آیا بازی های ویدیویی در منزوی شدن تاثیر دارد؟

آیا افراد منزوی بیشتر بازی میکنند؟
ما معمولاً درباره برنامهنویسها، گیکها و گیمرها نظرات خاصی داریم. به عنوان مثال، بعضیها میگویند که «برنامهنویسها خجالتی هستند» یا «گیمرها مهارتهای اجتماعی خوبی ندارند». این نوع دستهبندیها امروزه بسیار رایج شده است و ممکن است در صحبتها و نوشتههای روزمرهمان هم به گوش بخورد.
اما این تقسیمبندیها گاهی به افکار منفی و استریوتایپهایی تبدیل میشوند که میتواند به تبعیضهای جنسیتی یا نژادپرستانه منجر شود.
در این نوشته قصد داریم به بحث درباره بازیهای ویدیویی بپردازیم. این روزها، بازیها به دلایل مختلف در رسانهها صحبت میشوند، به ویژه به خاطر این که برخی سیاستمداران آمریکایی درباره «ارتباط بین ویدیو گیم و خشونت» صحبت کردند. البته تحقیقات نشان میدهد که رابطه مستقیمی بین این دو وجود ندارد و ما میخواهیم به یکی دیگر از تصورات اشتباه درباره این موضوع بپردازیم.
آیا بازیهای ویدیویی میتوانند باعث شوند که کودکان منزوی شوند؟ آیا بازیها تأثیری بر مهارتهای اجتماعی دارند؟
اول از همه، وقتی میخواهیم این ادعا را بررسی کنیم، نباید تنها به تجربیات فردی بسنده کنیم. به عنوان کسی که از سنین کم در دنیای بازیهای ویدیویی بودهام، هیچ وقت در برقراری ارتباط با دیگران مشکل خاصی نداشتم.
آیا تمام دوستانم هم این چنین بودند؟ خیر. اما آیا همه افرادی که منزوی به نظر میرسند، حتماً گیمر هستند؟ باز هم خیر. این نوع استدلالهای سطحی میتواند باعث اشتباه در قضاوت شود؛ به ویژه اینکه نمونههایی که ما در اطراف خود مشاهده میکنیم، به اندازه کافی بزرگ نیستند تا به راحتی قضاوت کنیم.
بنابراین، رویکرد بهتری که باید پیش بگیریم، این است که به تحقیقات معتبر توجه کنیم. برخی از این تحقیقات به فواید بازیهای ویدیویی روی روابط اجتماعی اشاره دارند و برخی دیگر این موضوع را زیر سوال میبرند و بازیها را به خاطر انزوا متهم میکنند. در ادامه میخواهیم ببینیم علم، به ویژه علم روانشناسی، چه نظری در این باره دارد.
تاثیرات بازیهای ویدیویی بر روابط اجتماعی
تحقیقات زیادی تا کنون در مورد اثرات منفی بازیهای ویدیویی انجام شده و یکی از این اثرات، تضعیف مهارتهای اجتماعی است.
اما بازیها چگونه میتوانند بر مهارتهای اجتماعی ما، به ویژه برای کودکان در حال رشد تأثیر بگذارند؟ بیشتر این مطالعات به دو دلیل اشاره میکنند. مهارتهای اجتماعی مانند دیگر مهارتها نیاز به یادگیری و تمرین دارند و این تمرین بهتر است از طریق ارتباطات اجتماعی معمولی و حضوری انجام شود.
به عبارت دیگر، در تعاملات عادی و رو در رو، ما ارتباط چشمی بیشتری داریم و در موقعیت بهتری قرار داریم تا بتوانیم به نشانههای کلامی و غیر کلامی اطرافیان واکنش نشان دهیم.
در بازیهای ویدیویی آنلاین، این نوع تعاملات به شکل محدودی اتفاق میافتد و حتی وقتی با دوستان یا خانواده بازی میکنید، توجه شما بیشتر به صفحه نمایش معطوف میشود. یکی دیگر از دلایل ممکن هم مربوط به استفاده بیش از حد و اعتیاد به بازیهای ویدیویی است که میتواند به انزوا منجر شود.
آن دسته از افراد که وقت خود را صرف بازیهای ویدیویی میکنند، ممکن است روابط عمیق و مثبتی با دوستان و آشنایان خود نداشته باشند.
به عنوان مثال، کوورت (Kowert) و همکارانش از دانشگاه مونستر آلمان، چند سال پیش تحقیقی درباره بزرگسالان با نمونهی ۳۴۲ نفر انجام دادند که نشان میدهد تجربه بازیهای ویدیویی چندنفره، روی روابط اجتماعی افراد (مثل تعداد دوستان نزدیک و کسانی که به آنها اعتماد دارند) و همچنین کیفیت این روابط (حمایت عاطفی و درک متقابل) تأثیر منفی دارد. اما این تحقیق نشان میدهد که بازی کردن به طور آفلاین و به صورت تکنفره تأثیر بدی بر روابط اجتماعی ندارد.
مقادیر R2 و وزن بتا برای متغیرهای پیشبینی نشاندهنده رابطه بین زمان بازی کردن و سایر متغیرهایی همچون تعداد دوستان است. به طوری که هر چه تعداد دوستان بیشتر باشد، اثر میان دو متغیر تقویت میشود. بنابراین، مشخص میشود که بین میزان بازی کردن و تعداد دوستان نزدیک و حمایت عاطفی رابطهای معکوس وجود دارد.
بنابراین اگر بخواهیم به این تحقیقات بسنده کنیم؛ تجربه بازیهای ویدیویی آفلاین به صورت عادی و غیر اعتیادی تأثیری بر روابط و مهارتهای اجتماعی ندارد، اما این موضوع برای بازیهای چندنفره صدق نمیکند، زیرا تعاملات اجتماعی در این بازیها جایگزین روابط رودررو شده و فرصت تمرین مهارتهای اجتماعی را از بازیکنان میگیرد. این نتیجه ممکن است درست به نظر برسد، اما هنوز یک مشکل بزرگ وجود دارد: تحقیقات معتبر دیگری وجود دارند که نتایج دقیقا برعکسی را نشان میدهند.
جمع بندی
ما با یک سوال ساده شروع کردیم و حالا پس از بررسی چند مقاله علمی و روانشناسی، به چندین پاسخ متناقض رسیدهایم و سوالات بیشتری ذهن ما را مشغول کرده است. بنابراین منطقی است که شما هم دچار سردرگمی شده باشید و ندانید چه نتیجهای را بپذیرید. اما بیایید وضعیت را کمی سادهتر کنیم.
اولین نکته مهم این است که تقریبا تمامی پژوهشهای ذکر شده، تجربی و بر اساس نمونههای محدود هستند و نمیتوان به کمک آنها نتیجهگیری قطعی کرد. هر تحقیق دارای محدودیتهای خاص خود است که محققین در مقاله به آن اشاره کردهاند و به بهبود آنها در پژوهشهای آینده واگذار کردهاند. مسئله بعدی به گستردگی دنیای بازیهای ویدیویی برمیگردد که هر سال تغییر میکند.
این پیچیدگی اجازه نمیدهد که نتایج تحقیقات مختلف را به همه ژانرهای بازی، مخاطبین با هر جنسیت و محدوده سنی و تمامی زمانها تعمیم دهیم. از طرفی دیگر، رفتار اجتماعی هر فرد و مهارتهای مرتبط با آن خیلی پیچیدهتر از آن هستند که بخواهیم به راحتی فقط تاثیر آنها را بر اساس بازیها بسنجیم. عوامل زیادی در این بین وجود دارند که بررسی و مقایسه آنها کار آسانی نیست.
در نهایت، مانند هر موضوع دیگری که به بازیهای ویدیویی مرتبط است، نحوه و میزان استفاده از این سرگرمی نقش بسزایی در تاثیرات آن دارد. همانطور که در تحقیقات مختلف دیده شده و به نظر میرسد کاملا بدیهی است؛ اعتیاد به بازی مثل هر شکل دیگری از سرگرمی توصیه نمیشود. به طور خلاصه، گیمرها لزوما منزوی نیستند، و همچنین آنها لزوما افراد اجتماعی هم نیستند.
من برای بررسی دقیق و درست رابطه بین این دو فکر میکنم نیاز به بحث بیشتری داریم. اما نظر شما چیست؟ دیدگاههای خود را حتما در بخش نظرات با ما در میان بگذارید.