مرگ مغزی چیست؟ آیا بازگشت به زندگی پس از مرگ مغزی امکانپذیر است؟ (2 نکته مهم)

“`html
همه چیز در مورد مرگ مغزی
- «بیمار شما دچار مرگ مغزی شده است.» وقتی خانوادهای این جمله را از پزشکان میشنود، اولین سوال آنها ممکن است این باشد: آیا امیدی به برگشت به زندگی هست؟ برای پاسخ به این سوال و سوالات مشابه، ابتدا باید بدانیم مرگ مغزی یعنی چه.
- برای شناخت مرگ مغزی، باید گفت که این اصطلاح بیش از 100 سال پیش مطرح شد، اما تعریف دقیق آن تا دهه 80 میلادی نهایی نشد.
- «هورسلی» از جمله اولین پزشکانی بود که بیش از صد سال پیش متوجه شد بیمارانی وجود دارند که بعد از «ایست تنفسی» قلبشان برای مدت کوتاهی به کار ادامه میدهد و پزشکان با وسایل ابتدایی میتوانند به آنها کمک کنند.
- «هاروی کوشینگ» در سال ۱۹۰۲ موردی را گزارش کرد که به دلیل افزایش فشار داخل جمجمه به خاطر وجود غده، دچار ایست تنفسی شده بود، اما قلب او تا ۲۳ ساعت بعد همچنان میزد.
- در سال ۱۹۵۹، «مولارت» بیماری را که برای مدتی با کمک تنفس مصنوعی زنده نگهداشته شده بود، بررسی کرد و متوجه تخریب وسیع سلولها و ورم مغزی در او شد.
- در واقع، بخشهای مراقبتهای ویژه با استفاده از تکنولوژی تنفس مصنوعی نقش مهمی در تعریف مرگ مغزی ایفا کردند، چراکه این تکنولوژی به پزشکان این امکان را داد تا بیماران را برای مدتی حفظ کنند.
- بین سالهای ۱۹۶۵ تا ۱۹۷۲، معیارهای فعلی برای تشخیص مرگ مغزی در دانشگاه هاروارد و انستیتوی ملی بهداشت آمریکا تعیین شد، اما تا دهه 1980 مشخص نبود که چه مقدار از شبکههای پیچیده عصبی باید از بین برود تا بتوان مرگ مغزی را تشخیص داد.
وقتی مغز میمیرد
مغز هر انسان از دو قسمت اصلی تشکیل شده است: قشر مغز و ساقه مغز.
مغز چطور کار میکند؟
- قشر مغز بزرگترین جزء مغز است که از دو نیمکره راست و چپ تشکیل شده. این نیمکرهها مسئول کارهایی مانند صحبت کردن، فکر کردن، گوش دادن، دیدن، محاسبات و درک احساسات هستند.
- ساقه مغز شامل مغز میانی، پل و بصل النخاع است. ساقه مغز کنترل اعمال حیاتی بدن مانند تنفس، عملکرد قلب، هضم غذا و تعادل را عهدهدار است. در واقع، ساقه مغز دستورات قشر مغز را به بقیه بدن منتقل میکند.
- اگر به هر دلیلی سلولهای قشر مغز و ساقه مغز آسیب ببینند و فعالیتهای آنها بهطور غیرقابل برگشت متوقف شوند، فرد دچار مرگ مغزی میشود.
- فردی که دچار مرگ مغزی است، ارتباطی با محیط اطرافش ندارد، نمیتواند صحبت کند، نمیبیند و به درد پاسخ نمیدهد. او نمیتواند به طور خودکار نفس بکشد.
- چنین فردی به رغم داشتن ضربان قلب، هیچ فعالیت مغزی قابل شناسایی ندارد. ضربان قلب او به کمک دستگاه تنفس مصنوعی و اقدامات پزشکی ادامه پیدا میکند تا اعضای او برای پیوند در شرایط مناسبی حفظ شوند.
بنابراین، برای تعریف «مرگ مغزی» میتوان از دو توضیح استفاده کرد:
- تعریف تشریحی: آسیب غیرقابل جبران به نیمکرهها و ساقه مغز، مرگ مغزی نامیده میشود.
- تعریف فیزیولوژیک: از بین رفتن کامل فعالیتهای قشر خاکستری و هستههای قاعده مغز و همچنین ساختارهای ساقه مغز به عنوان مرگ مغزی شناخته میشود.
- از نظر علائم بالینی، بیمار ظاهراً خواب است اما در واقع در وضعیت اغما قرار دارد و هیچ واکنشی به وسایل و تحریکات دردناک نشان نمیدهد.
- روشهایی که معمولاً برای برقراری ارتباط با بیمار در حال اغما استفاده میشود، شامل موارد زیر است:
“`: صحبت کردن با بیمار، تکان دادن بدن او و یا فشار آوردن به ناخن او.
چه شرایطی برای تشخیص مرگ مغزی نیاز است؟
برای اینکه ثابت شود یک فرد در حالت مرگ مغزی قرار دارد، باید ۳ شرط زیر فراهم باشد:
- بیمار باید در حالت اغما عمیق باشد و هیچ نشانهای از مصرف داروهای تضعیفکننده مغز یا افت دما (زیر ۳۲ درجه) وجود نداشته باشد. همچنین، مشکلات متابولیکی یا مسمومیتها نباید سبب این حالت شده باشند.
- بیمار باید کاملاً نفس نکشد و نیاز به دستگاه تنفس (ونتیلاتور) داشته باشد. در اینجا هم باید نشان داده شود که از داروهای شلکننده استفاده نشده است.
- علت اغما باید، تا حد امکان، شناسایی شده باشد.
پزشکان برای تایید مرگ مغزی بررسیهای ضروری انجام میدهند. این بررسیها شامل عدم حرکات خودبخودی و عدم واکنش نسبت به تحریکات دردناک، ثبات اندازه مردمک و عدم واکنش به نور با شدتهای متفاوت است.
برای تایید نهایی این نتایج، آزمایشهای تکمیلی انجام میشود. یکی از این آزمایشها، تست آپنه است که برای بررسی فعالیت تنفسی بیمار استفاده میشود. اگر در این تست هیچ فعالیتی بدون دستگاه ونتیلاتور مشاهده نشود، مرگ مغزی تایید میشود.
همچنین نوار مغزی بیمار در دو زمان مختلف و با فاصله ۶ ساعت، هر بار به مدت ۲۰ دقیقه گرفته میشود. اگر نوار مغزی در هر دو مورد ایزوالکتریک باشد، این مساله نیز تاییدکننده مرگ مغزی است.
تمام این مراحل تحت نظارت تیمی از پزشکان قرار میگیرد که شامل دو پزشک متخصص نورولوژی یا یک متخصص نورولوژی و یک جراح مغز و اعصاب، یک متخصص بیهوشی و نماینده پزشکی قانونی است. اگر همه این یافتهها و آزمایشها طی ۲۴ ساعت بدون تغییر باقی بمانند، مرگ مغزی توسط این متخصصان تایید میشود.
برای کودکان زیر ۵ سال نیاز است که بیمار حداقل ۷۲ ساعت تحت دستگاه تنفس مصنوعی نگهداری شود.
تفاوت مرگ مغزی با کما
- توجه به تفاوت بین مرگ مغزی و کما بسیار مهم است. در کما، سلولهای مغز آسیب نمیبینند و بیمار با کاهش فعالیت مغز مواجه است. در این شرایط احتمال بهبودی وجود دارد، اما در مرگ مغزی، تمامی فعالیتهای مغز به صورت دائمی از دست میرود و هیچ شانسی برای بهبودی وجود ندارد.
- در حالت کما، فرد ممکن است برای مدت طولانی زنده بماند و به حالت زندگی نباتی برود، اما در مرگ مغزی فرد بعد از چند ساعت یا چند روز حتما فوت میکند.
- بعد از مرگ مغزی، قلب به دلیل خودکار بودن میتواند برای مدتی به فعالیت خود ادامه دهد، اما باید دستگاه تنفس اکسیژن کافی را تأمین کند. با وجود این دستگاهها، قلب هم نهایتاً برای مدتی محدود قادر به ضربان خواهد بود که این مدت از چند ساعت تا چند روز متغیر است.
- غیر از قلب، سایر اعضای بدن فرد مرگ مغزی مانند کلیهها، کبد و ریهها نیز برای مدتی زنده و قابل پیوند هستند. اگر عمل پیوند به موقع انجام شود، این اعضا میتوانند در بدن فرد دیگری استفاده شوند. اما باید بدانیم که تخریب اعضا در مدت کوتاهی بعد از مرگ مغزی آغاز میشود، به همین دلیل باید فرآیند پیوند هرچه سریعتر انجام شود.
همچنین بخوانید: