زوال عقل چیست و چه عواقبی دارد؟ (2 نکته مهم)

“`html
بیشتر با بیماری زوال عقل آشنا شوید
زوال عقل یا دمانس یک اصطلاح کلی است که برای توصیف علائم مختلف مشکلات شناختی مانند فراموشی بهکار میرود. زوال عقل یکی از نشانههای اختلالات و بیماریهای مغزی است. حدود ۴۷٫۵ میلیون نفر در سراسر دنیا از زوال عقل رنج میبرند. هر چهار ثانیه، یک نفر به زوال عقل مبتلا میشود. اگرچه زوال عقل بیشتر در افراد مسن دیده میشود، اما این بیماری یک امر طبیعی ناشی از پیری نیست. با ما در مجله رضیم همراه باشید تا درباره زوال عقل و پیامدهای آن بیشتر بگوییم.
زوال عقل چه مشکلی است؟
زوال عقل فقط یک بیماری نیست، بلکه یک مفهوم کلی برای توصیف مشکلات حافظه، دشواری در برقراری ارتباط و مشکلات فکری است. هرچند زوال عقل بیشتر در افراد سالخورده مشاهده میشود، اما ظاهر شدن آن در سنین بالا طبیعی نیست. مشکلات خفیف حافظه که در سنین بالا پیش میآید، بیشتر به عنوان اختلالات شناختی مربوط به سن تلقی میشوند، زیرا معمولاً مشکلات جدی ایجاد نمیکنند.
زوال عقل به مجموعهای از علائم شدیدی اشاره دارد که میتواند بر روی کارهای روزمره فرد تأثیر بگذارد. طبق آمار منتشر شده در سال ۲۰۱۰، ۴٫۷ میلیون نفر از افراد بالای ۶۵ سال در آمریکا به بیماری آلزایمر مبتلا هستند.
شیوع زوال عقل
در حال حاضر حدود ۱۲ میلیون نفر در دنیا به زوال عقل یا دمانس مبتلا هستند و پیشبینی میشود که این تعداد تا سال ۲۰۴۰ به ۲۵ میلیون برسد. محققان سازمان جهانی آلزایمر (ADI) در گزارش سال ۲۰۱۵ خود در لندن اعلام کردند که تعداد بیماران مبتلا به زوال عقل در جهان تا سال ۲۰۵۰ ممکن است به ۱۳۱٫۵ میلیون نفر برسد.
در انگلستان، حدود ۶۳۷ هزار نفر نشانههای زوال عقل را تجربه میکنند و تحقیقات نشان دادهاند که از هر سه نفر متولد شده در سال ۲۰۱۵، یک نفر در صورت عدم یافتن درمان برای زوال عقل، به نوعی از این بیماری مبتلا خواهد شد. شایعترین نوع زوال عقل، بیماری آلزایمر است که ۵۰٪ تا ۶۰٪ بیماران را شامل میشود.
دلایل بروز زوال عقل
مرگ سلولهای مغزی: زوال عقل میتواند به دلیل مرگ سلولهای مغزی و به ویژه بیماریهای نورودژنراتیو (مرگ تدریجی سلولهای مغز در اثر افزایش سن) رخ دهد. دقیقا مشخص نیست که آیا زوال عقل باعث مرگ سلولهای مغزی میشود یا برعکس، مرگ این سلولها موجب زوال عقل است.
علاوه بر مرگ تدریجی سلولهای مغزی (مانند آنچه در آلزایمر مشاهده میشود)، آسیبهای سر، سکته مغزی و تومورهای مغزی نیز میتوانند منجر به زوال عقل شوند.
زوال عقل عروقی: این نوع از زوال عقل به دلیل مرگ سلولهای مغزی ناشی از بیماریهای مرتبط با عروق مغزی، مانند سکتههای مغزی به وجود میآید. این بیماریها مانع از جریان طبیعی خون در مغز میشوند و ممکن است اکسیژن به سلولهای مغزی نرسد.
آسیبهای سر: این آسیبها احتمال مرگ سلولهای مغزی و بروز زوال عقل را بالا میبرند. ضربات مکرر به سر (مثل برخی ورزشها) میتواند به طور مستقیم احتمال بروز زوال عقل را افزایش دهد. حتی یک آسیب جزئی به مغز نیز ممکن است خطر ابتلا به زوال عقل دژنراتیو مانند آلزایمر را افزایش دهد.
بیماریهای ناشی از پریون:
“““html
پریونها، نوعی پروتئین هستند که میتوانند در برخی افراد باعث بروز بیماریهایی مانند جنون گاوی شوند.
عفونتهای ناشی از HIV: درباره اینکه چگونه این ویروس به سلولهای مغزی آسیب میزند و باعث زوال عقل میشود اطلاعات کاملی در دسترس نیست.
عوامل برگشتپذیر: برخی عوامل مانند تداخلات دارویی، افسردگی، کمبود ویتامینها و مشکلات تیروئید میتوانند باعث زوال عقل شوند. اگر این مشکلات درمان شوند، زوال عقل ناشی از آنها نیز بهبود مییابد.
انواع زوال عقل
آلزایمر به دلیل وجود پلاکهایی که در بین سلولهای مغزی در حال مرگ تشکیل میشوند و همچنین پیچیدگیهای داخلی سلولها به وجود میآید. هر دو این شرایط به علت ناهنجاریهای پروتئینها اتفاق میافتد. در افراد مبتلا به آلزایمر، اتصالات و سلولهای عصبی بهتدریج کاهش یافته و در نهایت مغز کوچکتر میشود.
زوال عقل با اجسام لویی یک نوع بیماری مختلف است که به دلیل ایجاد ساختارهای غیرطبیعی در مغز رخ میدهد. این تغییرات ناشی از پروتئینی به نام آلفا-سینوکلئین است.
زوال عقل مخلوط به حالتی گفته میشود که دو یا سه نوع زوال عقل بهطور همزمان وجود دارند. برای مثال فردی ممکن است همزمان به بیماری آلزایمر و زوال عقل عروقی دچار شود.
در بیماری پارکینسون نیز اجسام لویی وجود دارند. با اینکه این بیماری بیشتر به عنوان یک اختلال حرکتی شناخته میشود، اما افراد مبتلا به آن معمولاً علائم زوال عقل را نیز از خود نشان میدهند. بیماری هانتینگتون که با حرکات غیرارادی خاصی شناخته شده، نیز یکی از انواع زوال عقل محسوب میشود. دیگر اختلالاتی که میتوانند باعث بروز علائم زوال عقل شوند شامل:
زوال عقل پیشانی گیجگاهی (بیماری نیمن پیک)؛
- هیدروسفالی با فشار طبیعی زمانی اتفاق میافتد که مایع مغزی-نخاعی اضافی در مغز جمع میشود؛
- سندروم بنسون (PCA) که شبیه به بیماری آلزایمر است، ولی در ناحیههای دیگر مغز تاثیر میگذارد؛
- سندرم داون که احتمال بروز آلزایمر را در افراد جوانتر افزایش میدهد.
عواقب زوال عقل
علائم زیر توسط آکادمی پزشکان خانوادهی آمریکا (AAFP) جمعآوری و در مجلهی پزشکان خانواده منتشر شدهاند. ممکن است هر یک از این علائم در فرد مبتلا به زوال عقل دیده شود. بیشتر این علائم به دلیل از دست رفتن حافظه به وجود میآیند. ممکن است بیمار خود بخشی از این علائم را درک کند، اما برخی دیگر را اطرافیان یا پزشک تشخیص میدهند.
- از دست دادن حافظهی کوتاهمدت (یکی از نشانهها پرسشهای تکراری است)؛
- مشکل در انجام کارهایی که فرد به آنها آشنا است (مثلاً مشکل در تهیه نوشیدنی یا غذایی که همیشه درست میکرده)؛
- مشکلات در ارتباط (مانند مشکل در گفت و گو یا فراموش کردن کلمات ساده)؛
- عدم آگاهی از موقعیت (مثلاً گمشدن در خیابانی که فرد با آن آشنایی دارد)؛
- مشکل در تفکر انتزاعی (مثلاً در محاسبه کردن با پول)؛
- فراموش کردن مکان اشیا روزمره (مانند کلید یا کیف پول)؛
- تغییرات خلقی (تغییرات ناگهانی در نگرش فرد به زندگی یا درک خود).
“““html
- پروتئینهای آمیلوئیدی: در بیماری زوال عقل، ساختارهای پروتئینی گردی در بیرون سلولهای عصبی در برخی مناطق مغز و همچنین ساختارهای رشتهای در درون این سلولها تشکیل میشود. این ساختارها که اجسام آمیلوئیدی نامیده میشوند به دلیل تغییرات در پروتئینهای سلولهای عصبی و به هم خوردن تعادل برخی پروتئینها ایجاد میشوند. یکی از پروتئینهای مهم که در زوال عقل نقش دارد، پروتئین پیشساز آمیلوئید (APP) است که در سلولهای عصبی وجود دارد. این پروتئین در چسباندن سلولها به یکدیگر و ارتباط آنها با محیط اطرافشان نقش دارد. پروتئین APP توسط چند نوع آنزیم (آلفا، بتا و گاما سکرتاز) تغییر داده میشود.
- این آنزیمها به ترتیب، پروتئین APP را در سه نقطه مختلف برش میدهند و باعث تولید پپتیدهایی به نام آمیلوئید بتا ۴۰ و آمیلوئید بتا ۴۲ میشوند. در حالت عادی میزان این پپتیدها در سلولها کم است و به سرعت از بین میروند. اما اگر این مقدار در سلولهای عصبی زیاد شود، موجب تشکیل ساختارهای پروتئینی گرد و در نتیجه، بیماری زوال عقل میشود. در بیمارانی که مبتلا به سندروم داون هستند، تولید پروتئین APP بیشتر میشود و علائمی مشابه آلزایمر دیده میشود که ممکن است به دلیل افزایش آمیلوئید بتا ۴۲ باشد؛ زیرا ژن APP بر روی کروموزوم ۲۱ قرار دارد.
- ژنهای E۴: در یک تحقیق مشخص شد که افرادی که یک نسخه از ژن E۴ را دارند، سه برابر بیشتر از کسانی که این ژن را ندارند با بیماری زوال عقل مواجه میشوند.
- مشکلات آناتومیک: در بررسی ساختار مغز افرادی که به زوال عقل مبتلا هستند، آتروفی (کاهش حجم) و اتساع بطنها مشاهده میشود. همچنین در بررسیهای میکروسکوپی از بین رفتن نورونها و وجود پلاکهای پیری دیده میشود.
- نقل و انتقالات عصبی: استیل کولین و نوراپینفرین از جمله پیامرسانهایی هستند که در بیماری زوال عقل نقش دارند و به نظر میرسد که در بیماران آلزایمری فعالیت کمتری دارند.
- مسمومیت با آلومینیوم: به نتایج تحقیقات نشان داده شده که سطح بالای آلومینیوم در مغز برخی بیماران مبتلا به زوال عقل وجود دارد. اما این امر عمدتاً عامل اصلی زوال عقل محسوب نمیشود.
- زوال عقل عروقی: یکی از علل اصلی زوال عقل عروقی، بیماریهای عروقی مغز است که به زوال عقل منجر میشود. این مشکل در آقایان بیشتر شایع است و عمدتاً عروق کوچک و متوسط را تحت تأثیر قرار میدهد.
- بیماری نیمن پیک: در این بیماری، آتروفی بیشتر در ناحیه پیشانی مغز مشاهده میشود و نشانههایی از از دست رفتن نورونها و وجود اجسام نورونی پیک نیز پیدا میشود. همچنین، بیماریهایی مانند جسم لوی، بیماری هانتینگتون، بیماری پارکینسون، عفونت HIV، و آسیبهایی به سر که به آن “سندرم مستی مشت زن” میگویند، ممکن است منجر به زوال عقل شوند.
“`چه عواملی احتمال ابتلا به زوال عقل را افزایش میدهند؟
عواملی وجود دارند که احتمال ابتلا به زوال عقل را بیشتر میکنند. سن بالا یکی از مهمترین این عوامل است. علاوه بر این، عوامل دیگری نیز وجود دارند که شامل:
- سیگار کشیدن و نوشیدن الکل؛
- سخت شدن رگها (که به آن تصلب شرایین میگویند)؛
- بالا بودن کلسترول بد خون (چیزی به نام LDL)؛
- بالا بودم سطح هوموسیستئین در خون (یک نوع اسید آمینه)؛
- دیابت؛
- اختلال در تفکر و یادآوری که ممکن است گاهی اوقات به زوال عقل ختم شود.
برای تشخیص قطعی زوال عقل، از چه آزمونهایی استفاده میشود؟
امروزه از آزمونها برای تشخیص زوال عقل استفاده میشود و نتایج این آزمونها معمولاً قابل اعتماد هستند. این تستها از زمان آغاز فعالیت در دهه ۱۹۷۰ تا کنون تغییر چندانی نکردهاند. مرحله اول این آزمون، به عملکرد حافظه و وضعیت شناختی فرد مربوط میشود و شامل تعدادی سؤال و دستورالعمل مشخص است. تحقیقات نشان دادهاند که تشخیص زوال عقل تنها با استفاده از این آزمونهای استاندارد امکانپذیر است. این آزمونها باید بهطور کامل انجام شوند و نتایج آنها ثبت گردد.
«آزمون روانی مختصر» شامل ۱۰ سؤال است. چند نمونه از این سؤالات اینها هستند:
- سن شما چقدر است؟
- ساعت اکنون حدوداً چه زمانی است؟
- سال جاری چه سالی است؟
- تاریخ تولد شما چه زمانی است؟
برای هر جواب درست، یک نمره داده میشود. نمره شش یا کمتر میتواند نشانههای مشکلات ذهنی و زوال عقل باشد.
آزمون ارزیابی شناختی پزشک عمومی (GPCOG) شامل مشاهداتی است که از اقوام یا خانواده فرد گرفته میشود. این آزمون برای پزشکان طراحی شده و معمولاً اولین ارزیابی رسمی از وضعیت روانی فرد به حساب میآید. در مرحله دوم این آزمون، از یکی از نزدیکان فردی که مشکوک به زوال عقل است، شش سؤال پرسیده میشود. چند نمونه از این سؤالها عبارتند از:
- آیا فرد در یادآوری اتفاقات یا مکالمات اخیر مشکل دارد؟
- آیا فرد در پیدا کردن کلمات با مشکل روبرو است یا از لغات اشتباهی استفاده میکند؟
- آیا فرد در مدیریت پول یا مصرف داروها دچار مشکل است؟
- آیا فرد برای رفتن به جاهای مختلف با مشکل مواجه است؟
اگر نتایج این آزمون نشان دهد که فرد دچار مشکل حافظه است، معمولاً آزمایشهای دیگری مانند آزمایش خون و سیتی اسکن مغز توصیه میشود.
آزمونهای بالینی به شناسایی دلایل از دست رفتن حافظه کمک میکنند و میتوانند گزینههای ممکن را محدودتر کنند.
آزمون کوتاه وضعیت ذهنی (MMSE) یک آزمون دیگر برای ارزیابی شناختی است که موارد زیر را بررسی میکند:
- آگاهی فرد از زمان و مکان؛
- یادآوری کلمات؛
- تواناییهای زبانی؛
- دقت و قدرت محاسبات فرد؛
- توانایی شناسایی ارتباطات بصری و فضایی بین اشیاء.
آزمون کوتاه وضعیت ذهنی بهویژه برای شناسایی زوال عقل ناشی از بیماری آلزایمر مورد استفاده قرار میگیرد و همچنین میتواند در ارزیابی شدت بیماری و پیدا کردن درمانهای مناسب کمک کند.
بیشتر بخوانید:
گردآوری توسط بخش سلامت
مجله رضیم