دریا در جدول / دریا در حل جدول کلاسیک و متقاطع

دریا در جدول

اگر سوالی در حل جدول کلمات متقاطع دارید که مربوط به «دریا» است، می‌توانید از پاسخ‌های زیر استفاده کنید.

دریا در حل جدول چی میشه؟

• بحر
• یم
• بحر
• زم
• راموز
• ژو
• طم
• راموز
• راموز
• ژو
• طم
• ژو
• زو
• راموز
• داما
• ژو

ساحل دریا در جدول کلمات

کران

دریا در حل جدول سه حرفی:

دریا در حل جدول چهار حرفی:

دریا در جدول پنج حرفی:

معنی این واژه در بانک‌های دیگر

دریا (فرهنگ معین): (دَ) [په.] (اِ.) آب زیادی که ناحیه وسیعی را تحت پوشش قرار داده و به اقیانوس متصل است، بحر.
دریا (نام های ایرانی): نامی دخترانه، دریا، نام فرزند علاالدین عماد شاه، توده بسیار بزرگی از آب شور که بخش وسیعی از کره زمین را دربر می‌گیرد و کوچکتر از اقیانوس است
دریا (تعبیر خواب): اگر کسی در خواب ببیند که در دریا است، به معنای این است که به خدمت پادشاه در می‌آید یا تابع مردی عالم و فاضل می‌شود. اگر در خواب در وسط دریا گم شده باشد، نشان‌دهنده خطر برای اوست. اگر ببیند که از دریا خارج می‌شود، به معنی بی‌غم شدن اوست. اگر آب دریا را بیاشامد و حس کند که بسیار سرد است، اگر او عالم باشد، از علم بهره‌مند خواهد شد. اگر بیننده خواب فرد عادی باشد، ممکن است ادامه یابد…
دریا (فارسی به انگلیسی): Brine, Main, Sea
دریا (لغت‌نامه دهخدا): به طور کلی، دریا آب بسیار زیادی است که ناحیه وسیعی را پوشش می‌دهد و به اقیانوس متصل می‌شود و بخش عمده‌ای از زمین را با آب نمکی خود فرا می‌گیرد و به‌طور معمول دریا تقریباً سه چهارم سطح زمین را پوشش می‌دهد و در نیمکره جنوبی، بیشتر زمین را دربر می‌گیرد…
دریا (فارسی به عربی): بحر، بحیره، فرس، فیضان، قناه
دریا (فرهنگ عمید): حجم زیادی از آب که قسمت وسیعی از زمین را تحت پوشش قرار داده، امکان کشتی‌رانی دارد و به اقیانوس متصل است، بحر: دریای عمان، دریای مدیترانه،
* دریای‌ اخضر: [قدیمی، مجاز] آسمان،
دریا (فارسی به ترکی): deniz
دریا (مترادف و متضاد زبان فارسی): اقیانوس، بحر، یم، رود،
(متضاد) بر، خشکی
دریا (واژه پیشنهادی): اقیانوس جهانی
دریا (فرهنگ فارسی هوشیار): آب بسیار که محوطه وسیعی را فرا گیرد و به اقیانوس راه دارد، بحر
دریا (فرهنگ پهلوی): از نام‌های برگزیده
دریا (فارسی به ایتالیایی): mare
دریا (فارسی به آلمانی): Meer (n), See (f)