوید یا حرفی بیپایه بزند، باید استغفار کند و خط بینی بکشد. اینطور که انگشت اشارهاش را روی خاک میکشد و سپس روی بینیاش میزند. اگر کسی دروغی بزرگ و غیرقابلباور بگوید و خدا او را تنبیه نکند، میگویند که او به خدا بیاعتنا شده است. همچنین زنی که در دوران بارداری دروغ بگوید یا حسد ورزد، ممکن است روزی و نعمت خداوند از او دور شود.»
به علاوه، زمانی که کسی در رنگرزیش موفق نشود، میگویند «خُم رنگرزی ورگشته». و اگر شایعهای بزرگ و غیرمحتمل در شهر رواج یابد، اوضاع به حالت عادی بازمیگردد.
برخی جامعهشناسان، دروغ سیزده را نوعی شایعهسازی میدانند. از دید تحلیلگران، مانند آلپورت و پستمن، عوامل مختلفی باعث رواج شایعهها میشوند که یکی از آنها تمایل انسان برای فهم بیشتر است. موافقان این نظریه، مانند میلر و فورستر، اعتقاد دارند که وجود ابهام (نداشتن اطلاعات) در مورد موضوعات مهم در بین مردم، باعث گسترش شایعهها میشود.
سه عامل بنیادی که در ایجاد شایعه تأثیر دارد به این صورت است: شایعات عموماً از صحبتهای روزمره بین افراد منتقل میشوند و نیازی به مدرک و دلیل ندارند. این شایعات معمولاً به وقایع و شخصیتهای مهم و مسئولین مرتبطاند. شایعه خبری است که بر اثر مباحث گروهی به شکل جدیدی بازسازی میشود.
دکتر محمدباقر تاج الدین، جامعهشناس و استاد دانشگاه، میگوید: «هنوز تحقیقات علمی دقیقی درباره شایعه در ایران صورت نگرفته و نظرات در این زمینه بیشتر بر پایه فرضیات است. شایعه و شایعهپراکنی در تمام جوامع وجود دارد و مختص به یک جامعه خاص نیست. اما میتوان گفت در بعضی جوامع شایعهسازی بیشتر رخ میدهد که این به شرایط روانی، اجتماعی و فرهنگی آن جوامع بستگی دارد. نکته قابل توجه این است که بر خلاف تصور عمومی، فقط افراد شایعه نمیسازند. گروهها، نهادها و حتی دولتها نیز برای اهداف خاص خود شایعه ایجاد میکنند. باید بررسی کنیم چرا شایعههای مختلف در ایران به این حد رواج دارند و میلیونها نفر را به خود مشغول میسازند و چه عواقب ناگواری به وجود میآورند.»
او برخی دلایل رواج شایعه در جامعه را به این صورت بیان میکند: «ویژگیهای روانی ایرانیان باعث میشود آنها عادت به بزرگنمایی مسائل داشته باشند و به همین دلیل شایعهها راحتتر پخش میشوند. ایرانیان معمولاً روحیه شادی و سرمستی دارند و این روحیه آنها را از عقل و نظم دور نگه میدارد. آنها معمولاً بدون تفکر و تأمل به مطالب گوش میدهند. در نتیجه، بارها شاهد هستیم که شخصی در جمع صحبت میکند و بقیه هم بدون تحقیق به سخنان او ایمان میآورند.»
“““html
تأمل و تفکر باعث میشود که افراد به سرعت چیزی را بپذیرند و به دیگران منتقل کنند. این کار میتواند موجب شیوع اطلاعات نادرست در جامعه شود. یکی از دلایل این موضوع، شرایط تاریخی است. ایران به خاطر تاریخچهای که دارد – مثل حملات و یورشهای متعدد و همچنین دوران حکومتهای دیکتاتوری – شاهد پنهانکاری بسیاری از مسائل بوده است. این شرایط زمینهساز شایعهسازی شده و این مشکل فرهنگی و تاریخی هنوز هم در جامعه ادامه دارد. از طرف دیگر، شیوع شایعه در ایران یک نوع تسکین برای دردها و مشکلات مردم محسوب میشود زیرا به طور معمول نهادها و سازمانهای کافی برای پاسخگویی به مشکلات افراد وجود ندارد. اگر پاسخگویی مناسبتری در این زمینه وجود داشت، احتمالاً بسیاری از شایعات خود به خود از بین میرفتند. در برخی مواقع، افراد، گروهها یا جناحها برای آسیب رساندن به رقبای خود، دست به شایعهسازی میزنند تا از این طریق به اهداف خود برسند. نهادهای دولتی و غیردولتی در ایران نیز به ندرت خود را موظف به پاسخگویی شفاف میدانند و این امر، شرایط را برای ایجاد شایعه فراهم میکند. به عبارت دیگر، پنهانکاری نهادها یکی از دلایل اصلی تولد شایعات در جامعه امروز است. همچنین در ایران، افراد بیشتر به فرهنگ شفاهی عادت کردهاند و کمتر به دنبال ایجاد فرهنگ مکتوب هستند، به این معنی که معمولاً بحثهای شفاهی را به مطالعه و تحقیق ترجیح میدهند و این نوع فرهنگ بروز شایعات را تقویت میکند.
تأثیرات اجتماعی دروغ سیزده
دروغ سیزده چه تأثیراتی میتواند بر جامعه داشته باشد؟ دکتر فریده مجیدی، مردمشناس و جامعهشناس، در این زمینه به ایسنا میگوید: «به نظر میرسد که تاریخ دروغ سیزده در ایران به بیش از شصت سال پیش بازمیگردد و از سوی چند روزنامهنگار ایرانی رواج یافته است. اول آوریل یک روز قبل از سیزده نوروز قرار دارد و این همزمانی بهانهای شده است که در روز سیزده نوروز که مخصوص جشن، شادی و نیایش برای بارش باران و باروری زمین است، به نام شوخی سیزده با مردم و رسانهها شوخی کنند. شمارهٔ سیزده فروردین سال ۱۳۲۲ شمسی یکی از روزنامههای آن زمان به طور کامل به دروغ اختصاص داده شد. مشابه مراسم دروغ سیزده که در روز سیزده به در با شوخی و خنده از سوی دوستان و خانوادهها انجام میشود، مراسم دروغ اول آوریل نیز در برخی کشورها، از جمله ترکیه، برگزار میگردد. دروغ سیزده به نوعی شوخی است و در زمینه جامعهشناسی میتوان آن را به عنوان یک شایعه در نظر گرفت. یعنی دروغ سیزده خود یک نوع شایعه است که از روی شوخی یا قدرت شکل میگیرد.
او خاصیت دروغ سیزده را نامشخص بودن آن میداند: «زمانی که دروغ سیزده گفته میشود، شنوندگان در موقعیت ابهام قرار میگیرند و اگر این دروغ سریعاً فاش نشود، گوینده به نوعی احساس قدرت میکند زیرا توانسته شوخی کند به گونهای که دیگران به سرعت متوجه صحت و سقم آن نشوند. البته قبل از اینکه روز تمام شود، دیگران را از شوخی بودن مطلب باخبر میکند. اگر دروغ سیزده ریشه ایرانی داشت، پژوهشگران فرهنگعامه به آن میپرداختند، اما هیچ اشارهای به آن نشده و احتمالاً یک فرهنگ وارداتی است.»
چرا دروغی مثل سیزده در یک جامعه شکل میگیرد و از آن استقبال میشود؟
این عضو هیئت علمی پژوهشکده مردمشناسی پاسخ میدهد: «دروغ سیزده برخی ویژگیهای اخبار زرد را دارد، اما در عین حال تفاوتهایی نیز دارد. دروغ سیزده تنها مختص یک روز است و به سرعت ابهامزدایی میشود. همچنین در فرهنگ شفاهی شکل میگیرد و در یک گروه خاص مطرح میشود، در حالی که اخبار زرد معمولاً مکتوب میشوند. این دروغ میتواند به شکل شوخی یا از موضع قدرت باشد. اگر فردی بتواند دروغی را مطرح کند که تا شب فاش نشود، برای او یک نوع موفقیت به حساب میآید زیرا او دروغ خوبی گفته است. اما اگر دروغی که او گفته سریعاً لو برود، به نوعی او در کارش شکست خورده به حساب میآید چون نتوانسته کارش را به خوبی انجام دهد. ورود به سال نو یک مراسم گذار است، یعنی وارد سالی میشویم که درباره اتفاقات آینده چیزی نمیدانیم و با اینکه این نو شدن شادی به همراه دارد، اما با نوعی اضطراب و استرس نیز همراه است و هیجان را در افراد ایجاد میکند. دعاهای ابتدای سال…
“`
سال هم به نوعی نشاندهنده همین مسئله است و همه امیدوارند که سال جدید پر از تغییرات مثبت و حال خوش باشد. به نظر من، ممکن است افراد سعی کنند با گفتن یک دروغ، به نوعی شگون بد یک موضوع دیگر را از بین ببرند. مانند روز سیزده به در که با بیان دروغی خاص همراه است تا بدشانسی این روز را از بین ببرند. شاید این موضوع به فرهنگ دروغ سیزده مربوط باشد و گفته شده که وقتی شارل نهم تصمیم به تغییر تقویم از ماه آوریل به ژانویه داشته، دروغ آوریل هم به وجود آمده. ممکن است این مسئله به فرهنگهای دیگر هم منتقل شده باشد.
نحسبودن عدد سیزده
نحس بودن عدد سیزده یا روز سیزدهم فروردین هم یکی دیگر از باورهایی است که مردم به آن اشاره میکنند و در منابع مختلف به آن پرداخته شده است.
در کتابهای مربوط به باورهای عمومی مردم ایران به نحسی عدد سیزده اشاره شده است: «سیزده را نحس میدانند و هنگام شمارهگذاری، از گفتن سیزده پرهیز میکنند. به جای آن، میگویند یازده، دوازده، زیاده. برای رفع بدشانسی سیزده، هنگام شمارش به جای سیزده، میگویند زیاده و اگر بخواهند خرمن را اندازهگیری کنند، وقتی به اعداد ۹ تا ۱۳ میرسند، آنها را تکرار نمیکنند و در عوض عدد قبلی را دوباره میشمارند. چون اعتقاد دارند که این اعداد بدشگون هستند. روز سیزده ماه نیز به عنوان روزی نحس شناخته میشود و رسم این است که خانوادهها صبح زود در این روز مقداری آتش در پشت خانه خود روشن کنند تا بدشانسی این روز از بین برود.
به نظر میرسد ترس از عدد سیزده مختص ایرانیان نیست و در فرهنگهای مختلف وجود دارد. اصطلاح یونانی «سیزدههراسی» نشاندهنده جهانی بودن این باور است. این باور آنقدر قوی است که بسیاری از هتلهای بزرگ دنیا یا دوازده طبقه دارند یا اگر بیشتر از دوازده طبقه دارند، نام طبقه سیزدهم را نمیبرند، زیرا بسیاری از مردم از ماندن در آن طبقه خودداری میکنند. همچنین در بسیاری از فرودگاهها، گیت سیزدهم وجود ندارد.
درباره منشاء این باور نظریات زیادی وجود دارد؛ از جمله اینکه میگویند چون یهودا، که به حضرت عیسی خیانت کرد، سیزدهمین عضو حاضر در شام آخر بوده، پس از آن زمان سیزده نحس شده است.
البته در همه فرهنگها، سیزده نحس نیست و در برخی فرهنگهای باستانی مانند چین و مصر نشانه شانس محسوب میشود. مصریان باستان مفهوم زندگی را طی کردن مراحل و رسیدن به کمال معنوی میدانستند. این مسیر معنوی شامل سیزده مرحله بوده که دوازده مرحله آن در این دنیا و مرحله سیزدهم در دنیای بعد از مرگ بوده است. بنابراین شماره سیزده نماد مرگ در نظر گرفته شده، اما مرگ به معنای نابودی و بدی شمرده نمیشد، بلکه یک انتقال زیبا و مثبت به حساب میآمد. امروزه با اینکه تمدن مصر دیگر وجود ندارد، اما علامت مرگ برای سیزده باقی مانده و این عدد به عنوان نماد مرگ و بدشگونی شناخته میشود.
در قانون حمورابی که از زمان بابلیهای باستان باقی مانده، هیچ قانونی به شماره سیزده وجود ندارد و بعد از قانون شماره دوازده، به قانون شماره چهارده میرسند. مشخص نیست چرا بابلیها سیزده را اینقدر بدشگون میدانستهاند. شاید به این دلیل باشد که در بیت سیزدهم سرود روحانی «ایشتر»، که شعر حماسی بابلیهاست، نام الهه مرگ آمده، که خوشایند نیست.
باورها و عقاید پیشینیان در همه جنبههای زندگی از تولد تا مرگ وجود داشته و گاهی خرافی و گاهی درست به شمار میرفتند. در مقابل این باورها، بعضی افراد دروغ سیزده یا نحس بودن این روز را خرافه میدانند و به آن اعتقادی ندارند.
انتهای پیام