روانشناسی ضرب المثل ها و تاثیر آن در افراد

“`html
روانشناسی درباره ضرب المثل ها
ضرب المثل به معنای آوردن مثالی است. مردم در صحبتهایشان برای این که منظور خود را بهتر بیان کنند، از ضرب المثلها استفاده میکنند. این ضرب المثلها میتوانند یک بیت شعر، یک خط شعر یا یک جمله معروف باشند.
ضرب المثلها دارای سه ویژگی اصلی هستند: کوتاه، تأثیرگذار و مؤثر. زبان و ادبیات فارسی به دلیل همین ضربالمثلها شیرینی و روانی خاصی دارد که از نسلهای قبل به ما منتقل شده است. با استفاده از ضربالمثلها میتوانیم به جای طولانی حرف زدن، به شکلی مختصر و مؤثر مفهوم خود را به دیگران منتقل کنیم.
روانشناسان بر این باورند که ضرب المثلها میتوانند بار مثبت یا منفی داشته باشند و این بارها میتوانند تأثیر زیادی بر خلق و خو و روحیه افراد بگذارند.
از نظر روانشناسی، ضرب المثلها میتوانند به عنوان وسیلهای برای بیان و توضیح واقعیتها مورد استفاده قرار بگیرند و این موضوع باعث افزایش احساسات مثبت یا منفی میشود و به عنوان شروعی برای مقابله با چالشها عمل میکند.
بنابراین، ضرب المثلهایی که پیام مثبتی دارند میتوانند به امید و قدرت روحی کمک کنند و احساسات منفی را کاهش دهند. همچنین ممکن است به افراد کمک کنند تا استرس و هیجانات منفی را بهتر مدیریت کنند.
جالب اینجاست که ضرب المثلها میتوانند برای آموزش اطلاعات درمان شناختی – رفتاری نیز به کار روند و میتوانند به نوعی در تنظیم احساسات کمک کنند.
به عنوان مثال، میتوان ضرب المثل «در یک لیوان آب غرق نشو» را به بیماران آمریکای لاتین آموزش داد تا به آنها کمک کند که از تمرکز بیهوده بر یک فکر منفی پرهیز کنند و به یاد داشته باشند که موضوعات دیگری نیز در زندگی وجود دارند.
برای کمک به یک بیمار کامبوجی در مدیریت خشم، میتوان از ضرب المثلی مانند «اگر یک لحظه خشمگین نشوی، صد روز شاد هستی» استفاده کرد.
یا برای کمک به شخصی در کشف مشکلاتش، میتوان از ضرب المثل «تمام بار را خودتان به دوش نکشید» استفاده کرد.
در بین نوجوانان آفریقایی-آمریکایی، اصطلاح «بازگشت» به عنوان یک یادآوری قدرتمند از این که پس از هر شکست یا از دست دادن فرصتی میتوانید دوباره شروع کنید، استفاده میشود.
از لحاظ روانشناسی ضرب المثل ها چه تاثیری در انسان دارند ؟
یکی از روانشناسان در مورد ضرب المثلهای ایرانی نظر داده که بسیاری از این ضرب المثلها جنبه منفی دارند و تکرار آنها در زندگی، انسانها را به سمت منفینگری میکشاند.
محمد حسین جعفری نیز گفته است که متأسفانه مردم ایران بیشتر به جنبههای منفی زندگی توجه دارند و دلایل این مسئله را شامل آموزههای اشتباه مذهبی، شعر و ادبیات و ضرب المثلها میداند که تاثیر زیادی بر افکار منفی مردم دارد.
او اشاره کرده است که برخی از ضرب المثلهای رایج مانند “آسه برو آسه بیا که گربه شاخت نزنه”، “با یک گل بهار نمیشه” و “با یک دست سه هندوانه برندار” باعث میشوند افراد به نکات منفی زندگی توجه بیشتری داشته باشند و این منفینگری در ناخودآگاه مردم جا میگیرد.
این روانشناس تأکید میکند که ضمیر ناخودآگاه بر اساس تکرار آنچه که به طور مداوم شنیده میشود، شکل میگیرد و این افراد را تحت تأثیر قرار میدهد.
“`
جعفری به این نکته اشاره کرد که شعرها، ضربالمثلها و آنچه که مردم مرتب تکرار میکنند، بر اندیشه و نگرش آنها تأثیر دارد. او همچنین گفت: منفی گرایی در جامعه ما وجود دارد. مثلاً وقتی از اصفهان به سمت شمال میرویم، اشعاری مانند “دوستی با هرکه کردم خصم مادر زاد شد” و یا “سلطان غم مادر” را میبینیم که اغلب پشت کامیونها و اتوبوسها نوشته شده و دارای بار معنایی منفی هستند.
جعفری همچنین به بعضی آموزههای نادرست دینی اشاره کرد و گفت که ما باید یاد خدا را با لبخند و شادی همراه کنیم و او را فقط در شرایط سخت و غم دیده نشویم. او ادامه داد که در کشور ما تعادل میان شادی و ناراحتی وجود ندارد.
او توضیح داد که خنده موجب آرامش ذهن میشود و درباره یک باور اشتباه در بین مردم که معتقدند زیاد خندیدن باعث به وجود آمدن مشکلات میشود، صحبت کرد. بعضی خانوادهها بر این عقیده هستند که اگر دخترانشان زیاد بخندند، باعث بروز مشکلاتی میشود و وقتی اتفاقی برای کسی رخ میدهد، آن را به دلیل خندیدن بیش از حد میدانند.
جعفری به یک ضربالمثل ایرانی اشاره کرد که میگوید “آدم عاقل زیاد نمیخندد”، در حالی که علم نشان داده است که خنده باعث ترشح حدود ۱۰۰ هورمون در مغز میشود و دو هورمون مهم به نامهای اندورفین و سروتونین را آزاد میکند که اینها عامل آرامش هستند.
این روانشناس تأکید کرد که هورمون سروتونین برای بسیاری از عملکردهای حیاتی بدن مهم است و تمام داروهای ضدافسردگی نیز حاوی همین هورمون هستند که به صورت طبیعی با خندیدن در بدن ترشح میشود.
جعفری بیان کرد متأسفانه در ایران، مردم خندهرو را دیوانه و افراد عبوس را عاقل و عارف میدانند و گفت که خنده باعث افزایش خلاقیت و یادگیری میشود، در حالی که ناراحتی و گریه باعث افزایش هورمون کورتیزول میشود که میتواند حافظه کوتاهمدت را تحت تأثیر قرار دهد.
او افزود که تنها با شعار نمیتوان بهرهوری افراد را افزایش داد. او بر این نکته تأکید کرد که برای دستیابی به رضایت درونی، عزت نفس، هویت و هدف در زندگی، مسائل اساسی مانند اشتغال و مسکن باید حل شوند.
جعفری همچنین گفت که حتی در جشنهای کوچک هم شرایط لازم را برای شادی فراهم نمیکنیم و شادی تأثیر زیادی بر همه جنبههای زندگی مردم دارد. او توضیح داد که یکی از دلایل عدم کارایی شرکتها و دانشگاهها، نبود شادی در محیطهای کاری و آموزشی است.
این روانشناس درباره شعارهای سیاسی و اقتصادی گفت که تنها با شعار نمیتوان بهرهوری را افزایش داد، زیرا افراد افسرده انرژی لازم برای فعالیت و خلاقیت را ندارند.
وی بیان کرد که مردم باید با تغییر در افکار و نگرش خود به سمت شادی و نشاط در جامعه حرکت کنند و نباید منتظر اقدامات مسئولین باشند.