چرا آسمان شب تاریک است؟

همه ما زمانی را تجربه کردهایم که در شب به آسمان نگاه کرده و با دریاهایی از ستارهها در تاریکی مواجه شدهایم. اما چرا آسمان شب تاریک است؟ این سوال به ظاهر ساده، یکی از سوالات اساسی و پیچیدهای است که قرنها فکر فلاسفه و دانشمندان را مشغول کرده است. این معما به «پارادوکس اولبرس» شناخته میشود و جزو معماهای ابتدایی علم کیهانشناسی به حساب میآید.
چرا آسمان شب باید تاریک باشد؟
پارادوکس اولبرس به نام ستارهشناس آلمانی، هاینریش ویلهلم اولبرس، نامگذاری شده است. او در سال ۱۸۲۳ میلادی این سوال را مطرح کرد که اگر جهان بیانتها و پر از ستارهها است، چرا آسمان شب تاریک است؟ به عبارت دیگر، اگر جهان بیپایان باشد و در همه جا ستارههای زیادی وجود داشته باشد، هر نقطه از آسمان باید به سمت یک ستاره روشن باشد و آسمان شب باید به اندازه سطح خورشید روشن باشد.
اگر به این سوال سطحی نگاه کنیم، نتیجهگیری منطقی به نظر میرسد. اگر جهان همیشگی و بیزمان باشد و ستارهها همیشه وجود داشته باشند پس چرا تنها یک آسمان تاریک با چند نقطه روشن مشاهده میکنیم؟
راهحل های اولیه برای پارادوکس اولبرس
در طول تاریخ، تعداد زیادی از دانشمندان تلاش کردهاند تا جوابهایی برای این پارادوکس پیدا کنند. برخی از این نظریات شامل ایدههایی مثل وجود غبار کیهانی که نور ستارهها را جذب میکند یا وجود محدودیتهایی برای دید انسان است. اما این نظریات مشکلات خودشان را داشتند. مثلاً اگر در فضا غبار کیهانی زیادی وجود داشته باشد، به مرور زمان باید به دلیل جذب و انتشار نور ستارهها، گرم و روشن شود.
نقش انبساط جهان در تاریکی آسمان شب
پاسخ دقیقتر و مدرنتر به پارادوکس اولبرس از کشفیات جدید در علم کیهانشناسی ناشی میشود. با کشف نظریه نسبیت عام توسط آلبرت اینشتین و کشف انبساط جهان توسط ادوین هابل در دهه ۱۹۲۰، دانشمندان متوجه شدند که جهان در حال گسترش است. این یعنی اینکه فاصله بین کهکشانها و ستارهها به طور مداوم در حال افزایش است.
این کشف تاثیر زیادی در درک ما از تاریکی آسمان شب داشت. اگر جهان در حال انبساط باشد، نور ستارههای دوردست که به سمت ما میآید، به دلیل «انتقال به سرخ» (Redshift) کشیده شده و طول موج آنها افزایش مییابد. این افزایش طول موج باعث میشود تا نور مرئی ستارهها به امواج فروسرخ یا حتی امواج رادیویی تبدیل شود که برای چشم انسان قابل دیدن نیستند.
محدودیت عمر جهان و نقش آن در تاریکی آسمان شب
یکی دیگر از عواملی که در حل پارادوکس اولبرس مهم است، محدودیت عمر جهان است. جهان ما حدود ۱۳.۸ میلیارد سال پیش در رویدادی به نام «بیگ بنگ» (Big Bang) شکل گرفته است. بنابراین تنها ستارههایی که نورشان در این مدت به ما رسیده قابل مشاهده هستند و ستارههایی که فاصلهشان از ما بسیار دور است، نورشان هنوز به زمین نرسیده و در تاریکی باقی میمانند.
علاوه بر این، ستارهها و کهکشانها نیز خود محدودیت عمر دارند. آنها به مرور زمان انرژی خود را از دست میدهند و میمیرند. این روند نیز موجب میشود که تعداد ستارههایی که میتوانند آسمان را روشن کنند محدود باشد.
جهان مشاهدهپذیر و مرزهای آن
فهم این نکته که جهان قابل مشاهده محدود به نوری است که تا به حال به ما رسیده، به درک بهتر پارادوکس اولبرس کمک میکند. جهان قابل مشاهده بخشی از کل جهان است که نور ستارهها و کهکشانهای آن به ما در طول عمر کیهان رسیده است. به عبارت دیگر، ما فقط میتوانیم یک بخش کوچک از آسمان بیانتهای موجود را ببینیم.
نقش تابش زمینه کیهانی
یک توضیح دیگر برای تاریکی آسمان شب، تابش زمینه کیهانی است. این تابش که از بیگ بنگ باقی مانده، به شکل امواج مایکروویو ضعیفی در سراسر آسمان پخش شده و به عنوان پسزمینهای یکنواخت و سرد دیده میشود. در دمای بسیار پایین حدود ۲.۷ کلوین، این تابش برای چشم انسان نامرئی است اما به عنوان گواهی بر تاریخچه پر انرژی جهان عمل میکند.
تغییرات آینده و آسمان شب
آسمان شب همیشه تاریک نخواهد ماند؛ ستارهها به تدریج میمیرند و کهکشانها از یکدیگر فاصله میگیرند. با گذر زمان و انبساط ادامهدار جهان، آسمان شب ممکن است حتی تاریکتر شود. اگرچه این فرآیند میلیاردها سال به طول میانجامد، اما در نهایت آسمان شب ممکن است به یک تاریکی مطلق تبدیل شود.
در نهایت پاسخ به سوال «چرا آسمان شب تاریک است؟» ما را به درکی عمیقتر از ساختار و تاریخچه جهان هدایت میکند. این تاریکی ناشی از ترکیب پیچیدهای از عواملی مانند انبساط جهان، محدودیت عمر ستارهها و جهان قابل مشاهده و انتقال به سرخ است. هر یک از این عوامل به شکلی موجب میشود که آسمان شب به شکلی که ما میبینیم تاریک باشد.