آیا میدانید
نام های دخترانه افغانستانی که با م شروع می شوند + معنی
“`html
اسامی دخترانه افغانستانی که با حرف (م) شروع می شوند
اسامی دخترانه با حرف (م) :
امروز قصد داریم زیباترین اسامی دخترانه‌ای را که با حرف (م) شروع می‌شوند، همراه با معانی و ریشه آن‌ها، به شما معرفی کنیم. امیدواریم این اطلاعات به شما والدین عزیز در انتخاب نام مناسب برای دخترتان کمک کند.
نام های دخترانه افغانستانی با حرف (م)
| نام دخترانه افغانستانی | معنی نام دخترانه افغانستانی | خاستگاه |
| مـــاری | ماری یک نوع نام ماریاست به زبان انگلیسی | انگلیسی |
| مـــاریـــا | این نام در واقع نام دختری از پادشاهی ماد است که با غیر ایرانی‌ها ازدواج کرد. همچنین، ماریا به نوعی اشاره به مریم دارد و در زبان‌های مختلف مانند اسپانیایی و ایتالیایی استفاده می‌شود. | فرانســـوی |
| مـاه پاره | به معنای بخشی از ماهتاب است. | دری / فارســـی |
| مـاه جبیــن | به معنای کسی که پیشانی‌اش مانند ماه زیباست. | دری – عربـــی |
| ماه منیر | به معنای ماه درخشان و تابان است. | فارســـی / عربـــی |
| مـاهـدخــت | به معنای زیبا و شبیه به ماهتاب است. | دری / فارســـی |
| مـاهـــرخ | به معنای زیبایی مانند ماه است. | دری / فارســـی |
| ماهـروز / مهروز | به معنای شخصی که چهره‌اش شبیه ماه است. | دری / فارســـی |
| مــدیــنــه | به معنای شهری مقدس برای مسلمانان است. | عـــربی |
| محـبـوبــه | به معنای محبوب، عزیز و دوست داشتنی است. | عـــربی |
| محـفـوظـه | به معنای ایمن و در امان بودن است. | عـــربی |
| مـحـسـنـه | به معنای نیکوکار و فرد خیّر است. | عـــربی |
| مجیـــده | به معنای آزاد و با شرافت است. | عـــربی |
| مـرجـــان | به معنای مرجان، یک نوع ماهی دریایی است. | عـــربی |
| مــرضـیـه | به معنای سازگار و قابل ستایش است. | عـــربی |
| مـرســل “““html |
فرستاده ، فرستنده ، ماموریت | عـــربی |
| مـــرغـلـی | نام یکی از شخصیت های داستان های کلیله و دمنه | پشـــتو |
| مـرواریـد | دُر و لؤلؤ یعنی نوعی مروارید سخت و سفید یا نقره‌ای که در برخی صدف‌های دریایی پیدا می‌شود | دری / فارســـی |
| مـــروه | نام یکی از تپه‌های مقدس نزدیک مکه | عـــربی |
| مریـــم | نام مادر حضرت عیسی علیه السلام | عـــربی |
| مــژگـــان | به معنی مژه و مژگان | دری / فارســـی |
| مـستـوره | زن با پاکدامنی | عـــربی |
| مـسـعـوده | به معنی خوشحال، شاد، کامیاب و موفق | عـــربی |
| مـُـسکا | گرفتن چیزی و چنگ زدن به آن، همچنین به معنی جاساز کردن چیزی برای آتش در زمین و پوشاندن آن با خاکستر و پشکل | عـــربی |
| مـسـلـمـه | به معنی پیرو دین اسلام | عـــربی |
| مشـعـل | به معنی نور، روشنی و چراغ | عـــربی |
| مـعـروفـه | به معنی مشهور و معروف | عـــربی |
| معصـومـــه | به معنی بی‌گناه و مقدس | عـــربی |
| مائده | به معنی خوراک، غذا و سفره | عـــربی |
| مــَـکـَی | به معنی منسوب به مکه | عـــربی |
| مـلالـــی | به معنی دوستانه و مهربان | پشـــتو |
| مـلکـــه | به معنی شهبانو و همسر پادشاه | عربی |
| ملـیحـــه | به معنی زیبا، قشنگ و خوشگل | عربی |
| مـنـیـره | به معنی درخشنده و تابنده | عربی |
| مـنـیـر | به معنی درخشان و تابان | عربی |
| مـنـیژه | دختری که در شاهنامه به عنوان شخصیت مونث و دختر افراسیاب شناخته می‌شود | دری / فارســـی |
| مـــومـــنه | به معنی با ایمان و دیندار | عربی |
| مـونسـه | به معنی همراه و دوست | عربی |
| مـهـتا | مثل مهتاب | دری / فارســـی |
| مهتـــاب | ماه ، مهتاب | دری / فارســـی |
| مـهـدیـه | راهنمای مسیر درست | عـــربی |
| مـهـســا | شبیه مهتاب | دری / فارســـی |
| مـهشـیـد | نور مهتاب | دری / فارســـی |
| مـهـنـاز | شکوه ماه | دری / فارســـی |
| مـهنـوش | (= ماه نوش) ، زیبای همیشگی – بسیار زیبا و ماندگار | دری / فارســـی |
| مهــوش | زیبا مانند مهتاب | دری / فارســـی |
| مهـیـن | بزرگ و عظیم | دری / فارســـی |
| مـیـتـرا |
الهه‌ی بی‌نظیر دوستی و محبت، خدایی از دین میترائیسم، نام یکی از فرشتگان در دین زرتشتی – فرشته‌ی نور و محبت. |
دری / فارســـی |
| میمــنه | به سمت راست ، چرخش به سمت راست | عـــربی |
| مـیمـونــه | مبارک و خوشبخت | عـــربی |
| مـیـنا | جامی با نقش و نگار از لاجورد و سنگ‌های قیمتی | دری / فارســـی |
| مـیـنـو | بهشت یا سعادت و خوشبختی | دری / فارســـی |
بیشتر بخوانید :
سایت رضیم
“`
