بیماری ها و درمان آنها

سرطان تخمدان قاتل خاموش زنان (2 نکته مهم)

بهترین آپلیکیشن آشپزی

“`html

به تمام جنبه‌ها فکر می‌کرد جز سرطان. با اصرار دوستانش به پزشک رفت و با انجام سونوگرافی و نمونه‌برداری مشخص شد که به سرطان تخمدان مبتلاست. شنیدن خبر بیماری حسابی او را غافلگیر کرد. همانطور که بعداً تعریف می‌کرد، شنیدن کلمه «سرطان» از زبان پزشک طوری بود که مثل این باشد که کسی با «تفنگ دولول» به صورتش شلیک کرده باشد. به خودش گفت: «من هم مثل مادرم هستم. یعنی قرار است بمیرم؟!»

سرطان تخمدان، قاتل خاموش زنان

«کترین» را چند سالی است که می‌شناسم؛ هم‌خانه‌ای سابق و ساقدوش من در روز عروسی. او زنی جوان و پرشور است که با تمام وجودش عاشق زندگی است. زندگی‌اش مثل یک کتاب باز است و چیزی برای پنهان کردن ندارد. به همین خاطر انتظار نداشتم وقتی از او خواستم درباره سرطانش صحبت کند، جواب منفی بدهد.

جلوی در آپارتمانش ایستاده بودم و به چشمان پرآب او نگاه می‌کردم. سعی می‌کرد با لبخندی بزرگ اشک‌هایش را کنترل کند و با مهربانی همیشگی‌اش توضیح می‌داد که حتی گفتن اسم “این لعنتی” حالش را بد می‌کند. او می‌گوید صحبت کردن درباره سرطانی که چند سال است با آن دست و پنجه نرم می‌کند، او را به حالتی از افسردگی می‌برد که بیرون آمدن از آن خودش داستانی دیگر و چالشی جدید است.

«مدت‌هاست که به خودم می‌گویم که من فقط سرما خورده‌ام و به زودی خوب می‌شوم. دوست دارم بقیه هم همین فکر را درباره بیماری‌ام بکنند. دوست دارم با من مثل یک آدم سرماخورده برخورد کنند. چون من فقط سرما خورده‌ام!»

اما چهره‌اش چند ماهی است که دیگر شبیه سرماخورده‌ها نیست. کترین مبتلا به سرطان تخمدان است. سرطانی که به عنوان پنجمین سرطان شایع میان زنان در دنیا، به کابوسی برای بسیاری از آن‌ها تبدیل شده است. معمولاً علائم این سرطان وقتی ظاهر می‌شود که بیماری در مراحل پیشرفته قرار دارد و در بیشتر موارد غیرقابل درمان است. به همین خاطر برخی متون به سرطان تخمدان لقب «قاتل خاموش» داده‌اند.

این بیماری که یکی از کشنده‌ترین انواع سرطان در زنان است، عمدتاً بعد از 40 سالگی بروز می‌کند، اما دیده شده زنان جوان‌تر هم به آن مبتلا می‌شوند. آمار سازمان بهداشت جهانی نشان می‌دهد که از هر 55 زن، یک زن در مقطعی از زندگی‌اش به سرطان تخمدان دچار می‌شود. تنها در آمریکای شمالی 23 هزار زن با این بیماری درگیر هستند. در این نوع سرطان، رشد تومورهای سرطانی ابتدا از تخمدان شروع می‌شود، اما این تومورها در مراحل بعدی به اندام‌های مجاور مانند لوله‌های تخمدان و رحم حمله می‌کنند.

با پیشرفت سرطان، این سلول‌ها در ناحیه شکم پخش می‌شوند و ممکن است از طریق غدد لنفاوی به لگن و حتی قفسه سینه نیز سرایت کنند. در مراحل پیشرفته، سلول‌های سرطانی به وسیله جریان خون به اعضای دیگر بدن مانند کبد یا ریه می‌رسند. در این مرحله، درمان بسیار سخت می‌شود. مشکل این است که اکثر بیماران معمولاً زمانی به فکر درمان می‌افتند که دیگر خیلی دیر شده است.

برای «کترین» همه چیز از زمانی شروع شد که نظم قائدگی ماهانه‌اش به هم ریخت و دردهای عجیبی در شکمش احساس کرد. او با این فکر که تخمدانش کیست‌ساز است، به پیشنهاد اطرافیانش از قرص‌های ضدبارداری استفاده کرد. درمانی که معمولاً برای تخمدان‌های پلی‌کیستیک توصیه می‌شود. اما علائم کم‌کم شدیدتر شد. دردهای شکمی تقریباً دائماً وجود داشت، اشتها نداشت و در آخر نیز تکرر ادرار را تجربه کرد. او فکر کرد که به جز کیست تخمدان، عفونت مثانه هم گرفته است.

سرطان تخمدان قاتل خاموش زنان (2 نکته مهم)

با شروع درمان، زندگی کترین زیر و رو شد. آن زمان دیگر هم‌خانه‌اش نبودم و از صدها کیلومتر دورتر خبر داد که چاره‌ای نیست و باید تخمدان چپش را خارج کنند. با ایمان قوی‌ای که داشت می‌گفت از مرگ نمی‌ترسد، اما هنوز جوان است و می‌خواهد دوباره بچه‌دار شود. به فکر پسر نوجوانش بود و اینکه چطور به خانواده‌اش در شیلی خبر بدهد. برای او که تکیه‌گاه عاطفی دوستان و خانواده‌اش است، روبرو شدن با این واقعه اصلاً آسان نبود. تا جایی که می‌توانست بیماری‌اش را مخفی می‌کرد. اما چهره خسته و بیمار، چاقی ناگهانی ناشی از مصرف داروها و مشکلات پوستی به جا مانده از شیمی درمانی، چیزهایی نبود که از چشم اطرافیان دور بماند. حتی برای انسانی شاداب مثل کترین، وارد شدن به این مسیر به مراتب سخت‌تر از آن چیزی بود که تصور می‌کرد.

برای اکثر مبتلایان به سرطان تخمدان، اولین نشانه ابتلا، نامنظم بودن عادت ماهانه است و معمولاً دلیل مراجعه به پزشک هم همین است. به همین دلیل به تمام زنان توصیه می‌شود که به عادات ماهانه و سلامت خود بیشتر توجه کنند.

“`

و تغییرات بیولوژیک بدن خود، با مشاهده هر تغییر غیرعادی به پزشک مراجعه کنند.

با بزرگ شدن تومور و فشار به مثانه، تکرر ادرار در بیماران دیده می‌شود و البته با پارگی یا پیچ خوردگی تومور، دردهای شدید شکمی و خونریزی. بسیاری از مبتلایان به سرطان تخمدان علائمی مانند ناراحتی در لگن یا شکم، یبوست، مشکل در غذا خوردن یا احساس سیری، نفخ، افزایش اندازه‌ی شکم یا تکرر ادرار، تنگی نفس یا خونریزی غیرطبیعی واژنی را نشان می‌دهند.

علائم اولیه معمولاً واضح نیستند و اکثر خانم‌ها در موقع تشخیص با سرطان در مراحل پیشرفته‌تری مراجعه می‌کنند. در این مرحله، فرد ممکن است علائمی مثل تورم شکم، تهوع یا کاهش شدید اشتها را تجربه کند.

عوامل مختلفی وجود دارند که می‌توانند احتمال ابتلا به سرطان تخمدان را افزایش دهند. این سرطان در بین زنان سفیدپوست بیشتر دیده می‌شود، اما یکی از عوامل مهم، سابقه خانوادگی یا شخصی ابتلا به سرطان است که به احتمال بسیار زیادی ریسک ابتلا به این بیماری را افزایش می‌دهد. زنانی که مادر، خواهر یا دختر آنها به سرطان تخمدان مبتلا شده است، بیشتر در معرض خطر هستند. همچنین، خطر ابتلا به سرطان تخمدان در زنانی که در خانواده‌شان سابقه سرطان سینه، رحم، روده بزرگ یا راست‌روده وجود دارد، بیشتر است.

اگر چندین زن در یک خانواده، به خصوص در سنین جوانی، به سرطان تخمدان یا سینه مبتلا شده باشند، احتمال اینکه فرد دیگری هم به این بیماری مبتلا شود، بسیار بالا است. ملاقات با یک متخصص ژنتیک می‌تواند در این زمینه کمک‌کننده باشد. همچنین زنانی که خودشان قبلاً به سرطان سینه، رحم، روده بزرگ یا راست‌روده مبتلا بوده‌اند، بیشتر در معرض خطر ابتلا به سرطان تخمدان هستند.

علاوه بر اینها، زنان بالای 50 سال، زنانی که هرگز باردار نشده‌اند و آن‌هایی که به مدت طولانی مانند ده سال از روش‌های هورمونی پس از یائسگی استفاده کرده‌اند نیز در خطر بیشتری برای ابتلا به سرطان تخمدان قرار دارند.

درمان این بیماری معمولاً با مشورت یک متخصص سرطان زنانه شروع می‌شود. همچنین می‌توان از کمک پزشک متخصص زنان، پزشک سرطان‌شناس و درمانگر پرتو نیز بهره برد. تصمیم‌گیری درباره روش درمان یک مرحله سخت و استرس‌زا برای بیمار است. برای زنانی که قصد دارند در آینده باردار شوند، این تصمیم می‌تواند دشوارتر باشد.

به روز اولی فکر می‌کنم که «کترین» را دیدم. او در هتل محل اقامتم کار می‌کرد و در آن یک ربع ساعتی که برای تمیز کردن اتاقم آمده بود، درباره همه چیز صحبت کرد؛ حتی از سرطانش هم گفت؛ از «آن لعنتی». او تازه متوجه شده بود که سرطان دارد و بسیار نگران و وحشت‌زده بود. آن روز اصلاً خوددار نبود. شاید به این فکر می‌کرد که من یک غریبه‌ام و پس از آنکه از در بیرون برود، دیگر همدیگر را نخواهیم دید. به همین خاطر بود که احساسش را در میان گذاشت و در مورد بخشی از زندگی‌اش گفت که پس از سال‌ها دوستی نمی‌خواهد درباره‌اش صحبت کند.

منبع : ایران سلامت

سایت رضیم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا