زنان شرق باستان: ملکه سوندوک و ملکه وو زتیان (+ تصاویر)

در تاریخ شرق باستان، کمتر زنانی توانستهاند در مقام قدرت و سلطنت جایگاهی ماندگار به دست آورند. در جامعههایی که عمدتاً مردسالار بودند، ظهور زنانی چون ملکه سوندوک در شبهجزیره کره و ملکه وو زتیان در چین نه تنها رویدادی سیاسی، بلکه نقطهعطفی فرهنگی و اجتماعی به شمار میآید. این زنان با خرد سیاسی، هوش راهبردی و ارادهای استوار توانستند در برابر ساختارهای سنتی مردانه ایستادگی کنند و نقشی کلیدی در تحولات سیاسی و فرهنگی زمان خود ایفا نمایند.
موضوع این مقاله بررسی زندگی، حکومت و میراث این دو زن قدرتمند است که هر یک در جغرافیایی متفاوت اما با چالشهایی مشابه حکومت کردند. ملکه سوندوک (۶۳۲–۶۴۷ میلادی) نخستین زن حاکم در تاریخ کره بود که رهبری پادشاهی سیلا را در دورهای پرآشوب بر عهده گرفت. در سوی دیگر، ملکه وو زتیان (۶۲۴–۷۰۵ میلادی) نخستین و تنها زنی بود که در تاریخ چین عنوان امپراتور را بر خود نهاد و سلسلهای مستقل به نام ژو تأسیس کرد.
اگرچه سوندوک و وو زتیان در دو سرزمین متفاوت میزیستند، اما شباهتهای بسیاری در مسیر قدرت آنان وجود داشت: مقاومت در برابر اشرافیت مردانه، مدیریت بحرانهای داخلی، اصلاحات سیاسی، توسعه علمی و فرهنگی، و در نهایت خلق میراثی که قرنها بعد نیز مورد مطالعه و الهام قرار گرفت.
ملکه سوندوک: نخستین فرمانروای زن کره
شرایط تاریخی و اجتماعی کره در قرن هفتم میلادی
پادشاهی سیلا، یکی از سه پادشاهی بزرگ کره (سیلا، گوگوریو و بکهجه)، در قرن هفتم میلادی با بحرانهای متعددی مواجه بود:
- تهدید نظامی بکهجه و گوگوریو که دائماً مرزهای سیلا را تهدید میکردند.
- اختلافات داخلی بین خاندانهای اشرافی که مانعی در برابر تمرکز قدرت محسوب میشد.
- فقدان وارث مذکر پس از مرگ شاه جینپیونگ، که باعث شد دخترش سوندوک به سلطنت برسد.
به قدرت رسیدن سوندوک
سوندوک در سال ۶۳۲ میلادی بر تخت نشست و با مخالفت شدید گروههای اشرافی روبهرو شد. در جامعهای که زنان به ندرت حتی در سیاست حضور داشتند، سلطنت یک زن تصمیمی بیسابقه بود. اما توانایی سیاسی و تدبیر او باعث شد به سرعت اعتماد نظامیان و توده مردم را جلب کند.
اقدامات سیاسی و فرهنگی
ملکه سوندوک توانست با اصلاحات و سیاستهای هوشمندانه پایههای قدرت خود را تثبیت کند:
- اتحاد با سلسله تانگ چین: او با ایجاد روابط دیپلماتیک با چین، از حمایت نظامی و فرهنگی این قدرت بزرگ بهره برد.
- گسترش بودیسم: سوندوک بودیسم را نه تنها به عنوان دین، بلکه ابزاری برای مشروعیت سیاسی به کار گرفت. معابد و بناهای بزرگ مانند معبد بولگوکسا و رصدخانه چئومسونگدائه در این دوره ساخته شدند.
- توسعه علمی: ساخت رصدخانه چئومسونگدائه (یکی از قدیمیترین رصدخانههای آسیا) نشان از توجه سوندوک به علم نجوم داشت.
میراث ملکه سوندوک
ملکه سوندوک الگویی از حکمرانی خردمندانه و مبتنی بر دیپلماسی بر جای گذاشت. او نشان داد که حتی در ساختار مردسالار نیز یک زن میتواند با دانش، دوراندیشی و قدرت رهبری، جایگاه خود را تثبیت کند.
ملکه وو زتیان: نخستین و تنها امپراتور زن چین
بستر تاریخی و شرایط سیاسی چین
چین در قرن هفتم میلادی تحت سلطه سلسله تانگ قرار داشت. این سلسله یکی از قدرتمندترین و مرفهترین دورههای تاریخ چین را رقم زده بود. با این حال، دربار تانگ پر از رقابتهای سیاسی و توطئههای اشرافی بود.
صعود وو زتیان به قدرت
وو زتیان ابتدا به عنوان یک محظیه در دربار امپراتور تایزونگ وارد شد. پس از مرگ او، با مهارت سیاسی و نفوذ بینظیر خود توانست همسر پسر تایزونگ، امپراتور گائوزونگ، شود. پس از مرگ گائوزونگ، وو زتیان با زیرکی قدرت را در دست گرفت و سرانجام در سال ۶۹۰ میلادی سلسلهای جدید به نام ژو تأسیس کرد و رسماً خود را امپراتور چین نامید.
اصلاحات و دستاوردها
ملکه وو زتیان سیاستمداری قدرتمند بود که برای تقویت جایگاه خود اصلاحاتی گسترده انجام داد:
- اصلاح نظام اداری: او برای نخستین بار نظام امتحانات کشوری (کُجُو) را گسترش داد تا افراد بر اساس شایستگی و نه صرفاً وابستگی خانوادگی وارد حکومت شوند.
- گسترش بودیسم: وو زتیان از بودیسم برای مشروعیتبخشی استفاده کرد و خود را به عنوان “میتریه” (بودای آینده) معرفی نمود.
- قدرتبخشی به زنان: برخلاف سنتهای مردسالار، او زنان را در مقامهای سیاسی و اداری ارتقا داد.
- رشد اقتصادی و فرهنگی: در دوره حکومت او تجارت، کشاورزی و هنر شکوفا شد.
سیاستهای سختگیرانه
با وجود اصلاحات مثبت، وو زتیان برای حفظ قدرت خود به اقدامات سختگیرانهای نیز دست زد:
- حذف و اعدام مخالفان سیاسی.
- ایجاد شبکهای از جاسوسان برای کنترل دربار.
- اعمال سانسور شدید برای تثبیت قدرت.
میراث وو زتیان
وو زتیان به عنوان تنها زن در تاریخ چین که عنوان رسمی امپراتور را داشت، همچنان موضوع بحث و جدل است. برخی او را ظالم و بیرحم میدانند، اما بسیاری او را اصلاحطلبی میشمارند که نظام سیاسی چین را متحول کرد.
مقایسه ملکه سوندوک و ملکه وو زتیان
ویژگیها | ملکه سوندوک (کره) | ملکه وو زتیان (چین) |
---|---|---|
زمان حکومت | ۶۳۲–۶۴۷ میلادی | ۶۹۰–۷۰۵ میلادی |
موقعیت جغرافیایی | پادشاهی سیلا (شبهجزیره کره) | امپراتوری چین (سلسله ژو) |
مشروعیت دینی | بودیسم | بودیسم (میتریه) |
اقدامات برجسته | اتحاد با تانگ، ساخت رصدخانه، ترویج فرهنگ | اصلاحات اداری، ارتقای زنان، رشد اقتصادی |
نوع رهبری | دیپلماتیک و فرهنگی | سیاسی-نظامی و اقتدارگرایانه |
میراث تاریخی | تثبیت جایگاه زنان در کره | تنها امپراتور زن تاریخ چین |
چرا شناخت این دو ملکه اهمیت دارد؟
- الهام برای رهبران زن امروز: زندگی این دو ملکه نشان میدهد که زنان میتوانند در هر شرایطی—even در جوامع کاملاً مردسالار—قدرت سیاسی و اجتماعی به دست آورند.
- درسهای سیاسی: سوندوک با دیپلماسی و وو زتیان با اصلاحات ساختاری، دو الگوی متفاوت از حکمرانی ارائه دادند.
- میراث فرهنگی: توجه به علم، دین و هنر در دوران این دو ملکه موجب شد که نامشان فراتر از سیاست، در فرهنگ نیز ماندگار شود.
قدرت زنان در تاریخ شرق: پیامی برای امروز
بررسی زندگی و حکومت ملکه سوندوک و ملکه وو زتیان نشان میدهد که تاریخ شرق تنها در دست مردان رقم نخورده است. این دو زن با اراده، خرد و جسارت خود توانستند مرزهای سنتی را بشکنند و راهی نو بگشایند. امروز نیز زنان در سراسر جهان میتوانند از این میراث بهرهمند شوند؛ چه در عرصه سیاست، چه فرهنگ و چه مدیریت اجتماعی.