ایران شناسی

امرداد (+ تصاویر)

بهترین آپلیکیشن آشپزی

در ایران باستان، پیش از ظهور اشو زرتشت، مردم آریایی زندگی خود را با کشاورزی و دامداری می‌گذرانیدند. آن‌ها با تضادهای طبیعی مانند

روشنایی و تاریکی، روز و شب، گرما و سرما و همچنین تضادهای انسانی مانند خوبی و بدی، دوستی و دشمنی آشنا بودند. آن‌ها معتقد بودند که چیزهایی که به زندگی‌شان کمک می‌کرد، نشانه‌ای از خداوند خوب است و چیزهایی که آسیب‌زننده بود، از نشانه‌های خداوند بد.

به همین دلیل، آن‌ها روز و روشنایی را بیشتر دوست داشتند چون در زمان کار و تلاش خوشحال بودند. وقتی شب می‌شد، آتش روشن می‌کردند تا از جنبه‌های منفی زندگی دور بمانند و در شب‌های طولانی زمستان دور آتش جمع می‌شدند تا نور بیشتری داشته باشند. زمانی که طولانی‌ترین شب سال، یعنی آخرین شب آذر ماه، می‌رسید، به این دلیل که می‌دانستند از فردای آن شب روزها بلندتر می‌شود و نور بیشتری خواهد بود، جشن می‌گرفتند.

در گذشته، ایرانیان میوه‌هایی را که سالم مانده بودند با آجیل و خوراکی‌های دیگر تهیه می‌کردند و همه تا نیمه‌های شب را با هم شاد سپری می‌کردند. به این شیوه، به استقبال چله بزرگ می‌رفتند که از فردای آن روز آغاز می‌شد و تا جشن سده، یعنی چهل روز ادامه داشت و زمان واقعی سرمای زمستان بود.

پس از این، چله کوچک آغاز می‌شد که در آن سردی زمستان کاهش می‌یافت و تا چهل روز ادامه داشت؛ در این زمان، با افزایش دما، شکوفه‌ها می‌چیدند و نشان‌دهنده‌ی نزدیک شدن بهار بودند. امروزه زرتشتیان در شب چله، که آخرین شب آذر ماه است، گرد هم می‌آیند و با خویشان در خانه‌های یکدیگر، معمولاً در خانه بزرگترها یا مادربزرگ‌ها، دیدار می‌کنند.

هر خانواده میوه‌هایی از جمله انار، هندوانه، خربزه، سیب، به و انگور تهیه می‌کند و به جشن شب چله می‌آورد. در بین این میوه‌ها، هندوانه اهمیت بیشتری دارد زیرا برخی معتقدند که اگر در شب چله هندوانه بخورند، در طول چله بزرگ و کوچک، یعنی در کل زمستان، سرما و بیماری به آنها آسیب نخواهد رساند.

به جز میوه، نیز گاهی آجیل، شیرینی و شربت نیز به عنوان خوراکی در شب چله وجود دارد. تا نیمه‌شب، همه دور هم می‌نشینند. گاهی مادربزرگ داستان‌های شیرین از گذشته را تعریف می‌کند و پدربزرگ یا شخص دیگری شاهنامه را می‌خواند و از حماسه‌ها و افتخارات ایران زمین صحبت می‌کند.

همه با شادی و سرور شب چله را سپری می‌کنند و با نیایش «گاه اَشَهِن» شب را به سپیده دم تبدیل می‌کنند. مردم ایران و بسیاری از جوامع دیگر، در آغاز فصل زمستان مراسمی را برگزار می‌کنند که در میان اقوام مختلف نام‌ها و دلایل متفاوتی دارد. در ایران و سرزمین‌های هم‌فرهنگ، از آغاز شب زمستان با نام «شب چله» یا «شب یلدا» یاد می‌شود که همزمان با انقلاب زمستانی است. به دلیل دقت تقویم ایرانی و انطباق آن با تقویم طبیعی، این انقلاب همیشه در شامگاه سی‌ام آذرماه و بامداد یکم دی‌ماه اتفاق می‌افتد.

امروزه برخی به اشتباه بر این باورند که مراسم شب چله برای مقابله با نحوست بلندترین شب سال است؛ اما در باورهای کهن ایرانی هیچ روز و شبی نحس و بد شناخته نمی‌شد. جشن شب چله، مانند بسیاری از مراسم‌های ایرانی، ریشه در یک رویداد کیهانی دارد. خورشید در حرکت سالانه خود، در پایان پاییز به پایین‌ترین نقطه افق جنوب شرقی می‌رسد و این باعث کوتاه شدن طول روز و افزایش زمان شب می‌شود.

اما از آغاز زمستان یا انقلاب زمستانی، خورشید دوباره به سمت شمال شرقی بازمی‌گردد که نتیجه‌اش افزایش روشنایی روز و کاهش شب است. به عبارت دیگر، در مدت شش ماه از آغاز تابستان تا آغاز زمستان، خورشید هر روز کمی پایین‌تر از محل قبلی‌اش در افق طلوع می‌کند و در نهایت در آغاز زمستان به پایین‌ترین حد خود می‌رسد.

از این روز به بعد، جهت حرکت خورشید دوباره به سمت بالا در می‌شود و به نقطه انقلاب تابستانی بازمی‌گردد. مردم باستان به شروع بازگشت خورشید به سمت شمال شرقی و افزایش طول روز به عنوان زمان زایش دوباره خورشید نگاه می‌کردند و این زمان را گرامی می‌داشتند. در گذشته، آیینی به مناسبت این زمان برگزار می‌شد که یکی از آن‌ها جشنی شبانه و بیدار ماندن تا صبح برای تماشای طلوع خورشید تازه متولد شده بود.

جشنی که از

برگزاری مراسم خاصی در پایان پاییز به جمع کردن کهنسالان و بزرگترهای خانواده بستگی دارد. این مراسم به عنوان نماد کهنسالی خورشید یاد می‌شود و خوراکی‌هایی مانند انار، هندوانه و سنجد که به رنگ سرخ خورشید هستند، در آن استفاده می‌شود. همچنین، بسیاری از ادیان به شب چله معنا داده‌اند. در آیین میترا (که بعداً به نام کیش مهر معروف شد)، اولین روز زمستان به نام «خوره روز» یا «خورشید روز» شناخته می‌شد و این روز به عنوان آغاز سال نو به حساب می‌آمد. اکنون این مفهوم در تقویم میلادی که ادامه گاهشماری میترایی است، باقی مانده است، و این تقویم حدود چهارصد سال پس از میلاد مسیح شکل گرفته است.

گروه‌های مختلف مسیحی با کمی تفاوت، تولد مسیح را در یکی از روزهای نزدیک به انقلاب زمستانی جشن می‌گیرند و همچنین جشن سال نو و کریسمس را در همین زمان برگزار می‌کنند. طبق روایت ابوریحان بیرونی، آغاز سالشماری در تقویم کهن سیستانی از شروع زمستان بوده و نام نخستین ماه سال آنها «کریست» بوده است. نسبت دادن تولد به مسیح به زمان‌های بعدی برمی‌گردد و در گذشته به گفته ابوریحان، منظور از تولد، تولد مهر یا خورشید بوده است.

نامگذاری نخستین ماه زمستان و سال نو به نام «دی» به معنای خداوند، به باورهای میترایی برمی‌گردد. اولین روز زمستان در بین پیروان مزدک (قهرمان ملی ایران) به شدت مورد احترام بود و به آن «خرم روز» می‌گفتند و برای آن مراسم خاصی برگزار می‌کردند. هنوز این مراسم و سالشماری در برخی اقوام وجود دارد، مانند تقویم محلی پامیر و بدخشان در شمال افغانستان و جنوب تاجیکستان. همچنین در تقویم کهن ارمنیان، نخستین ماه سال نو به نام «ناواسارد» شناخته می‌شود که به معنای «سال نو» است.

امرداد (+ تصاویر)

امروز می‌توان تولد خورشید را به روشنی، همانطور که نیاکان ما دیده‌اند، مشاهده کرد. در قدیم بناهایی برای سنجش زمان رسیدن خورشید به موقعیت‌های مختلف سال و تعیین تقویم ساخته می‌شدند. یکی از مهم‌ترین این بناها چارتاقی نیاسر کاشان است که هنوز هم در این زمینه در ایران باقی مانده است. پژوهش‌هایی که من در سال 1380 منتشر کردم، نشان می‌دهد که این بنا به گونه‌ای طراحی شده که می‌توان زمان رسیدن خورشید به نقاط خاص سال و نقطه انقلاب زمستانی و آغاز سال نو میترایی را به دقت مشاهده کرد. چارتاقی نیاسر به خوبی تولد خورشید را نشان می‌دهد.

این ویژگی همچنین در چارتاقی «بازه هور» در مسیر نیشابور به تربت حیدریه و نزدیک روستای رباط سفید وجود دارد، اما در حال حاضر یک دیوار نوساخته مانع دیدن پرتوهای خورشید می‌شود. امسال نیز مانند سال‌های گذشته، مراسم مشاهده طلوع و تولد خورشید در نیاسر با حضور علاقه‌مندان به نجوم باستانی ایرانی و دیگر علاقمندان، به همکاری شهرداری و پایگاه میراث فرهنگی نیاسر و با یک روز تأخیر در شامگاه اول دی‌ماه و بامداد دوم دی‌ماه برگزار خواهد شد. پاینده ایران!

نوشته شده توسط شیدا حافظی

سایت رضیم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا